پیشرفت کردن:
خودتان را به عنوان دانه ای تصور کنید همه به جوانه زدن آن نیاز دارند.پس خود را برای رشد مجهز کنید.
رشد کردن:
شما نمی توانید بدون پشت سر گذاشتن محدودیت ها رشد کنید.
درس گرفتن:
اشتباهات خود را به منزله ی نقص شخصی نبینید بلکه یک منبع با ارزش برای درس گرفتن قلمداد کنید.
توانمند سازی:
به پول به عنوان یک انرژی فکر کنید، از آن به عنوان قدرت استفاده کنید نه به عنوان کنترل کننده ی زندگیتان.
انعطاف پذیری:
هر لحظه ی درد و رنجی، یک فرصت برای ایجاد انعطاف پذیری به ارمغان می آورد.
پاداش:
با هر تلاشی یک رشد جدید اتفاق می افتد، خود را درگیر تلاش کنید.
تمرکز:
اشتباه جزئی از هر فرایند و کاری است، سعی کنید در طول کار تمرکز خود را حفظ کنید.
جهت یابی:
جهت زندگی خود را پیدا کنید، اینکه چه چیزی می خواهید و به کجا می خواهید برسید.
ارزش دهی:
برای خود و داشته هایتان ارزش قائل شوید، کمتر از این در مورد خود فکر نکنید.
رویاها:
شما یک جایی باید رویا ها را متوقف کنید و شروع به عمل کنید.
محتوای صفحه (قابل کلیک)
قسمت دوم
۱۰ ایده برای موفق شدن در زندگی و کار
کلید کامیابی هر فردی دست به خودش است، آدم خودش است. که باید فکر کند چگونه زندگی کند و چگونه نیز کار کند.
در گذرگاه کارآفرینی همهی ی وقت محدودیتهای بی شماری وجود دارد. که چنانچه انسانهای با آن آشنا شوند، بعید است کسی به سوی آن گام بردارد.
ولی شناخت محدودیتها فقط یک گام به سوی کارآفرینی است.
آشنایی و افزایش میزان دانش در زمینه کنترل این محدودیتها میتواند ما را در مقابله و کنترل آنها قویتر کند. این محدودیتها که غالبا به شخصیت اشخاص منتج میشود، میتواند با علم و آگاهی کنار گذاشته شود. به عنوان نمونه فردی را در نظر داشته باشید. که در شروع راه کارآفرینی است؛ او با واقعیت تلخ وجودی خود و جهان تجارتش آشنا میشود؛ چطور او میتواند با وجود دانستن محدودیتها موفق شود؟
در همین زمینه یک کارشناس حوزه کارآفرینی پیشنهادهای ارزشمندی برای رویارویی با محدودیتها و کامیابی در گذرگاه کارآفرینی ارائه میکند. که در دنباله میخوانیم. کارآفرینان ندرتا مهلت مییابند. که در زمینه تجاربشان صحبت کنند بی آن که کسی در زمینه راه کارها و رموز کامیابی شان پرسش بپرسد.
در طول سالیان، من در زمینه رمز و رموز کامیابی این اشخاص عمده شنیدهام.
کلماتی بعنوان «اشتیاق»، «پافشاری» و «ابتکار» مصطلحترین عباراتی بود. که برای معرفی کارآفرینان موفق به کار میرفت.
این موضوع ولو در دورههای کارشناسی و MBA برای دانشجویان ارائه میشود. که باید ۱۰ بند اساسی و مهم کامیابی خود را در دورههای کاربینی و کارآفرینی بشمارند و برای همهی ی به یادگار بگذارند.
گاهی وقتها گرچه ارزشمندترین دروس در کتابها تدریس میشود، ولی آنچه عنوان میشود، الزاما همهی ی علم نیست.
درواقع رموزی در هر علمی وجود دارد. که شاید در هیچ کتابی نباشد.
زمانی که من لیست خودم را با کارآفرینان موفق به اشتراک گذاشتم، همهی ی آنها بر روی این لیست اجماع کردند و بر همین زمینه من این لیست را تا یک لیست پذیرفته شده میشناسم و آنرا به شما واگذار میکنم. که در زمینه کار خود تصمیم بگیرید. که آیا این لیست با موقعیت شما مطابق است یا خیر؟
۷ موضوع اول موضوعاتی هستند که من انها را مشاهدات مینامم؛ چیزهایی که به شیوه متداول درست از کار در میآیند.
سه موضوع پایان موضوعات پیشنهادی هستند؛ پیشنهادهایی که بر پایه رویکرد مستمر بیشتر کارآفرینان موفق و رهبرانی است که من میشناسم.
۱ مردم تنبل هستند.
این موضوع شاید سخت بنظر برسد، ولی حقیقتأ ما تنبل هستیم.
مردم همهی ی وقت بدنبال انجام کار به سادهترین شکل و بی هیچ زحمتی هستند.
به بهترین اختراعات چند سال تازه بیاندیشید، یا حتی چند دهه اخیر؛ به عقیده شما تا حالا اختراعی بوده که بفکر سختی بیشتر آدم باشد؛ یا اختراعی که زندگی هرروز شما را سختتر کند و احتیاج به سعی بیشتری برای زندگی ایجاد کرده باشد؟ ماشینها، کامپیوترها، تلفنهای گوشی یا حتی کنترل تلویزیون همهی ی برای تسهیل و تنبل کردن آدم به کار میروند.
حالا به این مطلب از زاویهای دیگر نگاه میکنیم؛ موبایلهای نسل گذشته را بیاد بیاوید؛ به جای داشتن همهی ی دکمههای کیبورد، دوازده دکمه داشتند که هر دکمه دو تا سه حرف را پوشش میداد. با اینکه این ایده کاراتر به نظر میآمد، ولی نتوانست رقیب دیرینه خود کیبوردهای QWERTY «تمام کلید» را شکست دهد، چرا؟
چون مردم ناچار بودند یک توانایی خاص را بیاموزند.
کارآفرینان هنگامی که به منظور تولید یک محصول یا خدمات تازه برنامه ریزی میکنند، باید حواسشان به منحنی فراگیری کاربران باشد.
جادویی که سیستم هایی اپل را دوست داشتنی میکند، نگاه ساده در طراحی شان است.
شاید که سود گیری آسان تضمین کننده کامیابی نباشد، ولی سختی سود گیری قطعا نسخه فاجعه آمیزی برای اختراع است.
دو مردم صبور نیستند.
همچنان که ما همهی ی چیز را آسانتر میخواهیم، همان قدر هم دوست داریم سریع اتفاق بیفتد؛ درست همین هم اکنون، نه چند روز دیگر
چه میزان شما درانتظار لودشدن یک صفحه میمانید؟ بازتاب شما به پشت خط کسی ماندن چیست؟ برای بیشتر ماها پاسخ این است: نه خیلی عمده و نه خیلی خوب.
یکی از سرشناسترین تجارب روانشانس، تست مارشمالو در آن واحد، یا گزینش و انتخاب دوم مارشمالو را پس از ده دقیقه میدادند؛ همانگونه که شاید پیشگویی میکنید، عمده کودکان در آن واحد همان یک مارشمالو را میگرفتند، در وضعی که برخی ده دقیقه درانتظار میماندند؛ ولی واقعیت وول دهنده درباره این تحقیق، این بود که چند سال بعد، آن کودکانی که قدرت انتظار داشتند، تفاوت فاحشی با بقیه داشتند، آنها در سن اندک توانستند مدرسه را به اتمام برسانند، مدرک دانشگاهی بگیرند و درصد احتمال طلاق، اعتیاد و چاقی در آنها کمتر بوده و از لحاظ اقتصادی نیز از دیگران مناسبتر بودند.
شاید درسی که ما از این آزمون میگیریم، این باشد که انتظار میتواند سود کار ما را افزایش دهد؛ ولی بعنوان یک کارآفرین در نگاه داشته باشیم که تجارتی که میخواهیم راه بیاندازیم چه میزان مشتریان را در انتظار میگذارد، ضمن آن که مشتریان فکر میکنند ما سخت در سعی هستیم که کارمان را زودتر به سرانجام برسانیم.
کامیابی صنعت پیتزا و ساندویچ بایست به ما درس بدهد که سود وری ناگهانی چه میزان میتواند برای ما سودمند باشد.
درس گرفتن از شکستها
۳ همهی ی چیز بیشتر از آنچه میاندیشید زمان میبرد.
با وجود آن که مردم سود وری سریع را ترجیح میدهند، فرایند شروع یک تجارت تازه، کند و زمان بر و بدون پاداش نخستین است.
همهی ی وقت گرچه مثالهای نقضی هم وجود دارند؛ مانندفیس بوک! هرچه تازگی یک تجارت بیشتر باشد، ترغیب مشتریان به آن نیز سختتر است.
در مجاور آن، تشکیل هسته فعالیتها، توسعه تولید و ساختن تیم احتیاج به سرمایه دارد و هرروز سرمایه مورد احتیاج بیشتر میشود.
قطعا توجه کرده اید که شما هرگز به فعالیت هایتان زمان نمیدهید؛ همهی ی وقت درانتظار میمانید تا زمان بگذرد، ولی نمیگویید فلان کار باید تا فلان زمان به به پایان برسد.
همهی ی وقت کارآفرینانی را دیده اید که در فاز استارت آپ همهی ی وقت بیدارند و در حال کارکردن هستند.
انها هرگز نمیخوابند و همهی ی وقت از اندک بودن وقت شان مینالند.
باب نورس، بنیان گذار و مدیرعامل کمپانی بومبای میگوید: چنانچه نتوانید تولید درآمد را بگونهای برسانید که تجارتتان جریان داشته باشد، شما بازنده اید.
نیمی از تجارتها در پنج سال نخست به این درآمد میرسند.
چنانچه زمان لازم به تجارتتان ندهید، درواقع شما بازنده اید.
چهار سلسله مراتب در اتفاقات
سرمایه گذاران ترجیح میدهند که یکبار بر روی یک تیم بمنظور بوجود آوردن ایده سرمایه گذاری کنند تا بر روی یک ایده بدون تیم
انها میدانند که الگوهای تجاری، فناوریها و ذائقه مشتریان مدام در حال تغییر است.
آنها بهتان میگویند که همهی ی وقت مدلهای تجاری بعد از ایجاد کار شکل میگیرند. تا شما جزیی از بازار نباشید، ایده و عقیده شما برای مشتریان معنایی ندارد.
شروع کار و گام به گام پیش بردن آن بسیار ارزشمند است.
شاید تا ۱۰ مرحله نخست شما برنده نباشید، ولی فرایند سعی و آزمون و خطا راهی است که همهی ی کارآفرینان موفق میپیمایند و قطعا مشتریان نیز به این فرایند ارزش مینهند.
پنج هیچی مجانی نیست.
بایست بدانید شما مهلت و سرمایههای محدودی دارید؛ هیچ کاری بدون صرف زمان و سرمایه انجام نمیشود.
اینجاس که گزینش و انتخاب برای شما معنا پیدا میکند؛ انتخابی که شاید دل چسب نباشد.
چنانچه شما پولتان را برای خوردن یک آشامیدنی هیجان انگیز در میانه روز خرج کنید، دیگر پولی برای نهار نخواهیدداشت.
مایکل پورتر، استاد دانشگاه هاروارد از این داستان بعنوان استراتژی «چه چیزی انجام ندهیم» یاد میکند.
مدیرانی که امورات بی شماری به کارکنان خود ارجاع میدهند بدون نه گفتن به کاریکه ضروری نیست، همهی ی وقت شکست میخورند.
هنر «نه» گفتن به مشتریان خیلی پراهمیت است، ولی چنانچه شما برای هر سکهای که سطح زمین میبینید خم شوید، مهلت مکفی برای امورات بزرگ پیدا نمیکنید.
گزینش و انتخاب بین تصمیمات درست یا درآمدهای ناچیز دائمی، همهی ی وقت جداکننده برندگان از بازندگان است.
شش اتفاقات قابل پیشگویی نیستند.
گاهی وقتها چیزهایی که اتفاق میافتند از دایره اختیارات ما خارج هستند.
ما این اتفاقات را قضا و قدر، خواست خدا، بدشانسی یا چیزهای دیگر مینامیم و گاهی خود و بقیه را برای این رویدادها سرزنش میکنیم، ولی چیزی که میبایست مدنظر قرار گیرد این است که ما نمیتوانیم برای هر چیزی برنامه ریزی کنیم.
مازاد و اضافه بر این، گاهی چیزهایی که لااقل انتظار رخ دادنشان را داریم، بزرگترین مانع ما میشود.
۷ همهی ی ما حیوان هستیم.
عصبانی نشوید! منظورم این است که ما بدن بیولوژیک داریم و نگهبانی از آن در کامیابی ما موثر است.
آزمون کنید؛ کل یک روز را روزه بگیرید یا کل شب را بیدار بمانید، آیا باز هم میتوانید تصمیمات اساسی و مهم بگیرید؟ بنابراین پسندیدهتر است اندکی از درآمدتان را به دفع نیازها جسم خود مختص کنید.
آزمون کیند و دیدن نمایید با خوردن چه مواد خوراکی شما سرحالتر و آسانتر هستید؟ در تصمیم گیریهای اساسی و مهم قطعا آن مواد را مدنظر بگذارید.
۸ نکات را ارج نهید.
دانستن نکات هر تجارتی با اهمیت است.
چنانچه صرفا در زمینه کاری حس خوبی دارید، علت بر موفقیتتان نیست.
مثالهای فراوانی از تصمیمات شکست خورده، برای موضوعاتی است که رهبران از جزئیات آن آگاه نبوده اند.
بدبختانه تصمیمات این اشخاص زندگی بی شماری دیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد..
۹ از همهی ی چیز درس بگیرید.
ما میتوانیم از کامیابی و شکست خود درس بگیریم؛ از تجاربمان یا چیزهایی که برای دیگران اتفاق میوفتد.
من مشتاق به آموختن هستم؛ همهی ی کارآفرینان موفق با این موضوع موافق میباشند و این موضوع اتفاقی نیست.
چنانچه ما دست از آموختن برداریم، دنیا از ما عبور میکند.
فکر کنید در بیست وچهار ساعت گذشته یا در هفته گذشته چه آموخته اید.
چنانچه چیزی یاد نگرفته اید، بایست به تماشای همایشهای TED بپردازید، مجله کارآفرینی بخوانید یا وبلاگ جالبی برای خواندن بیابید.
شاید چیزی بهتان مازاد و اضافه نشود ولی کسی تاکنون از آموختن عمده زیان ندیده است.
۱۰ احمق نباشید.
چون این موضوع پایان است، فکر نکنید که اهمیت ندارد.
چنانچه شما میخواهید یک تجارت راه بیاندازید، باید یک تیم تشکیل دهید و از اونجایی که عمر ما کوتاه است، کسی دوست ندارد عمرش را کنار یک احمق بگذراند.
شاید شما فرد فنی، فکور یا فروشنده جهانی باشید ولی این به آن معنی نیست که مهربان نباشید.
بهترین سازمانها در دنیا طبق متداول سازمانهای مذهبی یا داوطلبانه هستند که مردم با حس با همدیگر برخورد میکنند.
قسمت سوم
چرا یک ایدهی خوب هیچگاه برای کامیابی کفایت نمیکند.
کسب و کارهای خوب، بطور معمول با یک ایدهی خوب آغاز میشوند.
این قاعدهی اساسی الهام بخش دهها نسل از کارآفرینانِ خوش بین بوده است و آنها را مجاب کرده که یک ایدهی خوب و سعی یکسره، تمام آن چیزیست که برای میلیاردر شدن هر فردی کفایت میکند..
ولی متأسفانه این سکه روی دیگری هم دارد: تمام کسب و کارهای موفق با یک ایدهی خوب آغاز کرده اند، ولی داشتن یک ایدهی خوب تنها شرط واجب و ضروری برای کامیابی کسب و پیشه آنها نبوده است.
کسب و کارهای متعددی بوده اند که از دل ایدههای فوق العادهای بیرون آمده اند، ولی یا انرژی ادامهی کار را نداشته اند، یا قربانی رقبای خود شده اند و یا همان اول نتوانسته اند شتاب واجب و ضروری برای ادامهی کار را کسب کنند سؤال اینجاس که چرا؟
برای یافتن جواب، با دیجیاتو همراه باشید.
۱- ایدههای خوب لزوماً بی همتا نیستند.
یک ایدهی «خوب» پتانسیل این را دارد که در محل خاصی، پول ساز شود.
ولی این به آن معنا نیست که هیچکس دیگری نسخهی خودش از این ایده را تابحال تربیت نداده است و نخواهد داد.
اندکی تحقیق در زمینه رقبا میتواند شمارا در مقابل این احتمال حفاظت کند.
چنانچه رقیبی با ایدهای شبیه ایدهی خود پیدا کردید، دو راه پیش رو خواهید داشت.
یک اینکه قبل از آن که بیشتر از حد معمول گرفتار اجرای ایدهی خود شوید کنار بکشید، و دو اینکه ایده تان را آنقدر از ایدهی رقیبتان متمایز کنید که قادر باشید حساب خود را از وی جدا نمایید.
با این حال باز هم بایست با مراقبت و محتاطانه حرکت کنید: حتی وقتی ایدهی خود را عملی کردید و به یک کسب و پیشه تمام عیار بدل شدید، باز هم امکانپذیر است رقیب دیگری پیدا شود و کسب و پیشه شما را تهدید کند.
رقبا توانایی دارند پرخطر باشند و پرخطر هم خواهند بود.
وقتی نقطههای قوت و نقطههای کاستی ایدهی خود را وارسی میکنید، این موضوع را مورد نظر داشته باشید.
۲- زمان نقشی حیاتی دارد.

همانگونه که بیل گروس، مؤسس Idealab گفته است، عوامل زیادی در کامیابی کسب و کارها دخیل اند و بنظر میرسد بزرگترینِ آنها زمانبندی است.
ایدهی خوبی که پیش از آمادگی بازار ظهور میکند احتمال دارد با وجود پتانسیل فوق العادهی خود شکست بخورد.
ابزار فناورانهای مانند عینک گوگل یا حتی برنامهی طنزی که از زمان خود فراتر است، توانایی دارند مثالهای خوبی برای این موضوع باشند.
هر دوی آنها چنانچه پیش از وقت و موعد مناسب خود وارد بازار شوند، با وجود پتانسیل زیادی که دارند شکست خواهند خورد.
دیر رسیدن یک ایده نیز به شکلی شبیه سبب شکست آن میشود؛ به عنوان مثال وقتی مصرف کنندگان خرید خود را کرده اند یا به رویه دیگری گرایش پیدا کرده اند.
زمانبندی شروع به کار بیزینس شما در این «بازهی زمانی طلایی»، برای کامیابی آن حیاتی است.
۳- پیش بینیهای «روی کاغذ»، همواره به واقعیت تبدیل نمیشوند.
چنانچه ایدهی خوبی برای راه اندازی یک کسب و پیشه دارید، با احتمال فراوان «طرح کسب و کار» خوبی هم برای آن تهیه خواهید کرد.
طرح کسب و پیشه، تمام جزئیات شرکت شما را مشخص میکند؛ از خریداران بالقوه گرفته تا زمان راه اندازی و نقطهی سوددهی.
آمار و ارقام به کار گرفته شده در طرح کسب و پیشه، به صورت نظری احتمال دارد طرحهای شما را تأیید کنند و اینطور به نظر بیاید که کامیابی ایدهی شما قطعی است.
ولی هر آنچه «روی کاغذ» میبینید لزوما در واقعیت محقق نخواهد شد.
مشتریان شما شاید آن اشتیاقی که در «تحقیقات بازار» به آن برخورد کردید را از خود نشان ندهند.
هزینههای اولیهی شما امکان دارد از آنچه فکرش را میکردید فراتر بروند.
این عوامل غیر قابل پیشگویی، حتی برای بهترین ایدهها نیز پرخطر هستند.
۴- شرایط تغییراتی میکند.

محیط بیرونی کسب و کارها همواره در حال تغییر و تحول است و هیچگاه پایدار نخواهد بود.
فناوریهای تازه، دائم توسعه مییابند، روندهای مختلف میآیند و میروند و اقتصادها افت و خیزهای فراوانی را تجربه میکنند..
شرایطی که کسب و پیشه شما تنها چند ماه بعد از آغاز به کار با آن رو به رو میشود، قطعاً با شرایطی که در آن کار خود را آغاز کرده متفاوت خواهد بود.
شرکت هایی که ایدهای را مال خود میکنند و آن را سالها به همان شکل نگاه میدارند، کسب و کارهای موفقی نخواهند بود.
بلکه آنهایی موفق خواهند شد که ایدهای را میگیرند و اجازه میدهند با ظهور شرایط جدید در گذر زمان، تغییر و تحول پیدا کند.
ایدههای واقعاً خوب ایده هایی هستند که کارآفرینان با استعداد و خوش فکر توانایی دارند با طی شدن زمان و مطابق با شرایط متغیر، آنها را بسط دهند و دستخوش تغییراتی کنند.
۵- اجرا به میزان طرح ریزی مهم است.
این بر میگردد به همان نکتهای که میگوید ایدهها در واقعیت احتمال دارد با آنچه «روی کاغذ» آمده بوده تفاوت داشته باشند.
به یاد داشته باشید یک ایدهی خوب، زمانی بهتر است که اشخاص شایستهای برای اجرای آن وجود داشته باشند.
چنانچه گردش کاری با طراحی ماهرانه داشته باشید، به مدیری نیاز خواهید داشت که برای نظارت بر آن به میزان لازم توانایی داشته باشد.
چنانچه اهداف مالی بلندپروازانهای دارید، به ناظر با تجربهای احتیاج خواهید داشت که شما را در وصول به این اهداف یاری کند.
تشکیل یک تیم خوب، قسمت مهمی از این فرایند است.
بدون یک دسته حرفهای، حتی بهترین ایدهها هم سرنوشتی جز شکست نخواهند داشت.
بنابراین منابع انسانی باید یکی از با اهمیتترین اولویتهای شما باشد.
در نهایت چنانچه ایدهی خیلی خوبی دارید و مایلید کسب و پیشه خود را آغاز کنید، اجازه ندهید این موارد شما را منصرف کنند.
راه اندازی یک کسب و پیشه سخت است و رساندن آن به کامیابی از آن هم دشوارتر.
ولی چنانچه با انتظاراتی معقول و چشم اندازی منطقی قدم به میان گود بگذارید، قربانی سوء تفاهم هایی که بسیاری کسب و کارها را به تعطیلی میکشاند نخواهید شد.
قسمت چهارم
۱۰ اصول کامیابی در کسب و پیشه
هیچ فرمول کامیابی آمیز برای کامیابی در کسب وکار وجود ندارد. چنانچه یکی بود، ما هرگز داستانهای شکست کسب و پیشه را نمیشنیدیم. ولی چنانچه ما به تاریخ تمام سازمانهای موفق کسب و پیشه نگاهی بیندازیم، شباهتهای نزدیک به شیوههای عملی خود را در سالهای تشکیل پیدا خواهیم کرد.
گامهای خاصی وجود دارد که همه این سازمانها دنبال کرده اند.
این شیوههای نخستین وظیفه مهمی در کامیابی آنها ایفا کردند.
در اینجا چند مرحله است که خیلی از کارآفرینان موفق با آنها موفق به کسب و پیشه شده اند.
کارآفرینی و نوآوری در بخشهای متعدد اقتصادی مطلبی است که مدتها در سرزمین ما مورد بحث است.
برای گسترش واهمیت عملی شدن این مبحث در کشورمان تسهیلاتی هم برای کارآفرینان درنظر گرفته شده است.
ولی قطعا در این راه برای کامیابی و امکان ادامه گذرگاه آشنا شدن با راهکارهای مناسب و درست لازم است.
چنانچه بخواهید به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کنید، باید آرزوهای بزرگی نیز در سر داشته باشید. هر داستانی از کامیابی با یک آرزوی بزرگ شروع میشود.
شما میبایست چشم اندازهای بزرگ را برای خود متصور باشید، این که فردی مشهور و صاحب اعتبار هستید.
باید از آنچه که میخواهید بدان برسید، تصویری روشن داشته باشید و آنقدر آن آرزوی خود را در سر تربیت داده باشید که آنرا بطور کامل احساس کرده و برایتان دست نیافتنی نباشد.
به عنوان نمونه متصور شوید که چنانچه در کار خود موفق شوید، چه تحولی در زندگیتان و اجتماع ایجاد خواهد شد؟ چنانچه کسب و پیشه شما به کامیابی و در آمد بالا برسد شما از چه اعتباری برخوردار خواهید شد؟ و تا چه حد به اقتصاد منطقه خود یاری کرده اید؟
باارزشترین دارایی شما خودتان هستید با سرمایه گذاری در حرفه خود و توسعه توانایی هایتان ارزش دستاوردهای خود را بالا میبرید باید خودتان را متعهد کنید که اینکار برایتان در همه طول زندگی و شغلی یک اولویت باشد روزتان را اندکی زودتر آغاز کنید بسیار تعجب خواهید کرد وقتی ببینید از همان ساعات نخستین چقد توانسته اید کارهایتان را بانجام بر سانید چنانچه هر روزه یک ساعت مطالعه خود متخصص خواهید شد خود را به نوشتن دست کم ده مورد طی روز مقید کنید انجام دادن چند کار به صورت هم زمان را به فراموشی بسپارید هر کاری را با تمرکز از شروع تا انتها انجام دهید زمان رانندگی را به شنیدن برنامههای آموزشی صوتی مختص کنید پس از مذاکره تجاری از خودتان بپرسید چه کاری را درست انجام دادم؟ و در کدام مورد میتوانم مناسبتر عمل کنم؟
به ده راه حل مناسب که به کسب وکار شما خلاقیت، نظم و انعطاف و نرمش پذیری میدهد اشاره خواهد شد.
فعالیت در این مورد در هر کجای جهان با به کار بستن این اصول کلی توانایی دارند امیدوار باشند که گامهای نخستین خود را بدرستی برداشته اند.
۱ شما باید شجاعت بکارگیری ایده خود را داشته باشید. یک رویا و گرایش ناخوشایند به منظور نیل به آن، دو جنبه اساسی برای کامیابی در کسب و پیشه است.
دو هدف خود را بیابید این باید چیزی باشد که شما درباره آن آگاهی داید و به آن علاقه دارید.
۳ از مسیر عقب ماندن چنانچه شما اجازه دهید مسائل کوچک از پیشرفت شما ممانعت نماید، هرگز آن را در زندگی نخواهید گذاشت.
چهار فراگیری از اشتباهات از اشتباهات خود ایده بگیرید و تلاش کنید از تکرار آنها ممانعت کنید.
هر بحران را بعنوان فرصتی برای فراگیری و انجام دادن به کار ببرید.
پنج حفظ نظم انسانی وقتیکه شما یک کسب و پیشه دارید، به شما آزادی میدهید. بیشتر این آزادی راه را برای آرامش میسر میکند. کسب و پیشه شما تنها زمانی باقی میماند چنانچه
شما برا ی آن سعی کنید.
شش تعهد به ایده کسب و پیشه شما و همه کسانی که قسمتی از برنامههای شما هستند.
این میتواند کارکنان، رفیقان شما و یا اعضای خانواده شما باشد.
۷ صبور باش.
هیچ درختی یک شبه میوه نمیدهد.
برای اینکه درخت میوه بدهد، درخت باید چندین مرحله را طی کند.
شبیه کامیابی در هر فعالیت تجاری است. شما باید صبور باشید.
تا قادر باشید از میوههای خود برداشت کنید، خسته نشوید.
شما باید سعی خود را تا طریق مرحله برداشت نگه دارید.
شما باید پایدار و متمرکز باشید.
۸ انعطاف پذیر باشید ایده درخشان تنها کامیابی در کسب و پیشه را تضمین نمیکند.
شما باید یاد بگیرید که ایده خود را با نیازهای امروز مطابقت دهید.
ایده شما باید براحتی به
حداکثر مشتریان برسد.
در سالهای نخستین، مشتریان ازشما آگاهی ندارند شما باید محصول یا سرویس خود را به مشتری تحویل دهید.
۹ آمادگی برای جواب دادن به هرنوع پرسش از مشتری، یعنی “آنچه که در محصولات و خدماتشما وجود دارد که دیگران ندارند؟ ” چنانچه شما پاسخی جامع به این پرسش دارید، در
گذرگاه درست هستید.
۱۰ متوجه بشوید که تمام کسب و پیشه احتمال دارد درخطرباشد.
بنابراین، باید آماده باشید که با خطر روبرو شوید.
شما باید بعضی از پشتوانه مالی داشته باشید تا وقتیکه همه چیز به
اشتباه برسد. هرگز ثروت خود را در یک کسب و پیشه جدید سرمایه گذاری نکنید.
به همه گزینههای مالی موجود نگاه کنید.
هم چنین عاقلانه است که مشاوران حرفهای را در زمینه امور مالی استخدام کنید.
بزرگترین گروه فوق تخصصی پزشکان مغز و اعصاب و متخصصین روانپزشکی در ایران
شاید دیگر کمتر کسی اطلاع نداشته باشد که در مجموعه بزرگ پزشکان جایروس بهترین فوق تخصص های مغز و اعصاب و اعصاب و روان و برترین فارغ التحصیلان آمریکا،اسپانیا و آلمان حضور دارند و خدمات مغزواعصاب و روان که در این مجموعه ارائه می شود با کیفیت ترین در تمام ایران است!
کادر درمانی جایروس از لحاظ تخصصی در حیطه های اعصاب، در تمام کشور بی نظیر است
شماره تماس های نوبت گیری سریع
مشاوره های تلفنی و ویزیت آنلاین ویدئویی نیز ارائه می شود.
واحد مغز و اعصاب و روان ☎ 22616377_021 ☎
واحد انجام تست خواب ☎ 02122639401 ☎
واحد ویزیت متخصص اختلالات خواب ☎ 02122648627 ☎
واحد مشاوره و روانشناسی ☎ 22636863_021 ☎
واحد مغز و اعصاب و روان غرب تهران (آزادی) ☎ 02166158469 ☎
اگر بی خوابی دارید، علاوه بر خدمات حضوری در کلینیک، میتوانید با تهیه دوره جامع درمان بیخوابی که توسط دکتر مصطفی امیری فلوشیپ اختلالات خواب تهیه شده است، بی خوابی تان را بدون دارو و در منزل درمان کنید.
درمان بی خوابی بدون دارو با ۱۱۳ روش علمی و خانگی (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
اگر دچار افسردگی هستید یا میخواهید احساس شادی و لذت را در زندگی تان تقویت کنید، میتوانید بصورت حضوری توسط متخصصین روانپزشکی یا روانشناسان مجموعه جایروس ویزیت شوید و علاوه بر خدمات حضوری، میتوانید با تهیه دوره آنلاین درمان افسردگی در خانه که توسط مجموعه پزشکان جایروس تهیه شده است، افسردگی تان را در منزل و بدون دارو درمان کنید (برای دیدن ویدئو معرفی دوره، کلیک کنید)
درمان افسردگی در منزل بدون دارو (برای شروع، اینجا کلیک کنید)