درمان افسردگی بدون دارو و سریع اصلا ممکن است؟

من افسردگی دارم و سالهاست که داروهای مختلف مصرف کرده ام و نزد پزشکان مختلف رفته ام اما بهبود نیافته ام! چرا؟ آیا امیدی به بهبود من با روش درمان افسردگی بدون دارو وجود دارد؟

درمان سریعی برای افسردگی بدون دارو وجود دارد؟

این سوالی است که بسیاری از مراجعین از ما می پرسند.

معمولا دلیل عدم پاسخ به درمان در چنین مواردی یکی از موارد زیر است:

• تشخیص غلط! مثلا بسیاری بیماریهای جسمانی ممکن است ماهها و حتی سالها قبل از بروز علایم بیماری اصلی، خود را به صورت افسردگی نشان دهند.
• افسردگی مقاوم به دارو : در این موارد نیاز به درمانهای خاص وجود دارد.
• عدم مصرف یا استفاده اشتباه دارو (دوز اشتباه یا زمان تجویز نامناسب و…)
• وجود بیماریها و شرایط همراه که باعث تشدید افسردگی زمینه ای می شوند

درمان افسردگی معمولا چند ماهی طول می کشد اما برخی راههای سریعتر و جایگزین نیز برای درمان افسردگی بدون دارو عبارتند از:

درمان های شناختی رفتاری (حضوری و آنلاین)

این درمان یکی از مبتنی بر شواهد ترین اشکال درمان افسردگی است. این شیوه در بسیاری از موارد افسردگی خفیف تا متوسط، حتی از دارودرمانی نیز موثرتر است (1). برای انجام این روش میتوانید بصورت غیرحضوری (جلسات آنلاین) یا از طریق شیوه های آموزشی (دوره های آنلاین درمان غیردارویی افسردگی) اقدام کنید.

درمان شناختی رفتاری یا همان CBT، بر این مفهوم استوار است که افکار، احساسات، رفتارها و همه تصمیمات و اعمال شما به هم مرتبط هستند و افکار و احساسات منفی می توانند شما را در یک چرخه معیوب به دام بیندازند که نهایتا منجر به بروز افسردگی و اضطراب میشوند.

برای استفاده از این شیوه نوین میتوانید از دوره آنلاین درمان افسردگی بدون دارو در سایت ویکی چرا استفاده نمایید.

درمان افسردگی بدون دارو با شوک درمانی

ECT یا همان شوک درمانی (2) معمولاً در مواردی استفاده می شود که سایر درمانها از جمله داروها و روان درمانی موثر واقع نشده باشد.

شوک درمانی همچنین برای افرادی که به دلیل شدت بیماری خود مانند خطر خودکشی نیاز به درمان سریع افسردگی دارند ، استفاده می شود.

گرچه الکتروشوک درمانی (ECT) در کنار داروهای ضد افسردگی و روان درمانی ، یکی از سه روش اصلی درمان افسردگی است ، اما همچنان به عنوان آخرین چاره برای بیماران افسرده در نظر گرفته می شود. الکترو شوک درمانی تقریباً در 80 درصد بیماران بهبود چشمگیری ایجاد می کند ولی معمولا آخرین خط درمان است.

این وضعیت تا حدودی به دلیل مطالعات محدود  در مورد شوک درمانی و عدم اطمینان در مورد مکانیسم اثر آن است. با این حال ، دهه ها تحقیق بر روی اثرات ECT بر افسردگی و مکانیسم بالقوه آن در مقالات و کتاب ها وجود دارد.

برخلاف تصور رایج درمورد خطرناک بودن، دردناک بودن و وحشتناک بودن این روش درمانی، شوک درمانی روشی بسیار امن است و از اغلب درمان های ضد افسردگی عارضه کمتری دارد.

پس از درمان با شوک الکتریکی: هنگامی که پس از درمان از خواب بیدار می شوید، ممکن است احساس سردرگمی کنید. این موضوع تا حدی به دلیل بیهوشی و بخشی نیز به دلیل خود درمان است.

در بیشتر افراد، سردرگمی در عرض یک ساعت از بین می‌رود. همچنین ممکن است در طی روز بعد از درمان سردرد داشته باشید. یک مسکن ساده در صورت لزوم معمولا به کاهش سردرد کمک می کند. سایر عوارض جانبی مانند حالت تهوع معمولاً فقط چند ساعت طول می کشد.

درمان افسردگی با کتامین و بدون مصرف بلند مدت دارو

بیشتر داروهای ضد افسردگی برای کاهش علائم زمان زیادی می برند تا موثر واقع شوند، اما کتامین در اکثر بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی علائم را به سرعت کاهش می دهد.
محققان از کتامین به عنوان مهمترین پیشرفت جدیدی در روانپزشکی با توجه به اثربخشی بالای آن در درمان افسردگی اساسی استقبال می کنند. شواهد اخیر نشان داده است که علاوه بر افسردگی ، کتامین ممکن است درمانی امیدوار کننده برای وسواس ، اختلال استرس پس از سانحه و تعدادی از سایر اختلالات عصبی – روانپزشکی مقاوم به درمان باشد (3).

در مقاله اخیر منتشر شده در Drug Discovery Today ، محققان نقش کتامین را در ایجاد انقلابی در درمان های بهداشت روان جدید کشف کرده و بحث می کنند که چگونه مکانیسم عملکرد کتامین منجر به هجوم تحقیقات و مطالعات جدید درباره تاثیر این روش در درمان افسردگی شده است.

درمان افسردگی با ورزش

شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان می دهد ورزش می تواند به افسردگی کمک کند و یکی از درمان های اصلی افسردگی خفیف و همچنین افسردگی فصلی است. برای اینکه تاثیر ورزش در درمان افسردگی را به اوج برسانید بهتر است ورزش را بصورت گروهی و در فضای باز و ترجیحا در معرض نور خورشید انجام دهید و حداقل روزانه نیم ساعت پیاده روی تند را تجربه کنید.

برای حفظ سلامت فیزیکی و روانی، بزرگسالان باید هر هفته حداقل 150 دقیقه فعالیت با شدت متوسط ​​انجام دهند. اگر برای مدتی ورزش نکرده اید، به تدریج شروع کنید و هدف خود را برای رسیدن به 150 دقیقه ورزش در هفته افزایش دهید. هر نوع فعالیتی از فعالیت نکردن بهتر است و حتی اگر یک طبقه را هم از آسانسور استفاده نکنید، بازهم شروع خوبی برای ورزش است.

ورزش باید چیزی باشد که از انجام آن لذت می برید، در غیر این صورت، پیدا کردن انگیزه برای انجام منظم آن ورزش دشوار خواهد بود.

تحریک مغز با جریان مغناتیسی یا الکتریکی

گاهی اوقات از تحریک مغز برای درمان افسردگی شدیدی استفاده می شود که به درمان های دیگر پاسخ نداده است.

از جریان های الکترومغناطیسی می توان برای تحریک نواحی خاصی از مغز برای بهبود علائم افسردگی استفاده کرد.

انواع مختلفی از تحریک مغز وجود دارد که می تواند برای درمان افسردگی متوسط، شدید و حتی خفیف استفاده میشود.

این موارد شامل لیست زیر است:

• تحریک مغز با جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS)
• تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (rTMS)
• الکتروشوک درمانی (ECT)
• تحریک عصب واگ

درمان افسردگی با ذهن آگاهی

ذهن آگاهی راهی برای توجه کامل شما به لحظه حال است. برخی از مطالعات نشان می دهد که تمرین ذهن آگاهی می تواند به مدیریت افسردگی خفیف تا متوسط کمک کند.

این تکنیک ریشه در بودیسم و ​​مدیتیشن دارد، اما برای امتحان کردن آن نیازی نیست که اهل معنویات باشید یا اعتقاد خاصی داشته باشید.

معجزه برای درمان افسردگی : درمان سریع افسردگی با زعفران !؟

انواع روش های درمان افسردگی در خانه

من دکتر مصطفی امیری هستم و اینجا در مورد درمان افسردگی بدون دارو برای شما صحبت می کنم.

بطور کلی پدیده افسردگی بسیار پیچیده است و در عین حال بسیار ساده است.

افسردگی یک یا دو دلیل ندارد و حتی میتوان گفت دلایل و عوامل تاثیر گذار روی افسردگی اینقدر زیاد است که اگر کسی بخواهد دنبال دلیل افسردگی باشد احتمالاً تا آخر عمرش باید بدود و در نهایت هم به چیزی که می خواهد، نمی رسد.

اپروچ های استاندارد درمانی شامل دارو درمانی، شناخت – رفتار درمانی و روش های مکمل مانند روش های فراشناختی و روش های دستگاهی مانند تحریک مغناطیسی مغز است.

مثلاً یک روانکاو به دنبال وقایع دوران کودکی شما و روابط شما با پدر و مادرتان است و تقریبا همه چیز را به تئوری‌های فروید و مشکلات حل نشده گذشته نسبت دهد. یک متخصص تغذیه تلاش می‌کند که شما را قانع کند که با تغییر رژیم غذایی می توانید افسردگی را بدون دارو درمان کنید.

یک متخصص غدد همه چیز را از دید کم و زیاد شدن هورمون ها می بیند و با چند نسخه تلاش می کند سطح هورمون های شما را به حالت طبیعی بازگرداند. یک روانشناس بالینی با رویکرد شناخت رفتار درمانی، یک پروسه مشخص را برای شما شروع می کند که شامل تغییر احساسات و عواطف و شناخت و در نهایت تغییر رفتار شماست. صدها مثال دیگر هم وجود دارد و  مصرع”هر کسی از ظن خود شد یار من” در مورد افسردگی بیش از هر اختلال روانپزشکی دیگری، صدق می‌کند.

منظورم این نیست که همه این روش ها اشتباه است و فقط روش خاصی از میان این روش ها، درست است. خیر اتفاقاً همه روشهایی که در بالا مثال زدم صحیح و موثر است (البته اگر توسط متخصص همان رشته و به صورت علمی انجام شود).

درمان افسردگی در منزل

اما من در دوره درمان افسردگی در سایت ویکی چرا می خواهم افسردگی شما را با روشی درمان کنم که کمتر کسی سراغ آن می رود.

چرا؟ این روش زندگی من است! من یک پزشک متخصص مغز و اعصاب هستم که همین الان هم روزانه حداقل یک کتاب را تمام می کنم و چون به دانش و مطالعه علاقه دارم، همیشه در حال مطالعه شاخه های متنوعی از دانش هستم، مثلا طی هفته گذشته یک کتاب در مورد تغذیه، یکی در مورد نورو لیدرشیپ، یکی در مورد آموزش ریاضی، یکی در مورد تغییر عادت، یک کتاب در مورد ارزهای دیجیتال و یک کتاب هم در زمینه روانشناسی تکاملی و روانشناسی اجتماعی خواندم و این فقط یک هفته از زندگی عادی من است!

تا چند سال پیش فکر میکردم این علاقه من به خواندن و یاد گرفتن عمیق رشته های مختلف و متنوع فقط یک علاقه شخصی است و سودی برای بقیه ندارد و فقط خودم هستم که از این کار لذت میبرم ولی  حدود سه سال پیش وقتی در میان یک بحث سیاسی- اجتماعی در بین دوستان بودم، توانستم برای نخستین بار در بین این رشته ها ارتباط عمیق و معنا داری برقرار کنم و پترن های جدیدی را ببینم و برای سوالی که مطرح شده بود جواب جدیدی را طرح کنم و حتی فراتر از آن، توانستم سوال بهتری پیدا کنم.

وقتی آنچه در ذهنم بود را برای بقیه دوستانم شرح دادم و حس کنجکاوی و تعجب و یادگیری را در چشمانشان دیدم، متوجه این موضوع شدم که شاید بتوانم از تنوع دانشی که دارم برای موارد دیگری نیز استفاده کنم.

و حالا اینجا هستم و در حال تلاش برای استفاده از آنچه از علوم مختلف فرا گرفته ام برای درمان یکی از پیچیده ترین و مرموزترین دردهای بشر هستم.

تمام تلاشم را می کنم تا شما را ناامید نکنم و چیزی را برای شما ارائه خواهم داد که در هیچ جلسه درمانی در ایران یا خارج از ایران و یا در هیچ کتاب دیگری پیدا نخواهید کرد.

فیلم معرفی دوره درمان افسردگی را با کلیک روی تصویر زیر ببینید:

برای تهیه دوره درمان افسردگی بدون دارو، اینجا کلیک کنید.

افسردگی دقیقا یعنی چه؟

برای اینکه یک زخم را درمان کنیم باید علت ایجاد زخم و شرایط ایجاد کننده آن و همه عوامل موثر در بهبود آن را بشناسیم و درمان کنیم. در مورد افسردگی هم همین است، نباید همه وقت و انرژی مان را صرف بانداژ زخم (افسردگی) کنیم، باید بدانیم افسردگی چیست و چرا ایجاد شده و چگونه از وقوع مجدد آن جلوگیری کنیم.

در گذشته فکر می کردند که افسردگی همان غم و غصه و سختی های زندگی است و الان هم برعکس برخی متخصصین گمان می کنند که افسردگی یک بیماری ساده ژنتیکی و به دلیل عدم تعادل مواد شیمیایی مغزی است، افسردگی، یک پدیده پیچیده انسانی است و تعریف آن با عدم تعادل سروتونین، دوپامین یا با معیارهای DSM “به عقیده من” کم توجهی به ذات پیچیده، متعالی و بی همتای شخص مبتلا به افسردگی است.

ابتدا از شما میخواهم که به افسردگی به عنوان یک علامت هشدار نگاه کنید نه به عنوان یک نشانه از ژنتیک بد یا نشانه‌ای از عدم تعادل هورمونی در مغز … وقتی به افسردگی به عنوان علامت هشدار نگاه کنید یعنی به دنبال علت هشدار و سپس به دنبال حل کردن مشکل خواهید رفت اما وقتی به افسردگی به عنوان یک نشانه ژنتیکی یا مشکل نوروترانسمیتری خالص نگاه کنید، انگیزه ای برای شروع تغییر نخواهید داشت.

بله، افسردگی گاهی نشانه این است که ما فعالیت جسمانی و اجتماعی کافی نداشته ایم و گاهی علامتی است برای اینکه بفهمیم در موقعیت اشتباهی قرار گرفته‌ایم و شایسته این شرایط نیستیم. گاهی فقط یک تغییر کوچک در زندگی میتواند ما را به مسیر درست برگرداند، مثلاً شاید تمام چیزی که ما نیاز داشته باشیم تغییر محل کارمان باشد. گاهی نیاز است که از خوردن غذاهای خاص دست برداریم و مواد خاصی را به رژیم غذایی مان اضافه کنیم، گاهی فقط به یک تعطیلات نیاز داریم و گاهی به یک رابطه عاطفی جدید، اما آنچه مهم است این است که ما توانایی و قدرت تغییر مورد نظر را داریم اما قبل از هرچیزی باید تا حد امکان یاد بگیریم که با چه چیزی طرف هستیم. بعد از پیدا کردن علت یا دلایل افسردگی، می‌توانیم سیستم ایمنی ، تعادل شیمیایی و به طور کلی مغز و بدن مان را به نفع درمان افسردگی، تغییر دهیم.

جالب اینجاست که ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، بقراط، علایم ملانکولی (افسردگی) را به دو دسته تقسیم کرده بود: یک گروه که ناشی از واکنش به وقایع استرس زای زندگی بود و گروه دیگر که توجیهی برای ایجاد آنها نداشت. ولی در طبقه بندی های رایج کنونی، تشخیص وجود افسردگی با وجود یا عدم وجود مجموعه‌ای از علائم (چک لیست علائم) مشخص می شود.

بقراط با وجود اینکه دانش فیزیولوژی، آناتومی و پاتولوژی به اندازه دانشجوی سال یک پزشکی هم نداشت، اما نگاهش به افسردگی، انسانی تر و حتی معقول تر از برخی متخصصین قرن ۲۱ بود. مجموعه قوانین و محدودیت هایی پوشش بیمه ای، سیاسی و اقتصادی و هزاران نقص دیگر در سیستم های درمانی سبب شده است که نگاه به افسردگی مکانیکی تر شده است و تشخیص و انتخاب دارو و حتی بررسی سیر درمان به مجموعه ای از چک لیست ها محدود شده است. البته این به معنای اشتباه بودن شرایط کنونی است اما باید درک کنیم که محدودیت های به وجود آمده، نگاه انسانی به افسردگی را تضعیف کرده است.

قبل از اینکه درمان افسردگی را شروع کنیم باید ببینیم چه چیزی را افسردگی می دانیم.

هر چقدر شناخت ما نسبت به یک پدیده بیشتر باشد بهتر می‌توانیم با آن مقابله کنیم، به همین دلیل من می خواهم شما را با افسردگی از زوایای مختلف آشنا کنم تا ببینید که هر متخصصی به افسردگی چگونه نگاه می‌کند و در نهایت چگونه‌ می توانیم همه این نگاه ها را در قالب یک برنامه جامع درمانی بگنجانیم.

در برخورد با افسردگی دو رویکرد رایج اشتباه  و ساده انگارانه وجود دارد:

ساده انگاری صادقانه: این جمله را همه افراد افسرده بارها از اطرافیان شنیده اند که بابا الکی غم و غصه نخور! تو فکرت خرابه! سعی کن اصلا بهش فکر نکنی، برو شاد باش! شوهر کنی خوب میشی! یا اینکه فقط کافیه که یکم به خودت زمان بدهی و تلاش کن که غم و غصه رو از ذهنت خارج کنی و از این حرفها…..  این یعنی ساده انگاشتن و درک نکردن این مشکل پیچیده، عمیق و چندین عاملی!
ساده انگاری شارلاتان گونه: هرجا که مشکلی هست، شارلاتانیسم هم سروکله ش پیدا می شود و هر چقدر پول بیشتری وسط باشد، تعداد و تنوع شارلاتان ها هم بالا می‌رود و به همین دلیل هم هست که از فروشنده روغن مار گرفته تا بیوکینزی، کوانتوم درمانی و ریکی درمانی و ….. همه مدعی درمان قطعی افسردگی هستند. اما جالبتر اینجاست که هیچکدام نمی‌دانند افسردگی چیست! اغلب افرادی که این نوع مداخلات غیر علمی را انجام می دهند، حتی تعریف افسردگی و تفاوت میان غم و اندوه و افسردگی را هم نمی دانند.

افسردگی در تعریف علمی اش، یک اختلال روانپزشکی با یک تعریف دقیق و خاص است و غم و غصه روزانه مثلا به دنبال یک مشکل مالی یا از دست دادن و مرگ یکی از عزیزان در طبقه‌بندی انجمن روانپزشکی آمریکا معمولا جزو سندرم افسردگی بالینی تلقی نمی شود.

بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در دنیا دچار افسردگی هستند یعنی چیزی نزدیک به کل جمعیت کشور آمریکا، و جالب اینجاست که این عدد همچنان رو به افزایش است.

عجیب تر اینکه فقط چیزی حدود یک سوم افرادی که برای افسردگی به متخصصین سلامت روان مراجعه می کند، در طی پروسه درمان به صورت بلند مدت بهبود پیدا می کنند و مابقی این افراد معمولاً از درمان های معمول (دارو و مشاوره) سود بلند مدتی نمی برند.

تشخیص افسردگی

تشخیص نوع افسردگی و تشخیص شدت افسردگی کار پیچیده‌ای است و اگر بخواهیم طبق معیارهای انجمن روانپزشکی آمریکا عمل کنیم بهتر است که این کار را به روانپزشک یا روانشناس دوره دیده بسپاریم و هیچوقت خودمان تشخیصی را برای خودمان تایید یا رد نکنیم، اما برای آشنایی شما،  اشاره کوتاهی به تعاریف می کنم:

طبق تعریف انجمن روانپزشکان آمریکا  براساس معیارهای DSM-V ، حداقل ۵ تا از نشانه های زیر باید به مدت حداقل دو هفته متوالی وجود داشته باشند و و حداقل یکی از علائم (1) روحیه افسرده یا (2) از دست دادن علاقه یا لذت نیز وجود داشته باشد.

احساس ناراحتی،استرس و غمگینی پایدار بصورت روزانه و در بیشتر ساعات روز
عدم وجود علاقه و لذت نبردن از فعالیت‌هایی که قبلاً لذت‌بخش بوده
تغییر اشتها به صورت پر اشتهایی یا کم اشتهایی و کاهش یا افزایش وزن بدون تغییر عمدی رژیم غذایی
کند شدن حرکات بدنی و کند شدن فکری طوری که برای بقیه افراد هم این کندی قابل مشاهده باشد
احساس خستگی و بی انرژی بودن بصورت روزانه و دائم
احساس گناه و احساس بی ارزش بودن به صورت تقریبا دائمی
کاهش توانایی تفکر یا تمرکز یا احساس بلاتکلیفی تقریباً بصورت دائمی.
افکار مکرر مرگ و همچنین افکار مربوط به خودکشی

برای تشخیص افسردگی ، علائم فوق باید برای فرد در زمینه های اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم عملکردی، مشکل و اختلال جدی ایجاد کند.  علائم فوق همچنین نباید ناشی از سوء مصرف مواد یا بیماری پزشکی دیگری باشد.

همه ما گاهی دچار ناامیدی شده‌ایم اما تفاوت غم و ناامیدی معمول با افسردگی این است که در افسردگی همه علائم بیشتر طول میکشد و همه یا تعداد زیادی از علائم فوق معمولاً به مدت طولانی پایدار می مانند و همچنین شدت علائم در افسردگی شدیدتر از حالت معمول غم و غصه های روزانه است. در مواردی که افسردگی با علائم شدید احساس ناامیدی و حس یاس و درماندگی همراه باشد ممکن است خود فرد افسرده چندان به دنبال درمان نباشد چون انرژی برای مراجعه به درمانگر ندارد.

ما برای خوشحالی تنظیم نشده ایم!

بعضی افراد فکر می‌کنند که غم و ناراحتی نباید جزو طبیعی زندگی ما باشد و اصلاً این که ما وقایع ناراحت کننده و استرس زا را فراموش نمیکنیم نوعی نقص محسوب می شود.

فرض کنید ما انسان اولیه هستیم که در یک جنگل مشغول شکار و زندگی هستیم، در طی یک روز اتفاقات زیر برای ما رخ می دهند:  اول صبح یک خانه خرگوش پیدا میکنیم و یک خرگوش هم شکار کرده و همانجا می خوریم، سپس به راهمان ادامه میدهیم و یک درخت سیب پیدا می کنیم و چند عدد سیب میخوریم (مثلا خیلی شکمو هستیم!) همچنان به راه مان ادامه می‌دهیم و به منطقه جدیدی در جنگل می رسیم که محل زندگی یک ببر است، ناگهان صدای ببر را از دور می شنویم که به سمت ما می آید و با تمام قدرت از آن ناحیه دور میشویم و بین درختان خودمان را پنهان میکنیم، نهایتا موفق می‌شویم از دست ببر فرار می‌کنیم.

حالا دو سال از آن روز گذشته است به نظر شما کدام یک از خاطرات آن روز همچنان به وضوح در ذهن ماست؟! اگر قرار بود خاطره سیب خوردن و یا خاطره پیدا کردن مخفیگاه چند خرگوش، از خاطره وحشتناک فرار کردن از دست ببر، پررنگ تر می بود، احتمالاً پس از مدتی خاطره ببر را فراموش می کردیم و برای خوردن چندتا سیب و شکار خرگوش به همان منطقه باز می گشتیم و دو سال بعد اصلاً زنده نبودیم که بخواهیم نسل مان را ادامه دهیم.

مغز ما بشدت نسبت به وقایع منفی حساس است و تخمین زده می شود که خاطرات با بار منفی احساسی، چیزی حدود ۵ برابر خاطرات دارای بار مثبت احساسی در خاطر انسان می مانند. این شیوه کد شدن خاطرات منفی و مثبت ارزش تکاملی بسیار زیادی داشته و  احتمالا انسان های غارنشینی که زیادی خوش بین بوده اند و خاطرات با بار منفی را به راحتی نادیده می‌گرفته اند، در همان زمان طعمه شیر و پلنگ شدند و ژن شان به ما نرسیده است!

اما حالا در قرن بیست و یکم ما با همان مغز انسان شکارچی زندگی می کنیم، مغز ما خاطرات منفی را پررنگ می‌کند تا ما را از خطرات احتمالی نجات دهد اما ما دیگر در جنگل زندگی نمی کنیم و دیگر نگران قحطی یا حمله حیوانات وحشی یا خراب شدن خانه مان با سیل و باران نیستیم.

ما برای زنده ماندن برنامه ریزی شده ایم و روند تکامل، سیری بسیار آهسته دارد و شاید مغز انسان ها، چند هزار سال بعد دیگر خاطرات منفی را پررنگ نکند و ارزش خاطرات مثبت را بالاتر ببرد.

اما لازم نیست چند هزار سال صبر کنیم، می‌توانیم با استفاده از تکنیک هایی که در این مجموعه آموزشی برای شما ارائه شده است به مرور مغزمان را تغییر دهیم و خاطراتمان را طوری بازسازی کنیم که برای یک انسان شاد، خردمند، هدفمند و قرن بیست و یکمی تنظیم شده باشد.

درمان های شبه علمی و غیرعلمی افسردگی

درمان افسردگی در ۶ ثانیه بدون درد و قرمزی باسن!

دنبال درمان های چرند و ثانیه ای و نیم ساعته و ضمیر ناخودآگاه و معجزات اقدس خانم و کارای کوانتومی ملیحه جون و شکار ذره های انرژی معلق در هوا ساطع شده از سطح پشتی حکیم دارمیشوف روسی نباشید! ترکیب عسل و دارچین بو داده شده با بوی لطیف عنبرنسارا هم مشکل کسی را حل نکرده!
البته اگر وقت اضافی و یا پول اضافی زیادی دارید دنبال همین درمان های سریع بروید! تا وقتی وقت و پولتان تمام شد و سپس برگردید و از همینجا به بعد، ادامه این مطلب را بخوانید! درمان های سریع و زودپزی مناسب افرادیست که وقت اضافه زیادی برای دور ریختن دارند. چون این درمان ها یکی و دوتا نیستند، ولی همه آنها یک روش مشابه دارند، در همه این روش ها ابتدا به شما یک لیست بلند بالای وعده و وعید داده میشود و کلی مثال برای شما آورده می شود از حسنعلی و آرمینا و رامینا جون که با این روش معجزه آسا به راحتی و طی زمانی بسیار کوتاه، درمان شده اند و بعد هم لبخندی عمیق بر لبانشان نقش بسته است و از اونروز در شادی در یک پنت هاوس زندگی میکنن و راه به راه مارچوبه میزنن به بدن و خنده و سرگرمی! اصلاً اینقدر از این حرف‌ها می‌زنند که شما خجالت بکشید و حتی جرات نکنید که خوب نشوید!

ویژگی دیگر این روش ها این است که هر کدامشان کل مشکل را در یک نکته خیلی ساده خلاصه می کنند و از همان جا می خواهند که افسردگی شما را درمان کند مثلاً یکی ادعا می‌کند که دلیل افسردگی فقط مصرف فرآورده های حاوی گلوتن است و با یک رژیم غذایی بدون گلوتن شما در یک مدت کوتاه خوب می شوید! دیگری می‌گوید علت افسردگی این است که انرژی های مغز شما منفی شده است و بیا مقدار زیادی به من پول بده تا انرژی مثبت خودم را از جهانهای موازی و از ارواح عمه ام به مغزت روان کنم! و دیگری تلاش میکند با مخلوط کردن مقداری تخم بلدرچین و زردچوبه و مالیدنش روی سر شما، اثرات نفرین خواهر شوهر را از شما بزداید و ترکیب سودا و بلغم تان را مجددا ۶۰-۴۰ به نفع بلغم نماید!

اینگونه است که داستان درمانهای سریع ادامه خواهد داشت و دلیلش هم واضح است! دلیلش این است که اولاً این درمان ها موثر نیست پس همیشه تعداد زیادی مشتری وجود خواهد داشت! چون هیچ وقت مشکل از میان نخواهد رفت و هرکسی هم از این روش ها جواب نمی گیرد برای حفظ آبروی خودش، موضوع را برای کسی تعریف نمی کند و علاوه بر این، این درمان ها برای افراد بسیار زیادی تجارت بزرگی محسوب می شود و چیزی که بتوان با آن تجارت کرد به این راحتی با دانش تجربی و پزشکی مبتنی بر شواهد و این قرتی بازیا و با حرف من و شما از بین نخواهد رفت. پس وقتمان را تلف نکنیم و بریم سراغ درمان های درست حسابی !

قبل از شروع درمان این پاراگراف را بخوانید:

این دوره برای همه افراد دچار افسردگی طراحی شده است اما به این معنا نیست که این دوره جایگزین سیستم درمانی رایج شود و هر کسی که این دوره را استفاده میکند باید قبل از شروع دوره با یک روانپزشک در مورد درمانش مشورت کند و اگر با پزشکش این نتیجه رسیدند که درمانهای غیر دارویی شروع شود آن زمان میتوانید به این دوره به عنوان یکی از آپشن های کامل برای درمانهای غیر دارویی، رجوع کنید.

برای شروع دوره درمان افسردگی در منزل روی تصویر زیر کلیک کنید

درمان افسردگی در آمریکا با دارو درمانی

بدون شک هر جای دنیا که زندگی کنید اگر با افسردگی به مطب روانپزشک مراجعه کنید با احتمال زیاد با یک نسخه دارویی از مطب خارج خواهید شد.
صنعت دارو های افسردگی در دنیا چندین هزار میلیارد دلاری است و اگر این داروها قرار بود که افسردگی را از روی کره زمین محو کنند حداقل در آمریکای شمالی که مشکل مالی چندانی برای مراجعه به پزشک و دریافت دارو وجود ندارد،مشکل افسردگی تا حد و اندازه ای حل شده بود. اما همچنان افسردگی در آمریکا نیز می تازد و چیزی حدود ۲۰ درصد از بزرگسالان آمریکایی از یکی از بیماری های اعصاب و روان رنج می برند و در راس این مشکلات نیز افسردگی قرار دارد.

با وجود اینکه هر سال داروهای جدیدی به لیست درمانهای قبلی اضافه میشود، اما به نظر می رسد که افسردگی در حال بیشتر شدن است و حتی در آمریکا نیز افسردگی از بیشتر بیماری ها حتی بیشتر از بیماری های قلبی زمین گیر کننده تر است.

بیشتر داروهای ضد افسردگی نقشی مانند بانداژ و بستن زخم دارند. این داروها باعث می‌شوند که افسردگی شدیدتر نشود و افکار خودکشی کاهش پیدا کند و گاهی نیز باعث بهبود یک اپیزود افسردگی میشوند. اما به دلیل عوارض جانبی و ده ها مشکل دیگر معمولاً در بلند مدت اثر مورد انتظار را ندارند و مانند یک فرد مجروح، اگر فرد دچار افسردگی در کنار بانداژ و بستن زخم (مصرف دارو) از ایجاد دوباره زخم جلوگیری نکند، احتمالا مجددا دچار آسیب خواهد شد و احتمالا زخم و جراحت بعدی بسیار جدی تر است و با یک بانداژ و بستن ساده قابل حل کردن نیست.

من در این دوره درمانی به بستن زخم نمی پردازم بلکه به شیوه هایی می پردازم که به وسیله آنها بتوانید جلوی ایجاد افسردگی را بگیرید و همچنین بتوانید مکانیسم های درونی بدن برای ترمیم زخم و جراحت (افسردگی) را فعال کنید. همانطور که وقتی زخم بسیار جدی و عمیق و تازه باشد، بانداژ و بستن زخم (یعنی استفاده از دارو های ضد افسردگی و یا حتی بستری در بیمارستان) واجب است، در مورد افسردگی شدید و حاد نیز این قضیه صدق می کند.

به عنوان مثال: اگر کسی افکار جدی آسیب زدن به خود و یا خودکشی داشته باشد حتماً باید توسط متخصص اعصاب و روان مورد بررسی قرار گیرد و اگر نیاز باشد برایش دارو تجویز شود. در موارد دیگری نیز استفاده از داروها واجب است و اگر کسی از این مرحله از درمان غافل شود دقیقاً مانند کسی است که به دلیل یک زخم ساده و عدم استفاده از بانداژ طبی دچار یک عفونت جدی می شود و فوت می کند.
اما چیزی که سیستم های معمول درمانی به شما نمی گویند این است که داروهای درمان افسردگی چه خاصیتی ندارند!

در شیوه دارو درمانی معمول، فرض می شود که همه افرادی که دچار افسردگی هستند دچار عدم تعادل مواد شیمیایی مغزی شده اند و درمان همه این افراد مشابه هم و با تغییر میزان سروتونین و دوپامین و سایر مواد شیمیایی مغز است. همانطور که بعداً مفصل‌تر بررسی خواهیم کرد، افسردگی ( از لحاظ علت شناسی، شدت، نوع علائم و…..) در هر فردی با دیگری متفاوت است و درمان افسردگی نیز در هر فردی باید طبق شرایط آن فرد، شخصی سازی شود.

به همین دلیل استفاده از یک دارو برای همه افراد منطقی به نظر نمی‌رسد و داروهای موجود ضد افسردگی اینقدر متنوع نیستند که بتوان آنها را شخصی سازی کرد. علاوه بر این، درمان دارویی در بلند مدت راه حلی خوبی برای تغییر مغز نیست.

درمانهای خانگی، روزانه و قدم به قدم افسردگی

یکی از باورهای مشکل ساز که هر گونه پیشرفتی در زندگی را دشوار می کند ، این تصور است که برای پیشرفت باید کاملا آماده باشیم.
در حال حاضر شما ممکن است هفته ای صفر ساعت برای درمان افسردگی تان تلاش کنید ولی با انجام کارهایی ناقص که شما را میلیمتری به جلو سوق می دهد، می توانید موفقیتی کسب کنید که حتی خودتان هم باورتان نخواهد شد. هر گام به جلو پیشرفت محسوب می شود.
بسیاری از مردم می گویند که می خواهند افسردگی شان را درمان کنند ، اما منظور واقعی آنها این است که آرزو می کنند کاش افسردگی شان درمان میشد!
تفاوت بین کسی که درمان می شود و کسی که درمان نمی شود در همین تغییرات کوچک روزانه نهفته است.
همیشه ناقص ولی رو به جلو ، این چگونگی تفکر افراد موفق است.

درمان های روزانه طوری برنامه ریزی شده است که برای همه افراد دچار افسردگی مفید باشد اما ممکن است برخی از درمان های مطرح شده در جلسات درمانی، برای شما تکراری باشد و یا به دلیل شرایط شما، برای شخص شما مفید نباشد. در این شرایط، از قسمت های اضافی چشم پوشی کنید و فقط درمان هایی که برای شما موثر است را انجام دهید. فراموش نکنید که کلیه روش های ارائه شده در این دوره، توصیه های مکمل و آموزش های خانگی و در واقع روش های بهبود سبک زندگی محسوب می شوند و جایگزین نسخه پزشک و درمان های معمول در بیمارستان یا مطب نیستند. من این دوره را طوری طراحی کرده ام که قابلیت در هم شکستن افسردگی با هر شدتی را داشته باشد، درس ها و تکالیف هر روز مانند تیری است که به یک دایناسور غول پیکر اصابت می کند، افسردگی شما هرچه که شدیدتر باشد یعنی با دایناسور بزرگتری می جنگید و تیرهای بیشتری لازم دارید تا دایناسور را از پا در بیاورید، هرچه که دایناسور قوی بنظر برسد باز هم بالاخره از جایی به بعد ضعیف شده، سرعتش کم می شود و نهایتاً زمین خواهد خورد. هر روز که میگذرد، تغییر اندکی در احساس، شناخت، رفتار، محیط و مغز شما ایجاد خواهد شد.

لطفا جلسات درمان را روز به روز پیش بروید و اگر چند روز را از قلم انداختید (مثلا سفری برای شما پیش آمد که امکان ادامه درمان را موقتا از شما سلب کرد)، بعد از سفر، از ادامه همان جایی که قبلا متوقف شده اید، جلسات درمان را ادامه دهید.

برای شروع دوره درمان افسردگی در منزل روی تصویر زیر کلیک کنید

منابع:

منبع اول – منبع دوم – منبع سوم – منبع چهارم