چگونه از روزمرگی رها شویم؟

بسیاری افراد از این موضوع شکایت دارند که زندگی برایم یکنواخت شده… روزهایم تکراری ست… هر روزم مثل روز قبل است…

شکایت این افراد از روزمرگی و تکراری شدن زندگی است. اما دلیل این روزمرگی و تکرار چیست؟ چطور می توانیم از آن رها شویم؟ چطور می توانیم زندگی خود را لذت بخش سازیم؟

دلیل این روزمرگی، آگاهی نداشتن نسبت به لحظه ای که در آن هستیم و کاری است که در آن لحظه در حال انجام آنیم. مغز ما این توانایی را دارد که کارهای خاص همیشگی مثل خواندن، نوشتن، صحبت کردن، رانندگی و … را به صورت خود به خود و اتوماتیک انجام می دهد. این کارکرد مغز از جهتی مثبت است چرا که باعث می شود کارهایی که تقریبا هر روز در حال انجام آن ها هستیم را بدون فکر کردن و به سرعت انجام دهیم. اما جنبه ی منفی این توانایی مغز ما این است که دچار روزمرگی و تکرار می شویم، چراکه اتوماتیک انجام دادن کارها باعث می شود از انجام آن ها آگاه نباشیم. و یکی از نشانه های این عدم آگاهی انجام همزمان چندین کار باهم است، مثل فردی که هنگام غذا خوردن مطالعه می کند! چنین فردی نه لذت مطالعه ی کتابش را متوجه خواهد شد و نه لذت غذایی که می خورد… اینگونه است که خود را اسیر روزمرگی می کنیم… دوست من به دنبال معجزه نباش… به قول آندره ژید: “بکوش عظمت در نگاه تو باشد، نه در آنچه به آن می نگری…”

بیایید یک تمرین ساده باهم انجام دهیم، بلند شوید و یک سیب (یا هر خوراکی دیگری که در دسترستان است) برای خود بیاورید، روی این سیب تمرکز کنید و تصور کنید که قبلا هرگز چیزی شبیه آن را ندیده اید…

سیب را در دست خود بگیرید.

با دقت به آن نگاه کنید. به گونه ای که انگار هرگز چنین چیزی ندیده اید.

آن را آرام در دست خود بچرخانید.

جنس آن را بررسی کنید.

با دقت زیر نور به آن نگاه کنید… تا کاملا جزئیات آن را ببینید.

اجازه دهید چشمانتان همه ی قسمت های آن را وارسی کند. اگر در حالی که این تمرین را انجام می دهید، هر فکری مثل اینکه “چه کار عجیبی!” یا “چرا باید این کار را انجام دهم” یا “هدف از این کار چیست” به ذهنتان آمد، فقط حضور آن فکرها را در ذهن خود مشاهده و به آرامی توجه تان را به سمت سیب برگردانید.

حالا سیب را بو کنید، آن را زیر بینی خود بگیرید و به دقت بو کنید.

سیب را به سمت دهان خود ببرید، وقتی در حال بردن سیب به سمت دهان خود هستید متوجه چه چیزهایی می شوید؟ شاید متوجه شوید که چطور دست و بازوی شما می دانند که آن را به کدام سمت ببرند! یا شاید متوجه شوید که دهانتان همزمان با بالا آمدن سیب مرطوب می شود.

به آرامی سیب را گاز بزنید، و حالا احساس خود را از بودن سیب در دهانتان بررسی کنید. به مزه ی آن توجه کنید.

به آرامی آن را بجوید… به بزاق دهان خود توجه کنید…

وقتی آماده ی بلع شد، توجه کنید که آیا می توانید حس بلع را دنبال کنید، حس پایین رفتن سیب به طرف معده و همین طور می توانید تشخیص دهید که بدن شما در حال حاضر دقیقا به اندازه ی یک قطعه از یک سیب سنگین تر شده است.

خوردن سیب در این تمرین چه فرقی با خوردن آن در حالت عادی داشت؟

غذا خوردن، کار کردن، ظرف شستن، پیاده روی، مطالعه کردن، تماشای تلویزیون و حتی نفس کشیدن کارهایی هستند که اگر به شیوه ای که در بالا باهم تمرین کردیم، یعنی با توجه آگاهی، انجام شوند هرگز تکراری و کسل کننده نمی شوند، بلکه هر روز چیز جدیدی در آن ها کشف می کنید که برایتان لذت بخش خواهد بود. فقط کافی است این تکنیک را هر روز و در حال هر انجام هر کاری تمرین کنید، این کار باعث می شود تا تمرکزتان افزایش یاید و در هر لحظه فقط به کاری که در آن لحظه در حال انجام هستید متمرکز شوید. سعی کنید از امروز به درخت ها، ماشین ها، پرنده ها و هرچیزی که در اطراف خود می بینید کنجکاوانه نگاه کنید، انگار که قبلا چیزی شبیه به آن ها ندیده اید… منتظر معجز نباشید…

چشم ها را باید شست…

جور دیگر باید دید…

ندا مهفر_ کارشناس ارشد روانشناسی بالینی