آشنایی با انواع وسواس: وسواس های فکری خشونت آمیز

بیشتر وقتا فکر میکنم یکی میخواد بیاد بکشیم یه نفر داره از دور نگاهم میکنه و زیر نظرم داره تا بیاد منو بکشه . پیش اومده از شدت ترس ضربان قلبم این قدر بالا رفته که نزدیک بوده ایست قلبی کنم . چکار کنم ؟ دیگه داره دیوونم میکنه . اگر ممکنه قرصی چیزی معرفی کنید یا یه راهکار چون ۱۷ سالمه و تنها زندگی نمیکنم که بخوام پیش مشاور برم و نمیخوام والدینم چیزی بفهمن.

سلام خسته نباشید اقای دکتر
من اسو هستم و سی و سه سال دارم جناب اقای دکتر من هفده یا هجده ساله بودم پیش داداشم بیمارستان میلاد عملش میکرد همراهش بودم شب که از اتاق عمل اوردنش بیرون داشتم میوه میخوردم و ی کارد میوه خوری دستم بود ی دفعه ی فکر بد امد تو ذهنم که نکنه من این چاقو رو بکنم تو شکم برادرم بعدش هم استرس منو گرفت کارد رو کلا پرت کردم و کلا از ذهنم رفت
ولی دوباره بعد چند سال سه بار دیگه این افکار تو ذهنم میومده که نکنه من به خواهر برادرهامام یا اونایی که دوستشون دارم با چاقو بهشون اسیبی برسون ولی فقی ی لحظه بود و افکار میرفت تا اینکه مهر سال نودو شش ی دفعه بازم این افکار تو ذهنم امدن و میترسیدم که نکنه من عقلمو از دست بدم و چاقو بیارم و به شوهرم یا نزدیکانم اسیب برسون دو ماه اینجوری بودم نرفتم دکتر میترسیدم بهم بکن که تو باید بستری بشی خلاصه اینقدر بهم فشار اورد که همه چاقو ها رو از تو خونه برداشتم بعدش فکرهای دیگه امد تو ذهنم حتی مهمونی میرفتم میترسیدم چاقو میذیدم دست اخر رفتم پیش روان پزشک و گفتش فقط وفقط وسواس فکری و هیچ وقت به عمل تبدیل نمیشه و بهم قرص اسنترا داد الان چهار ماه مصرف میکنم استرسم خیلی کمتر شده ایا درمان قطعی داره در ضمن الا بعضی وقتا فکر میکنم دارم با دست همه رو میزنم حتی وقتی از عابر پیاده رد میشم یا نوزادان خیلی هم دلم میخواهد بار دار بشم میترسم کمکم کنید

سلام و خسته نباشید.
من 2-3 سال است عادتی داره ذهنم که همیشه با دیدن هر موضوع دعوا یا بحثی، خودم را در جای اونها تصور می کنم و ذهنم خودکار شروع به بحث و مجادله فرضی در ان موقعیت می کنم. بدون اینه که دست خودم باشه این اتفاق رخ می ده. مثلا اگه فیلم تلویزیون دو نفر دارن بحث می کنند من هم تا چندین دقیقه تو ذهنم جای یکیشون فرض می کنم و همش با اون یکی دیالوگ و کلنجار دارم. یا اگه دعوای پدر مادر ببینم خودم را در حال دعوا و بحث با پدرم تصور می کنم تو خیالم. یا اگه بشنوم دو نفر غریبه با هم در مورد چیزی اختلاف دارند من هی خودم را جای یکیشون می ذارم و باهم بگو مگو داریم. تازه در اسن حالت استرس می گیرم و هول می کنم و انگار واقعی است. نم یتونم متوجه شم که غیر واقعی و خیال است مگر با گذشت چند دقیقه. در روز بارها بارها تکرار می شه. تازه نسبت به انواع صدا ها هم اعصابم خورد می شه و اصلا نمی تونم تمرکز کنم صدای پرنده ها، صدای یخچال، صدای بچه های تو کوچه می خام سکوت باشه.
لطفا راهنماییم کنید.

سلام من مدتی دچار وسواس فکری هستم همین موارد بالا سه ساله دارم قرص سرترالین 100 میخورم دوز ممصرفش تا 200 روزی رفت افکار وسواسیم کمتر شد ولی کامل از بین نرفته ولی دوباره عود کرده همراه این قرص ها دوکسپین 10 و ترانکوپین 10 مصرف کردم ولی متاسفانه هیچ جواب کاملی نگرفتم ایا امیدی هست به درمان کامل و قطعی ؟ اگه این قرصها تاثیر نداشته باشه باز هم قرصهای دیگه ای هست ؟

سلام خواهشا جوابم بدید بعضی وقتا فکر میکنم قاتلم یا قراره بشم و والدین عزیزم رو … وای اصلا نمتونم بنویسم در مورد عزیزانم بیشتره مثل بچه های شیر خوار یا مامان بزرگم بخدا کمکم کنید همین الان که مینویسم گریم گرفته میترسم آخرش دست به این کار بزنم تک تک شخصیت های قاتلی که تو فیلما دیدم میان جلو چشمم فک میکنم دارم روانی میشم کمکم کنید یه جوابی اطمینانی چیزی بدید