علائم افسردگی حاد
توجه کنید که تمامی علائم افسردگی را نمی توان در یک فرد دید و شدت این علایم نیز در افراد مختلف متفاوت است. اگر 4 تا 5 نشانه را برای بیش از 2 هفته در فردی دیدید، سریع به پزشک مراجعه کنید.
اگرچه تمامی علائمی که می خواهیم بیان کنیم از مشخصه های اساسی افسردگی هستند، ولیکن برخی از آنها را می توان در اختلالاتی همچون بیماری دو قطبی، اختلال اضطرابی، و یا اختلال تمرکز با/ یا بدون پیش فعالی مشاهده کرد.
در بزرگسالان
- غمگین بودن مداوم و داشتن احساس “خلاء”
- احساس ناامیدی، درماندگی، بی ارزشی، بدبینی و / یا گناهکاری
- مصرف مواد مخدر
- خستگی یا از دست دادن علاقه به انجام فعالیت های عادی همچون رابطه جنسی
- اختلال در خوردن و خوابیدن
- تحریک پذیری، افزایش گریه، داشتن اضطراب و یا وحشتزدگی/اختلال هراس
- عدم تمرکز، یادآوری یا تصمیم گیری
- فکر به خودکشی: ریختن برنامه خودکشی و یا تلاش برای خودکشی
- درد جسمانی و یا هر درد ماندگار و مقاوم در برابر درمان
در نوزادان
در نوزادان، کودکان و نوجوانان شناخت علائم طبیعی و علائم مربوط به افسردگی بسیار مهم است.
- عدم پاسخگویی به صحبت و یا لمس، لبخند نزدن و یا گریه نکردن همیشگی، گریه بدون توقف
- به سختی تسکین یافتن/ آرام شدن
- وزن نگرفتن ( بدون هیچ ذلیل پزشکی)
- بی انگیزه در بازی
- بی قرار/مضطرب و بسیار حساس به صدا و لمس
- اختلال در غذا خوردن و خوابیدن
- اختلالات گوارشی (یبوست / اسهال)
در کودکان
در کودکان، بیماری افسردگی / اضطراب ممکن است در لباس مبدل ترس از مدرسه و یا اجتناب از مدرسه، هراس اجتماعی و یا اجتناب اجتماعی، اضطراب بیش از حد از جدایی، فرار، وسواس های فکری، رفتارهای اجباری و یا آیین های روزمره مانند نیاز به رفتن به رختخواب در زمان دقیق در هر شب به دلیل ترس از رخ دادن اتفاقی بد ظاهر شود. از آنجا که افسردگی باعث ضعیف شدن تضعیف سیستم ایمنی بدن می شود، ممکن است کودکان دچار بیماری های مزمن شوند. دیگر علایم عبارتند از: ناراحتی مداوم، منفی بافی، شکایت کردن، خستگی مزمن، نداشتن ابتکار عمل.
- خشم غیرقابل کنترل با رفتار پرخاشگرانه و یا مخرب، هدف قرار دادن خود یا دیگران، لگد زدن ، گاز گرفتنخود، کوبیدن سر.
- آسیب رساندن به حیوانات
- نافرمانی مستمر
- به راحتی نا امید شدن، گریه مکرر، عزت نفس پایین، حساسیت بیش از حد
- عدم تمرکز، عدم یاد آوری، ناتوانی در تصمیم گیری، خالی بودن ذهن، به راحتی پریشان شدن
- نوسانات انرژی از سستی به فعالیت دیوانه وار
- اختلال در خوردن و خوابیدن
- خیس کردن رختخواب، یبوست، اسهال
- رفتار تکانشی، تصادف خیز بودن / تصادف کردن با هر چیزی
- نگرانی مزمن و ترس، چسبندگی ( به والدین یا فرد قابل اعتماد)، وحشت زدگی/ اختلال هراس
- خود آگاهی افراطی
- کندی در صحبت کردن و حرکت دادن اعضای بدن
- آشفتگی در سخن گفتن- ادامه دادن یک داستان و تعریف کردن آن برایشان مشکل است
- علائم فیزیکی مانند سرگیجه، سردرد، معده درد، درد در دستها و پاها ، جویدن ناخن ، کندن مو یا مژه
- صحبت از خودکشی و یا اقدام به خودکشی
در نوجوانان
بیماری افسردگی / اضطراب ممکن است به شکل اختلالات غذایی همچون پرخوری و بی اشتهایی، استعمال مواد مخدر و الکل، بی قیدی جنسی و اخلاقی، رفتار خطرناک مانند رانندگی با سرعت بالا، رابطه جنسی پرخطر، بی دقتی هنگام راه رفتن در خیابان های شلوغ، پل و یا صخره ظاهر شود. دیگر علائم عبارتند از: انزوای اجتماعی، فرار، نافرمانی مداوم، مشکلات قانونی، ضرب و جرح جسمی و جنسی در برابر دیگران، رفتار نفرت انگیز، عدم توجه به ظاهر / بهداشت، نداشتن خود ارزشی / و یا اخلاق، مشکل در ایجاد و برقراری رابطه، عدم توانایی در ایجاد / و یا پیگیری اهداف شغلی / آموزشی .
- علائم فیزیکی مانند سرگیجه، سردرد، دل درد، درد گردن، درد در دستها و پاها به دلیل تنش عضلانی، اختلالات گوارشی
- ناخشنودی مداوم، منفی بافی، تحریک پذیری
- خشم غیرقابل کنترل و یا طغیان خشم
- انتقاد بیش از حد از خود، احساس گناه بی جا، عزت نفس پایین
- عدم تمرکز، ناتوانی در درست فکر کردن، عدم یاد آوری، ناتوانی در تصمیم گیری، امتناع از تحصیل و یا ناتوانی در انجام تکالیف ( به دلیل افسردگی و یا عدم تمرکز)
- کندی و یا لکنت در صحبت و حرکت دادن اعضای بدن ، و یا بی قراری (اضطراب)
- از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که از آن لذت می برد
- انرژی پایین، خستگی مزمن، تنبلی
- تغییر اشتها، کاهش وزن و یا افزایش وزن قابل توجه ، و یا الگوهای غیر طبیعی غذا خوردن
- نگرانی مزمن، ترس بیش از حد
- اشتغال ذهنی با تم مرگ در ادبیات، موسیقی، نقاشی، صحبت مکرر از مرگ، عاشق اسلحه / چاقو بودن
- صحبت از خودکشی و یا اقدام به خودکشی
در افراد مسن
بسیاری از مردم، افسردگی را در افراد مسن طبیعی می دانند!!! این تصویری غلط و خطرناک است. با دیدن علائم افسردگی در فرد مسن، باید سریعا به متخصص مراجعه کنید.
- شکایت غیر معمول از درد (پشت، شکم، بازوها، پاها، سر، قفسه سینه)، خستگی، کندی در حرکات و گفتار، از دست دادن اشتها، اختلال خواب، افزایش و یا کاهش وزن ، تاری دید، سرگیجه، طپش قلب، اضطراب
- عدم تمرکز، عدم یاد آوری،ناتوانی در درست فکر کردن (گاهی اوقات با زوال عقل اشتباه گرفته می شود)، غم و اندوه و یا بی تفاوتی بیش از حد، ناتوانی از لذت بردن از هر چیزی
- تحریک پذیری، نوسانات خلقی و یا شکایت مداوم؛ هیچ چیز فرد را خوشحال نمی کند
- بحث از بی ارزش بودن و یا بدرد نخور بودن خود، احساس گناه بیش از حد و بی دلیل
- مراجعه مکرر به پزشک و منفی بودن تمامی نتایج و از بین نرفتن علائم
- اعتیاد به الکل؛ مانند ماسکی بر افسردگی است
- کاهش نیاز به خوابیدن
- بی قراری و آشفتگی در حدی که نتواند یکجا بنشیند، افزایش انرزی و ناتوانی در کنترل و کاهش سرعت آن
- آشفتگی و سرعت در افکار، به راحتی پریشان شدن
- افزایش و یا سریع شدن سخن گفتن و یا خندیدن
- ایده های بزرگ، افزایش خلاقیت
- هیجان بیش از حد، سرخوشی بالا، گیجی، سرور بیش از حد
- تحریک پذیری بیش از حد، بودن روی لبه پرتگاه
- افزایش میل جنسی منجر به رفتارهای جنسی نامناسب
- قضاوت ضعیف، تکانشگری/رفتار از روی هوا و هوس، عیاشی
- رفتار اجتماعی شرم آور
- پارانویا، هذیان، توهم
علائم هشدار دهنده خودکشی
- فکر کردن به خودکشی
- استعمال مواد مخدر (افزایش یا تغییر مواد)
- بی هدفی (بدون احساس هدف و یا تعلق)
- خشم
- احساس گیر افتادن در تله ( احساس می کند هیچ راه خروج/ فرار ندارد)
- ناامیدی (هیچ چیز برای زندگی کردن برایش وجود ندارد، هیچ امید یا خوش بینی)
- ترد شدن (از خانواده، دوستان، کار، مدرسه، فعالیت ها، سرگرمی)
- اضطراب (بی قراری، تحریک پذیری)
- بی مبالاتی (رفتار پر خطر )
- اختلال خلق و خوی (تغییر چشمگیر در خلق و خوی)
- صحبت کردن در مورد خودکشی
- اظهار ناامیدی، درماندگی، و یا بی ارزشی
- اشتغال ذهنی در خصوص مرگ و مردن
- نشادی و آرامش ناگهانی
- از دست دادن علاقه به چیزهایی که دوست داشتند
- بازدید و یا دعوت مردمی که به آنها اهمیت می دهد
- تنظیم قرارها؛ تنظیم امور فردی
- بخشیدن وسائل مانند اموال باارزش
فردی که مشکوک به خودکشی است را باید سریع به نزد پزشک و یا روانپزشک برد.
[divider]
نگارنده: شیرین قلی زاده
کلنیک فوق تخصصی مغز و اعصاب و روان آلومینا
بزرگترین گروه فوق تخصصی پزشکان مغز و اعصاب و متخصصین روانپزشکی در ایران
شاید دیگر کمتر کسی اطلاع نداشته باشد که در مجموعه بزرگ پزشکان جایروس بهترین فوق تخصص های مغز و اعصاب و اعصاب و روان و برترین فارغ التحصیلان آمریکا،اسپانیا و آلمان حضور دارند و خدمات مغزواعصاب و روان که در این مجموعه ارائه می شود با کیفیت ترین در تمام ایران است!
کادر درمانی جایروس از لحاظ تخصصی در حیطه های اعصاب، در تمام کشور بی نظیر است
شماره تماس های نوبت گیری سریع
مشاوره های تلفنی و ویزیت آنلاین ویدئویی نیز ارائه می شود.
واحد مغز و اعصاب و روان ☎ 22616377_021 ☎
واحد ویزیت متخصص اختلالات خواب و نوبت انجام تست خواب ☎ 02122648627 ☎
واحد مشاوره و روانشناسی ☎ 22636863_021 ☎
اگر بی خوابی دارید، علاوه بر خدمات حضوری در کلینیک، میتوانید با تهیه دوره جامع درمان بیخوابی که توسط دکتر مصطفی امیری فلوشیپ اختلالات خواب تهیه شده است، بی خوابی تان را بدون دارو و در منزل درمان کنید.
درمان بی خوابی بدون دارو با ۱۱۳ روش علمی و خانگی (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
اگر دچار افسردگی هستید یا میخواهید احساس شادی و لذت را در زندگی تان تقویت کنید، میتوانید بصورت حضوری توسط متخصصین روانپزشکی یا روانشناسان مجموعه جایروس ویزیت شوید و علاوه بر خدمات حضوری، میتوانید با تهیه دوره آنلاین درمان افسردگی در خانه که توسط مجموعه پزشکان جایروس تهیه شده است، افسردگی تان را در منزل و بدون دارو درمان کنید (برای دیدن ویدئو معرفی دوره، کلیک کنید)
درمان افسردگی در منزل بدون دارو (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
چرا دوست ندارم بیرون برم همش خونه را بیشتر ترجیح میدم
سلام دوست گرامی
علل متعددی می تواند موجب بروز این حالت گردد، چنانجه این حالت طولانی و یا تشدید گردد بهتر است به روانپزشک مراجعه نمایید.
در صورت تمایل با مرکز شماره یک تماس بگیرید همکاران راهنماییتان می کنند.
سلام
من دوست ندارم برم بیرون با خودم فکر میکنم وقتی که میرم بیرون مثلا یا زشتم یا کسایی هستن که از من خیلی باارزش ترن به خاطر همون بیرون نمیرم البته چیزهای دیگه هم هست مثلا دعوای پدر و مادر در بیرون و خانه به نظرتون چرا اینجوری شدم و باید چیکار کنم تا این فکر ها از سرم بیاد بیرون و برم به بیرون.
سلام دوست عزیز
علل متعددی می تواند موجب بروز این حالت گردد، جهت بررسی این موضوع و پاسخ دقیق، نیاز به مشاوره و جلسه روانکاوی می باشد.
توصیه می شود با روانشناس در این زمینه صحبت نمایید.
در صورت تمایل با مرکز شماره یک تماس بگیرید همکاران راهنماییتان می کنند.
خیلی مشکل ومساله هست خودم ودخترم وهمسرم
کدومو بگم نمیدونم ولی خیلی استرس دارم چون حس میکنم زندگیمون تو مسیر یه طوفان یه سیل عظیم قرار داره وهر لحظه همه چیز خراب میشه واز بین میره
سلام دوست عزیز
توصیه می شود جهت کنترل استرس خود و جلوگیری از تشدید آن، حتما با روانپزشک صحبت نمایید.
در صورت تمایل با مرکز شماره یک تماس بگیرید همکاران راهنماییتان می کنند.
من افسردگی شدید پیدا کردم متاسفانه خیلی خواب کم دارم و اضطراب زیاد دارم من از کابل هستم حتی اندکترین کار ناراحت ام میکند چی باید کرد
سلام دوست عزیز
علل متعددی میتواند موجب بروز این حالت گردد. جهت بررسی این موضوع و ارائه راهکار درمانی نیاز به ارزیابی بالینی و بررسی شما می باشد.
خود اضطراب عامل مهمی در اختلال خواب می باشد بنابراین نیاز به بررسی جهت یافتن علت و درمان می باشد.
با مرکز شماره یک تماس بگیرید تا همکاران راهنماییتان کنند. در صورت امکان می توانید از مشاوره و ویزیت آنلاین استفاده نمایید.
خدایا برسون یه مرگ راحت و بی دغدغه. ☺️
سلام دوست عزیز
در حال حاضر بهتر است به مسائل مثبت زندگی و آینده فکر کنید.
برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت داریم.
سلام 48سال سن دارم. ولی یه روز خوش توی زندگی ندیدم
زنم سلطه طلبه، زندگی منو سیاه کرده، افسردگی فوق حاد دارم، با مادر و پدر و خانواده ام به خاطر این زن عوضی قطع رابطه کردم، خدایا خودت بفریاد من برس که دیگه هیچ راهی ندارم، شاید هفته دیگه زیر خاک باشم من هر چی میکشم ازین زن روانی میکشم، خدایا برسون مرگمو که دیگه طاقت ندارم، این وضعیت مملکت هم که شده قوز بالا قوز. خداوندا خودت کمکم کن، هفته گذشته برادر عزیزم در عرض پنج دقیقه
رفت اون دنیا. خوش بحالت داداش، منم ببر پیش خودت.
سلام دوست عزیز
بابت شرایطی که ذکر کردید بسیار متاسفیم. توصیه می شود در این زمینه حتما با روانپزشک صحبت نمایید.
درمانگر با راهکارهای عملی و در صورت نیاز دارو درمانی، به شما در بازیابی احساس مثبت در زندگی کمک می کند.
در صورت تمایل می توانید با یکی از مراکز تماس بگیرید تا همکاران راهنماییتان کنند.
با آرزوی سلامتی شما
سلام
من ۱۶ سالمه و اعتماد به نفس ضعیفی دارم چون افراد غریبه و افراد فامیل همیشه از ظاهر من ایراد میگیرن و مسخره میکنن. همین مسخره کردن ها باعث شده نتونم دوست پیدا کنم و در حرف زدن مِن مِن کنم. به پدر و مادرم اعتماد ندارم چون بار ها مشکلم رو بهشون گفتم ولی توجه نکردن. هیچ وقت پیش نیومده با یکی دوست شم و باهم بریم بیرون و هر روز توی اتاقمم. از صورت و بدن خودم خوشم نمیاد و دوستی ندارم تا با اون درد و دل کنم. فکر میکنم خدا فقط من رو دوست نداره که استعداد دوست یابی ندارم و دارم افسردگی میگیرم. لطفا کمکم کنین
سلام دوست عزیز
اولا که چهره و نسبت دادن زیبایی یا زشتی به چهره کاملا نسبی می باشد و دلیل نمیشود شما صرفا از جنبه ی خودتان به این قضیه نگاه کنید. حتی نظر دیگران در مورد چهره فردی خاص نیز نمی تواند دلیلی برای قطعیت این موضوع باشد زیرا افراد از نگاه و باور خود به این قضیه نگاه می کنند و چه بسا افراد در مورد چهره خود نیز گاهی دچار اشتباه می شوند.
از طرفی شما در سنینی قرار دارید که حساسیت به فرم و شکل اندام و چهره در این دوره بسیار بیشتر است و چون افراد در این سن دچار تغییرات بلوغ می شوند گاهی نسبت به این تغییرات که گذرا و رایج است حس خوبی ندارند.
دوست گرامی در روابط و آشنایی با افراد، اخلاق و عملکرد نقش مهم تری ایفا می کند. خیلی از افراد در جامعه چهره ی خاصی ندارند اما با رفتار و شخصیت خوب و مثبتشان اطرافیان و دوستان خود را مجذوب کرده اند. توصیه می کنیم به این موضوع زیاد فکر نکنید چون باعث وسواس فکری میشود و تبعات و آسیب های دیگری به همراه دارد.
شکرگزار خداوند باشید و از استعدادها و توانایی هایی که دارید به نحوه احسن استفاده نمایید تا اعتماد به نفستان نیز بیشتر شود. خداوند در هر فردی زیبایی های فراوانی قرار داده است پس تلاش کنید تا زیبای های منحصر به فرد خود را پیدا کنید و در جهت رشد و موفقیت به کار گیرید.
هم چنین در این مسیر پیشنهاد می کنیم از روانشناس و درمانگر نیز کمک بگیرید تا با راهکارهای مثبت عملی بتوانید با دید بهتری این مسیر را طی کنید.
در صورت تمایل می توانید با یکی از مراکز تماس بگیرید تا همکاران راهنماییتان کنند.
به امید موفقیت و سلامتی شما دوست عزیز
سلام الان ک داشتم مشکلات بقیرو میخوندم برام خیلی خنده دار اومد من تو خانواده ایی بزرگ شدم ک پدرم۴بار خودکشی کرد و زنده موند ولی رفتاراش روی همه بچها اثر گذاشت و متاسفانه بیشترین تاثیر رو برادرم گذاشت ک اونم خودکشی کرد و فوت شد حالا منی ک میگفتم هیچ وقت این کارو نمیکنم دارم ب خودکشی فکر میکنم فقط میخام بگم اونایی ک بچه دارن باید مسئولیت پذیر باشن و اگه افسردگی دارن درمان کنن چون عواقب بدی روی بچهاشون داره
سلام دوست عزیز
بابت اتفاقی که برای برادرتان رخ داده ناراحت و متاسفیم.
توصیه میکنیم در این زمینه با روانپزشک صحبت نمایید. قطعا با راهکارهای ارائه شده از سوی درمانگر می توانید احساس بهتری داشته باشید و بتوانید احساسات منفی و مخرب را از خود دور کنید.
با آرزوی سلامتی و موفقیت شما دوست گرامی
سلام. من از حدود شش سال پیش به خاطر مکشلات و شکست هایی که داشتم احساس افسردگی می کردم به تدریج چیزهایی که ازشون لذت میبردم کم تر شدند تا اینکه دیگه از هیچ چیز لذت نمیبردم و خوشجال نمیشدم. در کنار این موضوع دچار وسواس هم شدم که طی این سال ها خیلی شدید شد و نتهایتا دو سال قبل پیش روانپزشک رفتم و داروی وسواس گرفتم بعد از دو سال وسواس تا حد زیادی کنترل شد و از سه ماه پیش دارو ها رو قطع کردم تا دو ماه حالم خیلی خوب بود چون عوارض داروها خیلی زیاد بود و دو سال زندگیم رو تحت شعاع قرار داده بود و با قطع دارو ها انگار دوباره به زندگی برگشته بودم اما از یک ماه پیش کاملا ناگهانی دچار افسردگی شدیدی شدم که با حالت های قبلی کاملا فرق داشت انگار که تنها چاره مرگ بود. من همیشه آدم آرومی بودم توی دو سالی که دارو مصرف میکردم به ندرت بیرون میرفتم و وقتی بیرون بودم احساس بی قراری داشتم ولی الان همیشه بی قرارم و استرس دارم و عجیب تر اینکه تقریبا آخر شب که میشه افسردگیم خوب میشه ولی بی قراری سر جای خودشه. وحشت زده ام سی 32 سالمه و افسردگی توی خانوادمون سابقه داره نمیدونم این موضوع به خاطر ترک داروهاست؟ چون یکبار که چند روز دارو رو قطع کرده بودم همین علائم رو داشتم. البته چون از دارو خوردن میترسم طب سوزنی شروع کردم که در رفع علایم افسدگی تاثیر خیلی زیاد و سریعی داشت اما تشویش بیقراری و پوچ انگاری هنوز خیلی آزار دهندست. لطفا راهنماییم
کنید
سلام، دوست عزیز بله، این حالت می تواند از قطع مصرف داروها باشد. زیرا برخی داروها بعد از قطع مصرف موجب این حالت ها در فرد می گردد بنابراین باید تدریجی و تحت نظر پزشک صورت گیرد.
پیشنهاد میکنیم در این زمینه حتما با پزشک معالجتان مشورت نمایید.
با سلام
من بشدت كمال گرا هستم و وضع زندگي بسيار خوبي از همه لحاظ دارم ،دانشجوي ژنتيك هستم،اما با كوچكترين پسرفت يا كمي دور شدن از سطح استانداد خودم خيلي احساس پوچي بهم دست ميده ،بنظرم اين خيلي عجيبه اما با اينكه باهوش و علاقمند هستم و براي هركاري تلاش ميكنم اما به محض اينكه حس كنم از يه لحاظ 100% عالي نيستم در حالي كه از بقيه موارد راضي باشم،تا 2-3 روز حس خستگي مزمن،حس اينكه از تمام هدف هام دور شدم بهم دست ميده…يعني در واقع افت شديد انرژي و 180 درجه خلق و خو و طرز فكرم عوض ميشه
چرا اين طوري ميشه..با اينكه احساس ميكنم خيلي قوي هستم؟؟؟؟؟
کمال گرایی گاهی شدید و حتی مختل کننده پیشرفت و نیازمند درمان است. بهتر است در قدم اول توسط یک روانپزشک ویزیت شوید
سلام. قبل از هرچی ازتون میخوام قضاوت نکنید و فکر نکنید یه موضوع بی اهمیته. من پارسال پیش روانشناس رفته بودم و علائم افسردگی رو به طور شدید داشتم. خب قسمت بزرگیش به خاطر تنهاییم بود. تو خونه که اصلا حوصله هیچ کسو نداشتم. تو مدرسه هم با اینکه دوست زیادی نداشتم و ندارم ولی وضعیت از زمانی که تو خونه ام بهتره. پارسال چون تازه وارد مدرسه جدید شدم تنهاییم به اوج رسید. اون موقع یه دختره اومد و باهام دوست شد. خب قهر و آشتیهای زیادی داشتیم ولی همش این نبود.من تا وسطای امسال هم به اون زیاد اهمیت نمیدادم و منتظر فرصت بودم که با کس دیگه ای دوست بشم. ولی همه چی اونطور نموند. کم کم وابستش شدم و تا به خودم اومدم…بدجور عاشقش شدم. آره هیچ وقت فکرشو نمیکردم عاشق همجنس خودم بشم ولی…میخواستم خیلی وقتا این مسئله رو بهش بگم ولی از واکنشش میترسیدم. بالاخره دلو زدم به دریا و گفتم. اوایل باور نمیکرد ولی کم کم احساس کردم اونم منو دوست داره. از اون حالت افسردگی در اومدم. حاضر بودم هر کاری براش کنم ولی یه روزی شد که از این علاقه بدجور شکستم. اون منو شکست. اون روز وقتی برگشتم خونه فرداش هم تعطیل بود. دو روز تمام به این فکر کردم که راه درست چیه و آخرش تصمیم گرفتم رابطمو باهاش کمتر و کمتر کنم که ببشتر از این ضربه نخورم.هر روز دارم افسرده تر و گوشه گیرتر میشم. من خاطرات زیادی باهاش داشتم. بعضی وقتا غرق یه خاطره میشم و اصلا انگار روحم تو این دنیا نیست. آهنگا هم که جای خودشونو دارن. حالا نمیدونم چیکار کنم عین روانیا شدم. تو تنهاییام با خودم حرف میزنم. هیچ کسی رو هم ندارم که باهاش صحبت کنم. حالا من باید چیکار کنم با این علاقه ای که دارم. و چیکار کنم با غروری که نمیذاره دوباره باهاش صمیمی بشم؟کمکم کنید
سلام دوست عزیز توصیه میکنیم با روانشناس صحبت کنید. روانشناس به شما کمک میکند تا دید روشن تری نسبت به این موضوع داشته باشید و در طی کردن مسیر درست کمکتان میکند.
ممنون از نظرتون ولی من الان در شرایطی نیستم که برم پیش روانشناس. یعنی در واقع خانوادم راضی نمیشن و خودمم نمیتونم.
سلام من یک ماهه ک خوابم کم شده نه گوشه نشینم نه خیلی تو فکرم شاید اگه تنها شم تو فکر برم اما وقتی خودم تو جمع میرم یک ثانیه هم حتی احساس ناراحتی نمیکنم فقط مشکلم بی خوابیه شاید روزانه بیشترین خواب مفیدم4ساعت باشه ممنون اگه راهنماییم کنین
اینگونه بیخوابی معمولا نشانه مشکل دیگری ست که باید شناسایی و درمان شود
سلام.23 سالمه. سالهاس افسردم اما یک سالی هست ک دیگه خیلی احساسات بدی دارم. خابم برعکس شده صبحا میخابم و شب بیدار میشم ی وعده غذا بیشتر نمی تونم بخورم. ماهاست از خونه بیرون نرفتم. از مردم بیزارم. نمیدونم چرا وقتی مهمون برامون میاد افسردگیم شدیدتر میشه تا چند روز بعد از اینکه کسی رو جز مادرم و خواهرم ببینم و شایدم بابام حالم بده و احساس میکنم آدم فوق العاده بدبختیم. تقریبا یکی دو هفته اس ک احساس تهوع و سرگیجه شدید دارم خوبم نمیشه. هر دقیقه بغض تو گلومه هرچیم گریه میکنم آروم نمیشم. داشتم برای کنکور ارشد میخوندم ک اصلا قدرت تمرکزم رو انگیزم هم یهویی رفت ولش کردم دو ماهم بیشتر نمونده اما نمیتونم دیگه. یه فکرایی عین خوره داره مغزمو میخوره وقتی بهشون فک میکنم تپش قلب شدید پیدا میکنم هرچیم میخام فک نکنم ولم نمیکنن. انقد وضع خابم بهم ریخته ک کل روز دو یا سه ساعت با بقیه خونواده رو در رو میشم. فقط مرگ میتونه نجاتم بده هیچی از دنیا نمیخام جز مرگ. لطفا اگه دارو هس بگید که اون افکار وحشتناک نیاد سراغم و یکم مغزم استراحت کنه خیلی عذاب میکشم.
سلام دوست گرامی، با توجه به اختلالاتی که ذکر کردید بهتر است با یک روانپزشک مشورت کنید تا طی صحبت و بررسی های دقیق اگر نیاز به دارو درمانی بود برایتان تجویز شود. از طریق صفحه تماس با ما میتوانید تایم ویزیت از یکی از روانپزشکان هماهنگ کنید.
سلام من پسری 25 ساله ام از سن 21 سالگی تا حالا دچار يه احساس فوق العاده غمگین، ناامیدی بسیار شدید، اضطراب اجتماعی شدید، افکار خودکشی، عدم اعتماد به نفس شدم و تا همین الآنم که دارم این پیام رو تایپ میکنم دقیقٱ همین حالتها رو دارم چندین بار رفتم روانپزشک الآنم دارم دارو مصرف میکنم، فقط شايد در حد 2 درصد بهتر شدم که اونم گه گاهی بی تاثیره،، راستش من دقيقا واسه خودم يه شمارش معکوس واسه خودکشی تعیین کردم چون ديگه اين زندگی رو باید ترک کنم،،، به نظر شما آیا امکانش هست که این حالتها تغییر پیدا کنه؟!!!!!!!!،،
سلام، قطعا یک روانپزشک خوب میتونه در رفع مشکلتون کمکتون کنه. از طریق صفحه تماس با ما با یکی از مراکز مغز و اعصاب تماس بگیرید تا همکاران برای انتخاب روانپزشک مناسب راهنماییتون کنند.
سلام 19سالمه دو ساله افسردگی دارم تا حدی ک از خونه بیرون نميرم شاید هر ماه ی بار برم بیرون خانواده منو سرزنش میکنه و این شرایط منو بحرانی تر میکنه هر روز بدتر میشم همه دوستاي صميميمو از دس دادم سطح سواد خونوادم متاسفانه کمه و نمیتونم بهشون بگم همه مسخرم میکنن
سلام سه ساله افسردگی دارم و بیرون از خانه کم میروم و هیچ کس درکم نميکنه و از طرف خانواده همیشه سرزنش میشم چون سطح سواد پایینی دارن دیگه خسته شدم از زندگی همه دوستاي صمیمیمو از دس دادم …..زندگی واقعا نامرده
سلام
من 45 ساله متاهل میباشم
در سال 91 سه بار دست به خودکشی زده ام در آخرین بار چهار شب بشتری بودم که دوشب در کما بودم.
حال نیز تمایل به خودکشی دارم و برای آن برنامه ریزی میکنم.
به دنبال فرصت مناسب میگردم.
از همان سال وسیله حلق آویز کردن خود را بصورت نمایشی آماده کرده ام،که در ان موقع بیشتر برای جلب توجه فرد بخصوصی بود تا خودکشی، اما اکنون واقعا تصمیم به این کار دارم.
از زندگی سیر شده ام ، و احساس میکنم کم آورده ام
خسته شدم از اینکه درک نمیشوم
خسته شدم از اینکه هر قدر زحمت میکشم و تلاش میکنم به نتیجه ای که مورد نظرم هست نمیرسم
شبها تا نزدیکیهای صبح بیدارم و افکار پریشانی دارم
در تمام طول شب برنامه ریزی برای خودکشی دارم
از مردن ترسی ندارم
اما بخاطر فرزندانم خصوصا دختر کوچکم دلم نمیخواهد بمیرم
سلام
بهتراست هم ازدرمان های دارویی و هم غیردارویی استفاده کنید زیرا خود کشی حل مساله نیست و فقط پاک کردن صورت مساله است .
سلام.من صبام ۲۵سالمه مجردم.حالم اصن خوب نیس همش احساس میکنم کلا این دنیا مسخره اس الکی زنده ایم اصن چرا این دنیاوجود داره اول اخرش میمیریم میریم اون دنیا.احساس میکنم خودم هیچی نیستم اصن برای هیشکی مهم نیستم.۲سال اعتیاد داشتم الان ۳ماهه بامتادون ترک کردم ولی باز متادون میخرم اصن میگم چه فرقی داره من باز به متادون اعتیاد دارم ولی خیلی میترسم از عوارض متادون که مثلا کلیه هامو بزنه ازکار بندازه.بعضی روزا متادون که نمیخورم این فکرای نا امیدی و.. اینا میاد سراغم هرچی هم باخودم کلنجار میرم که این فکرارو نکنم ولی نمیتونم .میدونم اینا افکار یه فرد عادی نیس وکسی که سالمه ومشکل نداره ازاین فکرا نمیکنه ولی من حتی هزینه اینو ندارم که به یه پزشک مراجعه کنم.خاهش میکنم کمکم کنید بگیدچکارکنم من خیلی میترسم
سلام
صبای عزیز برای جناب دکتر شیرآلی در شعبه شریعتی و یا رسالت می توانید نوبت ویزیت تهیه فرمائید.
سلام
چقدرطول میکشه افسردگ سایکوتیک خوب بشه وداروی آسنترا ورسپیریدون اثرش رونشون بده
ممنون میشم جواب بدین
سلام
خواهرم افسردگی سایکوتیک داره
33ساله.مجرد.لیسانس بیکار
دوماهه آسنترا50 میخوره ورسپیریدون روزی یکبارازهرکدوم
تعدادی علایم بهترشده
ازجمله خندیدن هاش وتوهم اش وبیخوابیش
ولی قبلافکرخودکشی نداشت دوروزه میگه میخوام بمیرم وروزی یکبارگریه میکنه
چراداروهااثرنمیکنه
چقدرطول میکشه خوب بشه
سلام
بستگی به میزان شدت و طول مدت اختلال دارد گاهی نیاز به صبوری است و تا سالها ممکن است ادامه داشته باشد اما بهتراست علاوه بردرمان دارویی از روش های غیردارویی مانند روان درمانی نیز استفاده کنند.
سلام 28 سال سن دارم این اواخر حدودا 6،7 ماه است که تمام علائم بالا رو دارم حتی به فکر یه مرگ ارام و بی دردسرم با وجود دخترم حس میکنم انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم البته بیماریهای زیادی هم در عرض ای 5 ماه اخیر گرفتار شدم مانند کمبود ویتامینD کم خونی پلاکت پایین چربی خون پایین سوء تغذیه و دردهای شکمی ولی هر جا رفتم درمانی پیدا نکردن و با مسکن سعی در اروم کردنم دارند میخواستم اگه میشه کمکم کنید و یه راهی جلوی پام بذارید واقعا خسته شدم خیلی بد بین شدم
سلام
جهت درمان دارویی وغیردارویی برای خانم دکتر بنی هاشمی در شعبه شریعتی میتوانید نوبت ویزیت تهیه فرمائید.
سلام من ٢٥سالمه و در يك مدتي از زندگي بسيار در فشار بودم و از خانواده و مادرم بسيار دور هستم زيرا ازدواج كردم من چند روزي است كه بيرون روي دارم بي اشتها و همينطور كاهش وزن داشتم در حدي كه احساس مي كردم ايدز گرفتم به ٤ دكتر رفتم گفته اند مشكلي نداري و من به شدت از مردن ميترسم به همين دليل فكر ميكنم دچار سرطان شدم ولي كسي نميفهمد و از درون مرا ميخوردد امروز سينه چپ من درد ميكند و من فكر ميكنم سرطان سينه دارم. اسهالم و بي اشتهايي و كاهش وزنم به شدت من را نگران مرده و فكم قفل مي شود و همه آزمايش من خوب بوده به جز اي اس ار ٢٣ كه آن هن دكتر مي گويد چيز مهمي نيست ولي من حس ميكنم سرطان دارم و از مردن ميترسم من افسردگي دارم؟
با سلام. لازم است به یک روانپزشک یا روانشناس مراجعه فرمایید. ترس از بیماری یا فکر داشتن بیماری های جسمی، خود نوعی از بیماری های اعصاب است. سپاس
سلام 18 سالمه و فک میکنم این افسردگی لعنتی رو از بچگی دارم.قبلن علایم افسردگی انقدر شدید نبودن یا شاید من اطلاعی از مشکلم نداشتم اما تو سه جهار سال اخیر از اول دبیرستان این علایم رفته رفته شدیدتر شدن و متاسفانه تاثیر منفی در وضعیت تحصیلی بنده داشتن و به رغم اینکه خیلی برای کنکور تلاش کردم این بیماری نذاشت نتیجه ی دلخواهمو بگیرم.بنده راجع به این موضوع با خانواده صحبتی نکردم و میترسم این موضوع رو اصلن مطرح کنم.متاسفانه خانواده ی بنده نیز سطح سواد پاییینی دارن هیچ اطلاعی راجع به چنین مسایل ندارن و من میترسم این مساله رو مطرح کنم چون نمیدونم چه عکس العملی نشون میدن و وضعیت مالیمون هم طوری نیس که من بخوام تنهایی برای درمان اقدام کنم.موندم چیکار کنم.راهنماییم کنید لطفا.امسال از استان اصفهان تو کنکور ریاضی 95 شرکت کردم ورتبم 2000 منطقه ی دو شدم و احتمالا شیراز یا اصفهان قبول شم.نمیدونم با این وضعیت شرایطم تو دانشگاه چجوری میشه چون مهارت های ارتباطیم هم ضعیفه.آیا امکانش هست که تو دانشگاه و در یکی ازین دوشهر بتونم اقدام به درمان کنم؟
سلام
قطعا نیاز است که با خانواده مطرح کرده و یا فردی که قدرت بیان خوبی دارد بیان کنید تا با خانواده شما در حضور شما صحبت کنند و بعد ازآن اقام به مراجعه به روانپزشک کنید.
Kسلام من ۱۸ سالمه و تقریبا یک و سال و ۶ ماه میشه که تماماین حالت هایی رو که گفتین رو دارم و هر روز داره حالم بدتر میشه همه ازم دور شدن نه دوستی دارم نههیشکی تا یه نفر یه چی بم میگه سریع جوابشو میدم و پرخاشگری میکنم همین باعث میشه خانواده حرفایی بزنن که ساکت بشم و بعدشم گریه کنم ،همه بهم میگن چراغمگینی ،اگهدارویی هست که بتونه حالمو بهتر کنه بهم بگید لطفا که اگرم نمیدونید بعدش برم سراغ روانپزشک چون خودم از خودم خسته شدم حستنفر نسبت به خودم دارم ممنونم اگه بمکمک کنید
با سلام و احترام
در صورتیکه این علایم همیشه در شما وجود نداشته و اخیرا ایجاد شده و یا تینکه فقط در دوره های زمانی ای از زندگیتان وجود داشته که اخیرا نیز بدتر شده و حتی منجر به تنفر از خواهرتان شده است، نیاز به بررسی روانپزشکی و درصورت نیاز تجویز دارو دارید چون در صورت سوال ذکر کردید که درمانهای دارویی موثر نبوده اند.میتوانید به کلینیک شریعتی یا آزادی به خانم دکتر فرزانه مراجعه نمایید.
Hgسلام من ۱۸ سالمه و تقریبا یک و سال و ۶ ماه میشه که تماماین حالت هایی رو که گفتین رو دارم و هر روز داره حالم بدتر میشه همه ازم دور شدن نه دوستی دارم نههیشکی تا یه نفر یه چی بم میگه سریع جوابشو میدم و پرخاشگری میکنم همین باعث میشه خانواده حرفایی بزنن که ساکت بشم و بعدشم گریه کنم ،همه بهم میگن چراغمگینی ،اگهدارویی هست که بتونه حالمو بهتر کنه بهم بگید لطفا که اگرم نمیدونید بعدش برم سراغ روانپزشک چون خودم از خودم خسته شدم حستنفر نسبت به خودم دارم ممنونم اگه بمکمک کنید
سلام
برای خانم دکتر بنی هاشمی نوبت ویزیت تهیه فرمائید.
سلام من با توجه به مطالبی که در کتابها و سایت های مختلف خوندم و با توجه به شناختی که از خودم دارم میدونم بد افسرده ام ۵ بار خودکشی کردم و میشه گفت که شبی نبوده که به فکرش نبوده باشم دکتر هم رفتم داروهای زیادی هم خوردم هیچکدوم اثری نداشته امشب هم دارم از زور سر درد و فکرای عذاب آور به نابودی فکر میکنم نمیدونم که آخر ماجرا کی تموم میشه نه راه درمان دارم نه راه گریز لطفا بهم بگین چجور تمومش کنم چون خودش تمومی نداره
با سلام و احترام
ضمن دعوت کردن شما به حفظ آرامش در این ایام مبارک، با توجه به وجود افکار خودکشی و سابقه قبلی خودکشی برای ارزیابی از لحاظ روانپزشکی و در صورت نیاز برای اقدامهای دقیق تر تشخیصی به کلینیک آزادی یا شریعتی مراجعه کنید.
سلام من در اراک زندگی میکنم توی اراک ی محل رو به من معرفی کنید
در اراک شعبه ای نداریم
سلام من مثل این که دچار افسردگی شده ام چون همیشه مخوام بخوابم من شیشه هم مصرف می کردم چند روزیه ترک کردم نمی دونم بخاطر شیشه است گاهی مخوام گریه کنم اصلا نه صبحانه نه نهار می خورم به نظر شما باید چه کنم چند روزی صبر کنم خوب می شوم تا اثر شیشه تما م بشه یا میشه شما دارویی برام تجویز کنید
سلام
میت واند از عوارض ترک باشد بهترا ست تحت نظر روانشناس اعتیاد مورد بررسی و کنترل قرار گیرید در این زمینه خانم آقا محمدی در کلینیک شریعتی به خوبی میتوانند به شما کمک کنند.
Salam man 18 salame bishtare in alaeme bala ro ham daram vali har roz in Jury nistam masalan az 1 hafte 5rozrsho injuriam hata b khod koshi ham fek kardam delam mikhad khob besham mese baghiye zendegi konam vali nemishe kheylii b komak ehtiyaj daram 🙁
لطفا فارسی تایپ کنید.
Salam man 18 salame bishtar3 in alaeme bala ro ham daram vali har roz in Jury nistam masalan az 1 hafte 5rozrsho injuriam hata b khod koshi ham fek kardam delam mikhad khob besham mese baghiye zendegi konam vali nemishe kheylii b komak ehtiyaj daram 🙁
سلام.15سالمه.دچار همون مرضی ام که میدونید خود… افسردم. دیگه بادوستای قبلیم نمیپرم.مثل قبل تحویلم نمیگیرن. یعنی اصلن تحویلم نمیگیرن.دوستی ندارم. 3ماهه ترک تحصیل کردم.یه بدبختم.1بارخود کشی کردم.نمیتونم اصلن باهیچکس ارتباط برقرارکنم.نمیتونم درس حرف بزنم باهیچکس.تمرکز1درصدم ندارم.همین امروز ظهر چنان با خواهر بزرگترم دعوا کردم اصلنم نفهمیدم سر چی.خخخ.کارم شده به قول خواهرم مثله این دختر ترشیده ها تو خونه میمونم.فقط اهنگ گوش میکنم.چند دقیقه با اهنگ از این زنگی سگی که دارم میام بیرون.توانایی های قبلیمو ندارم.ااگه هم برم بیرون شاید دعوا کنم. واقعا نمیدونم چیکار کنم. اصلن به پدر و بخوصوص مادرم که باعث بدبختی های من شدن احترام نمیزارم . داغون میفهمی داغون. وقتی زندگی قبلمو با الانم مقایسه میکنم کلافه میشم. شبا نمیتونم بخوابم.
الهی بمیرم واقعا نظرتو خوندم داغون شدم گریم گرفت
من هجده سالمه مثه تو و بقیه افسرده ام احساس پوچی میکنم حس غریبی دارم تو خانوادم دیگه دارم دیوونه میشم تنها کاریم که میکنم اینکه بهش فک نکنم که اذیت شم اما روز به روز بدتر میشم به قول خودت زندگی منم سگیه
سلام
جهت دریافت اطلاعات دارویی و تداخلات آنها به سایت sabzosalem.com مراجعه فرمائید .
سلام.15سالمه.دچار همون مرضی ام که میدونید. خوو…افسردم.دیکه با دوستای قبلیم نمیپرم.دوستی ندارم.حو صله درس ندارم.3ماه ترک تحصیل کردم. یه بدبختم.1بارم خود کشی کردم. نمیتونم ارتباط برقرار کنم.نمیتونم درس حرف بزنم. همین امروز ظهر چنان باخواهرم دعوا کردم.اصلنم نفهمیدم سر چی خخخ.کارم شدم مثله یه دختر ترشیده تو خونم فقط اهنگ گوش میدم فقط.اکه هم برم بیرون شاید دعوا کنم. واقعا نمیدونم باید جیکار کنم.مرسی
سلام.15سالمه.دچار همون مرضی ام که میدونید.افسردم.دیکه با دوستای قبلیم نمیپرم.دوستی ندارم.حوصله درس ندارم.3ماه ترک تحصیل کردم. یه بدبختم.1بارم خود کشی کردم. نمیتونم ارتباط برقرار کنم.نمیتونم درس حرف بزنم. همین امروز ظهر چنان باخواهرم دعوا کردم.اصلنم نفهمیدم سر چی خخخ.کارم شدم مثله یه دختر ترشیده تو خونم فقط اهنگ گوش میدم فقط.اکه هم برم بیرون شاید دعوا کنم. واقعا نمیدونم باید جیکار کنم
سلام.15سالمه.دچار همون مرضی ام که میدونید.افسردم.دیکه با دوستای قبلیم نمیپرم.دوستی ندارم.حوصله درس ندارم.3ماه ترک تحصیل کردم. یه بدبختم.1بارم خود کشی کردم. نمیتونم ارتباط برقرار کنم.نمیتونم درس حرف بزنم. همین امروز ظهر چنان باخواهرم دعوا کردم.اصلنم نفهمیدم سر چی خخخ.کارم شدم مثله یه دختر ترشیده تو خونم فقط اهنگ گوش میدم فقط.اکه هم برم بیرون شاید دعوا کنم.
سلام
برای درمان غیر دارویی و بررسی مشکل برای خانم امیری در کلینیک شریعتی نویت ویزیت تهیه فرمائید.
راه حلی چی؟
سلام.من ١٤ سالمه.من قبل از اينكه بخوام كاري رو انجام بدم بيش از حد استرس دارم و نا خود اگاه پاها يا دستام تكون ميخوره.احساس تنبلي و خستگي دارم و بعضي مواقع دسته خودم نيست و زياد عصباني ميشم و دوس دارم با هيچكس صحبت نكنم . زماني كه ناراحت ميشم دستام به لرزه ميوفته.زماني كه تو يه جاي شلوغ و تنگ ميرم خيلي عصباني ميشم و خيلي اعتماد به نفس پاييني دارم.زماني كه كسي به حرفام گوش نميده خيلي عصباني ميشم و دوس دارم جيغ بكشم.ميشه منو راهنمايي كنين؟!
مینو جان خانم دکتر نیوشا محمدی به شما در این زمینه کمک می کنند. باسپاس.
با سلام و سپاس
من در طی عمر م بیش ا ز 10 بار به افسردگی متوسط تا شدید مبتلا شدم و دارو مصرف می کنم برام زندگی سخت شده روی همه چیز زندگیم اثر گذاشته مرا راهنمایی کنید لطفا با تشکر قبلی
سلام
می توانید از روش غیر دارویی و مشاوره ای نیز بهره مند شوید و در این خصوص می توانید برای خانم آقا محمدی و یا یا آقای خزاعی در کلینیک شریعتی نوبت ویزیت تهیه فرذمائید.
سلام.۱۵ سالمه و با توجه به مطالبی که در سایت های مختلف خوندم و تست هایی که انجام دادم بنظر افسردگی نسبتا شدید دارم
تو درس ها هم دارم افت میکنم چون تمرکز و میل به درس خوندن رو از دست دادم مشکلات دیگه ای هم برتم بوجود اومده ولی
میخواستم بدونم اگر افسردگی درمان نشه چه ضرری داره
چون تنها ترس خودکشیه که من به فکرش نیستم
میترسم به والدین بگم افسردگی دارم
ممنون میشم جواب بدید ..
سلام
عدم درمان هر بیماری منجر به خلل در زندگی روزمره میشود که بسته به خود فرد و نیز علائم ان می تواند متفاوت باشد اما بهتر است هر چه زودتر برای بررسی های دقیق تر اقدام فرمائید و در صورتی که نیاز به درمان داشتید اقدام کنید تا از روند پیشرفت آن جلوگیری شود.