چنین تفکری همانند تفکر همه یا هیچ ریشه در کمال پرستی دارد ودر ان همه چیز جزو باید یا نباید ها هستند وتخطی یا انحراف از انها معمولا با احساس گناه همراه خود بود وقیود همیشه یا هرگز را شامل میشود:
-من نباید هرگز اشتباه کنم.
– هیچ کس نباید در گفتار باعث اذیت و آزار دیگری شود.
– من نباید هیچ وقت دیگران را مایوس کنم.
– دیگران نباید هیچ گاه در مورد من فکر منفی یا بد کنند.
– من نباید هرگز کاری کنم که مورد توجه دیگران قرار گیرد.
– دیگران نباید به حرف های من بخندند یا من را دست بیندازند.
– من باید همیشه برای همه جا جالب ودلنشین به نظر آیم.
– من باید همه چیز را به طور کامل و بی عیب و نقص دهم.
– باید کاری کنم که نظر و موافقت همه را جلب کنم.
قسمت دوم
تیپ شخصیت کمال گرا
اسمی که زیباست ولی …؛ تیپهای کمال گرا یا ایدئال گرا که یکی از شخصیتهای پراسترس به حساب میآیند در ظاهر اسم قشنگی دارند، ولی در واقعیت نه
برای آنها نتیجه و هدف آنچنان با اهمیت است که رویه طبیعی و لحظههای زندگی را از دست میدهند..
برای اینکه به هدفی دست یابند بطور افراطی بخودشان سخت میگیرند و بخش زیادی از تجربههای لحظات زندگی را از دست میدهند. چرا که از اول این تصور را دارند که قادر نخواهند بود تا آن تجربه را به برسانند و بنابراین احتمال دارد اصلاً آنرا آغاز نکنند.
برای این اشخاص نمره ۲۰ اهمیت دارد و ۱۹ برای آنها شکست محسوب میشود.
آنها از رسیدن به کامیابی در زندگی لذت نمیبرند و سعی دارند تا با درک علل و دلایل آن اندوختهای برای اهداف بعدی داشته باشند در وضعی که روش درست زندگی اینطور است که در موقعیتهای مختلف تجربههای متفاوتی داشته باشیم و از آنها لذت ببریم نه اینکه صرفاً موفق شویم، به عنوان مثال زمانی را به نقاشی کردن اختصاص بدهیم و از آن لذت ببریم ولی قرار نیست تا لزوماً نقاش معروفی شویم.
یا آشپزی کنیم ولی قطعا قرار نیست سرآشپز مشهوری شویم.
کمال گراها ولی اینطور نیستند.
آنها همواره در مورد کامیابی و هدف هایشان فکر میکنند.
توصیهای که به کمال گراها میشود اینست که به کودک درون خود اهمیت بدهند و با آن رابطه برقرار کنند.
بازی هایی انجام دهند که برد و باخت ندارد.
نقطه مقابل کمال گرایی تنبلی است که آن هم خیلی نامطلوب است، چرا که زندگی فقط تنبلی و لذت بردن نیست و باید هدف هم داشته باشی.
تنبلها اصلاً سعی انجام نمیدهند و هیچ هدفی ندارند.
روان شناسان اعتقاد دارند داشتن معیارهای بالا برای کامیابی و هراس از شکست سلامت ذهن را به مخاطره میاندازد.
«سنگ بزرگ نشانه نزدن است»
نیاکان ما سالها پیش با بکارگیری عقل جمعی شان و آفریدن همین ضرب المثل، پرده از یک یافته قرن بیستمی روان شناسی برداشته اند.
محققان علوم رفتاری دریافته اند که برخی اشخاص جوری بزرگ شده اند که معیارهای کامیابی شان را دست بالا میگیرند.
آنها این خصوصیت شخصیتی را کمال گرایی یا Perfectionism مینامند.
کمال گرایی بستری را آماده میکند که آنها اضطراب زیادی را تجربه نمایند.
همانگونه که گفتیم، اشخاص کمال گرا معیارهای خیلی خیلی بالایی را برای موفق شدن در نظر میگیرند و چنانچه به آن اهداف بلندپروازانه نرسند، خود شان را شکست خورده میدانند.
آنها نسخه همه اتفاقهای جهان را با قانون «همه یا هیچ» میپیچند.
برای کمال گراها نتیجه هر کاری یا شکست کامل است یا کامیابی کامل.
دانش آموزی که موقع گزینش و انتخاب رشته دانشگاهی، فقط دانشگاه تهران را وارد برگ گزینش و انتخاب رشته میکند، ورزشکار یا مربی ای که همه برابر گرفتنها را یک شکست مفتضح میداند، نقاشی که آن قدر نمایشگاه برگزار نمیکند تا موزه هنرهای معاصر بیاید سراغش و روزنامه نگار جوانی که منحصرا نوشتن در همشهری جوان (آنها که شوخی سرشان نمیشود بخوانند لوموند) راضی اش میکند؛ همه و همه نمونههای اشخاص کمال گرا هستند.
انتهای همه این آرمانهای بالابلند، یک هراس ظریف از شکست خوردن خوابیده است؛ ترسی که سبب میگردد فرد همواره در حالت تنش و اضطراب باشد.
دور معیوب (سیکل معیوب) طی روند کمال گرایی
نگرش کمال گرایانه، یک دور معیوب را بوجود میآورد.
اشخاص کمال گرا، نخست مجموعهای از اهداف غیر قابل دسترس را ردیف میکنند.
در گام بعدی در وصول به این اهداف شکست میخورند، زیرا دستیابی به آن اهداف غیر ممکن میباشد.
در گام بعدی، زیر فشار تمایل به کمال و ناکامی مزمن غیر قابل پرهیز برآمده از آن، خلاقیت و کارآمدی آنها کاهش میابد.
و بالاخره این رویه، اشخاص کمال گرا را به انتقاد از خود و سرزنش خود هدایت میکند که نتیجه این رویه نیز اعتماد بنفس و احترام به خود پایین میباشد.
این مسایل، شاید اضطراب و افسردگی نیز به همراه خواهد داشت.
اشخاص کمال گرا بطور معمول فقدان پذیرش و طرد شدن از سوی بقیه را پیشگویی و از آن میترسند.
با این هراس، آنها در برابر انتقاد دیگران حالت دفاعی به خود میگیرند و از این راه بقیه را ناکام و از خود دور میسازند.
کمال گراها بدون این که متوجه این موضوع باشند، هم چنین معیارهای شدیدأ غیر واقع گرای خود را از بقیه نیز انتظار داشته و بنابراین نسبت به دیگران متوقع و منتقد میگردند.
در نهایت احتمال دارد اشخاص کمال گرا به دیگران اجازه ندهند که شاهد اشتباهاتشان باشند.
آنها این نکته را در نگاه نمیگیرند که خود افشایی، این مهلت را به آنها میدهد که سایرین به چشم یک آدم به آنها نگاه کرده و دوستشان بدارند.
بدلیل وجود این دور (سیکل) معیوب، اشخاص کمال گرا، غالبا در داشتن روابط نزدیک با اشخاص گرفتار مشکل هستند و بهمین علت رضایت پایینتر از روابط بین فردی خود دارند.
قطعا بخوانید: اعتماد بنفس و احترام به خود و راههای تحکیم آن
ریشههای کمال گرایی
برای اینکه در روان آدمی یک ویژگی شخصیتی حسابی پرورده شود و شکل بگیرد، از لحظه تولد تا بزرگسالی چندین و چند عامل دست به دست هم میدهند.
کمال گرایی نیز طبق تعریف روان شناسان یک ویژگی شخصیتی است شاید در دوران کودکی یاد گرفتهاند که دیگران با عنایت به میزان کاریشان به آنها بها داده اند، نتیجتا شاید آنها یاد گرفته اند در حالتی به خود بها دهند که مورد قبول دیگران واقع شوند (فقط بر پایه میزان پذیرش سایرین به خود بها دهند).
بنابراین اعتماد بنفس و احترام به خود آنها براساس معیارهای خارجی پایه ریزی شده است.
این موضوع میتواند آنها را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران زیان پذیر و شدیدأ حساس نماید.
کوشش به منظور پشتیبانی از خود و رها شدن از اینگونه انتقادات سبب میگردد کامل بودن را فقط راه دفاع از خود بدانند.
برخی از عواطف، افکار و باورهای منفی ذیل، شاید با کمال گرایی مرتبط هستند:
- هراس از بازنده بودن: اشخاص کمال گرا، غالبا شکست و دست یافتن به هدفهایشان را با فقدان ارزش و بهای شخصی برابر میدانند.
- هراس از اشتباه کردن: اشخاص کمال گرا، غالبا اشتباه را برابر با شکست میدانند.موضع آنها در زندگی حول و حوش پرهیز از غلط است.کمال گراها فرصتهای فراگیری و ارتقا را از دست میدهند..
- هراس از نارضایتی: اشخاص کمال گرا، در حالتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند، غالبا به علت هراس از فقدان پذیرش از سوی آنها، گرفتار وحشت میگردند.کوشش به منظور کامل بودن در حقیقت راهکاری جهت پشتیبانی گرفتن از سایرین به جای انتقاد، طرد شدن یا نارضایتی میباشند.
- همه یا هیچ پنداری: اشخاص کمال گرا، بندرت معتقدند که در صورت به انتها و پایان رسیدن یک کار، بطور میانه هنوز با ارزش هستند.اشخاص کمال گرا، در دیدن دورنمای موقعیتها گرفتار مشکل هستند.به عنوان نمونه، دانش آموزی که همواره نمره A داشته، در صورت گرفتن نمره B بر این عقیده است که من یک بازنده هستم.
- تاکید بسیار بر روی بایدها: زندگی اشخاص کمال گرا، غالبا براساس لیست انتها ناپذیری از بایدها بنا شده است، که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها، به خدمت گرفته میشود.اشخاص کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی برروی بایدها بندرت بر روی خواستهها و آرزوهای خود حساب میکنند.
- اعتقاد داشتن به این امر که سایرین به آسانی به کامیابی میرسند: اشخاص کمال گرا، مشاهدات خود را بگونهای گردآوری میکنند، که بگویند نفرات دیگر با کمترین سعی، خطاهای اندک، استرسهای عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد بنفس به کامیابی دست مییابند.با این وجود اشخاص کمال گرا کوششهای خود را انتها ناپذیر و ناکافی تلقی میکنند.
علل و دلایل تشکیل شخصیت کمال گرا در اشخاص
بطور معمول تشکیل ریشه هایی کمال گرایی در اشخاص متمایز است. ولی عمده علل و دلایل آن را میتوان به صورت زیر تقسیم بندی کرد:
۱ پدر و مادر قدرت طلب
آدم هایی که بیشتر از اندازه کمال گرا هستند شاید در دوران کودکی والدینی قدرت طلب داشته اند؛ پدر و مادری که از اول به فرزند خود چنین القا میکنند که «همیشه ما درست میگوییم، همواره حق با ماست و همواره ما درست رفتار میکنیم»
این پدر و مادر نه چندان محترم، تفاوت تواناییهای خودشان و کودک نازنینشان را درک انجام نمیدهند بهمین علت سعی میکنند با تنبیه کودکانشان را ناچار کنند به معیارهای والایشان دست یابند.
معیارهایی که آن قدر غیرواقع بینانه اند که در کمتر موردی کودکانشان میتواند به آنها دست یابند.
روان شناسان به این سبک اصطلاحا تربیت بچه، سبک «والدین قدرت طلب» میگویند.
دو پدر و مادر کمال گرا
همان گونه که در ادبیات کهن ما نیز گفته شده است، «گندم از گندم بروید جو ز جو» ویژگی کمال گرایی نیز از این قاعده مستثنا نیست و جز پدر و مادر دیکتاتور، پدر و مادر کمال گرا نیز بچهها کمال گرایی تحویل اجتماع میدهند.
اولیایی که خودشان کمال گرا هستند، نه فقط موفقیتهای کودکانشان را کوچک میشمارند بلکه موفقیتهای خودشان را هم قبول ندارند.
آنها شخصیتی وسواسی و بیشتر از اندازه منظم دارند و کودکان این اشخاص به همین علت هرگز هرگز حس خوبی نسبت به کامیابی هایشان ندارند و بنابراین حس خوبی نسبت به خودشان هم ندارند چون هرگز نتوانسته اند والدینشان را خشنود کنند.
۳ باورهای فردی
بعضی باورهای اشخاص که سبب کمال گرایی میشوند شامل:
الف) احتیاج به تایید؛ «همه اشخاص اساسی و مهم زندگی من از جمله پدر و مادر، همسر، کودکان و همکارانم باید مرا تایید کنند و دوستم بدارند»
ب) انتظارات بیشتر از حد از خود؛ «اگر من در همه زمینهها با کفایت نباشم فرد بی ارزشی هستم»
ج) مستعد سرزنش؛ «اگر من نتوانم به پیروزی دست پیدا کنم، دیگران حق دارند مرا تنبیه کنند»
د) دلواپسی بیشتر از اندازه؛ «چه موقعیت حساس باشد و چه نه، من باید بهرحال نگران باشم»
ه) اجتناب از مشکلات؛ «فرار از مشکلات مناسبتر از گرفتار شدن با آنهاست»
خصوصیات اشخاص کمال گرا
۱ معیارهای سطح بالا
آنها اعتقاد دارند که همه چیز باید کامل و بی نقص باشد، به خودشان و دیگران سخت میگیرند.
فرقی نمیکند که چه کار میکنند.
آشپزی، ورزش یا کار.
مهم است که بایست آنرا کامل و بدون کوچکترین نقصی انجام دهند و چنانچه اندکی کار ایراد داشته باشد حس میکنند شکست خورده اند.
بنابراین همواره فقط کارهایی را انجام میدهند که در آن توانایی دارند و دایره فعالیت هایشان محدود میشود این اشخاص بیشتر زمینهای خاص را به منظور نیل به حد مطلوب گزینش و انتخاب میکنند.
بعضی افراد گرفتار این شرایط، کمال گرایی را بر روی خانه، همسر و فرزندانشان منعکس میکنند و دسته دیگر بسیار مشکل پسند و ایرادگیرند و قصد دارند تمام کارها و وسایلشان بی عیب و نقص باشد روابطشان، شغلشان، لباس هایشان، جعبه ابزارشان، ماشینشان و …
دو کمتر کسی به حد مطلوب آنها میرسد.
برای آنها هیچکس به صورتی که باید نیست.
کمال گرایان همواره قادرند به میزان مکفی از بقیه اشکال بگیرند، فرقی نمیکند که سمت مقابل چه کسی باشد، مهم اینست به صورتی که باید نیست.
۳ جذب کسانی میشوند که بالقوه کمال گرا هستند.
اشخاص کمال گرا بطور معمول بسراغ کسانی میروند که توانایی کمال گرا شدن را داشته باشند.
اغلب کمال گرایان طرح به کمال رساندن همسران را نیز دارند.
چهار گرایش به رنجش و افسردگی دارند.
آنها بجای این که از امکاناتی که دارند لذت ببرند، غصه میخورند که چرا در زندگی به حد مطلوب خود نمیرسند و این موضوع سبب میشود که همواره تا حدی افسرده باشند.
کمال گرایی خوب، کمال گرایی نامطلوب
البته همه نظرها در طول سالیان معتدلتر میشوند.
روان شناسان نیز متوجه شدند که کمال گرایی نیز جنبههای مثبت و منفی دارد در نیمه دوم قرن بیستم، روان شناسی بنام «هاماچک»، کمال گرایی را به بهنجار و نابهنجار تقسیم کرد.
افرادی که کمال گرای بهنجار یا سازگارانه هستند معیارهای بالایی را برای خود در نگاه میگیرند ولی عوض اینکه رسیدن یا نرسیدن به آن معیارها برایشان اساسی و مهم باشد، نفس سعی کردن به منظور نیل به هدف برایشان مهم است.
کمال گرایان مثبت از کار و سعی زیاد لذت میبرند و زمانی که در انجام دادن یا ندادن کاری آزادند، تلاش میکنند آن را به بهترین نحوی که میتوانند انجام دهند کمال گرایی بهنجار نه فقط سبب مشکلی نمیشود بلکه سبب میشود که فرد استعدادهای خود را شکوفا کند و به احساس رضایت شخصی بالایی دست یابد.
برخلاف کمال گرایی بهنجار، کمال گرایی نابهنجار به همان تعاریف نخستین نزدیکتر است؛ کمال گرایان نابهنجار یا روان رنجور زیادتر در فکر آن هستند که مبادا اشتباهی از اونها سر بزند.
آنها هرگز بطور کامل احساس پیروزی انجام نمیدهند.
آنها حتی چنانچه از بقیه مناسبتر کار کنند، باز هم احساس رضایت انجام نمیدهند.
این اشخاص هرچقدر هم که به کامیابی دست بیابند.، راضی نیستند مادههای معدنی و سرزنش میکنند و هدف بالاتری را در نگاه میگیرند.
آنها در این زنجیره بی انتها گیر میکنند و دائما با خودشان درگیرند.
کمال گرایی چه انواعی دارد؟
روان شناسان با عنایت به دلایل کمال گرایی، ۳ نوع از آن را مشخص کرده اند:
۱ کمال گرایی خودمدار
این همان نوعی است که در تعاریف ابتدایی همین مطلب بر روی آن تاکید کردیم؛ یعنی خود شخص در زمینه خودش توقعات زیادی دارد و از شکست میترسد.
دو کمال گرایی دیگرمدار
این نوع از اشخاص کمال گرا، نه فقط خودشان بلکه بقیه را نیز آزاد میدهند.
متصور شوید که یک مربی یا یک کاپیتان کمال گرا، چطور اعتماد بنفس و احترام به خود اعضای تیم را له و لورده میکند یا یک استاد کمال گرا با دانشجویانش چه میکند.
۳ کمال گرایی القا شده توسط اجتماع
در برخی موارد ریشه درد در اجتماع است؛ به این معنی که ارزشهای اجتماع القا میکند که همه اشخاص بایست به بهترینها برسند.
متصور شوید که موقعی که تیم ملی به جام جهانی میرود، همه مردم توقع داشته باشند و همه مطبوعات تیتر بزنند که «ما باید قهرمان جام جهانی شویم».
کمال گرایی چه نسبتی با ورزش دارد؟
کمال گرایی خیلی به برد و باخت ربط دارد.
برد و باخت هم نخستین چیزی را که بخاطر میآورد ورزش است.
میشود حدس زد که کمال گرایی در ورزشکاران خیلی گسترش داشته باشد.
روان شناسان دانشگاه تورنتوی کانادا در پژوهشی که درباره تاثیر کمال گرایی بر ورزشکاران انجام داده اند، به نتیجههای جالبی رسیده اند.
آنها که این تحقیق را در سال۲۰۰۶ انجام دادند، متوجه شدند که چه در ورزشکاران تفننی و چه در ورزشکاران حرفهای؛
۱) انتظارات بالای اجتماع، پدر و مادر و مربیان سبب میشود که آنها حالات غمگینی و افسردگی را تجربه نمایند.
۲) چنانچه فقط و فقط مربی کمال گرا باشد، ورزشکاران بشدت تنش و تشویش و نگرانی را تجربه مینمایند.
۳) ماجرا تنها در قالب یک افسردگی یا اضطراب مقطعی محدود نمیشود بلکه توقعات بیشتر از اندازه اجتماع، مربیان و پدر و مادر سبب میشود که ورزشکاران نسبت به ورزشکاران دیگر هم احساس خشم و خصومت کنند.
چهار گام تا درمان کمال گرایی
خیلی دشوار است، ما هم میدانیم تغییر دادن یک ویژگی شخصیتی که سالها با آن زندگی کرده اید خیلی دشوار است. برا این ما چند توصیه به شما میکنیم، چند توصیه هم به افرادی که در کمال گرا شدن شما مؤثر بوده اند:
۱ باور کنید که میشود تغییرش داد.
بسیاری از اشخاص تا به یقین برسند که «ویژگی شخصیتی» یا «بیماری روان شناختی» خاصی دارند، قافیه را باخته و سعی در متقاعد کردن خود و دیگران دارند تا با این شرایط کنار بیایند آنها رفتارشان را به بیماری یا شخصیت شان ربط میدهند و نه خودشان و اینکار آسانتری است.
تا زمانیکه رویه این برچسب زدنها ادامه داشته دارد پیشگویی آنها نیز درست از آب درمی آید و آنها تغییر انجام نمیدهند چون باور دارند که تغییر انجام نمیدهند.
دو دلیل کمال گرایی تان را بشناسید.
همین که بدانید والدینتان دیکتاتور بوده اند یا کمال گرا، همین که انتهای ذهنتان معلم کلاس اولتان را بیاد بیاورید که منحصرا کودکانی که ۲۰ میگرفتند را دوست داشت، همین دانستنها سبب میشود که مناسبتر خودتان و کمال گرایی تان را بشناسید و این یاری دهنده است.
۳ باورهای غیرمنطقی تان را بازسازی کنید.
این گام در حقیقت شبیه به لقمه لقمه کردن خوراک است تا بتوانیم آن را ببلعیم.
همانگونه که ما قادر نخواهیم بود لقمه بزرگی را ببلعیم، موضوع اساسی و مهم و مبهمی مانند «کمال گرایی» را نیز به یکباره نمیتوان حضم کرد.
یک بار دیگه به بخش سوم دلایل کمال گرایی بر میگردیم.
همانگونه که پیشتر اشاره شد تمام باورهایی که در آن بخش به آنها پرداختیم بلحاظ منطقی درست نیستند ولی چون اشخاص سالها با اونها زندگی کرده اند این موارد در ناخودآگاه آنها حک شده است.وقتیکه فرد کمال گرا قصد انجام کاریکه به گمان خودش بزرگ است را دارد و یا هنگامیکه به گمان خودش شکست میخورد این باورهای غلط در ذهن او دست به کار میشوند و آغاز به تخریبهای همیشگی میکنند در همان لحظات باید آنهارا یادداشت کرد و در برابر هر کدام باوری را نوشت که اندکی منصفانهتر است. تکرار این کار سبب میشود که ذهن نم نم بیاموزد تا خود به خود به همان باورهای منصفانهتر فکر کند و نه باورهای کمال گرایانه
چهار پدر و مادر تان را آگاه کنید.
چنانچه پدر و مادر آگاه باشند که تربیت فرزندانشان به روش ارباب منشانه، در آتیه تاثیری اینچنین ناخوشایند روی آنها خواهد گذاشت، شاید اندکی خودشان را کنترل خواهند کرد.
این مطالب را میشود از طریق مشاورههای قبل ازدواج یا در قالب مشاورههای روان شناختی هنگام بارداری یا تربیت بچهها به آنها آموزش داد.
بزرگترین گروه فوق تخصصی پزشکان مغز و اعصاب و متخصصین روانپزشکی در ایران
شاید دیگر کمتر کسی اطلاع نداشته باشد که در مجموعه بزرگ پزشکان جایروس بهترین فوق تخصص های مغز و اعصاب و اعصاب و روان و برترین فارغ التحصیلان آمریکا،اسپانیا و آلمان حضور دارند و خدمات مغزواعصاب و روان که در این مجموعه ارائه می شود با کیفیت ترین در تمام ایران است!
کادر درمانی جایروس از لحاظ تخصصی در حیطه های اعصاب، در تمام کشور بی نظیر است
شماره تماس های نوبت گیری سریع
مشاوره های تلفنی و ویزیت آنلاین ویدئویی نیز ارائه می شود.
واحد مغز و اعصاب و روان ☎ 22616377_021 ☎
واحد ویزیت متخصص اختلالات خواب و نوبت انجام تست خواب ☎ 02122648627 ☎
واحد مشاوره و روانشناسی ☎ 22636863_021 ☎
اگر بی خوابی دارید، علاوه بر خدمات حضوری در کلینیک، میتوانید با تهیه دوره جامع درمان بیخوابی که توسط دکتر مصطفی امیری فلوشیپ اختلالات خواب تهیه شده است، بی خوابی تان را بدون دارو و در منزل درمان کنید.
درمان بی خوابی بدون دارو با ۱۱۳ روش علمی و خانگی (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
اگر دچار افسردگی هستید یا میخواهید احساس شادی و لذت را در زندگی تان تقویت کنید، میتوانید بصورت حضوری توسط متخصصین روانپزشکی یا روانشناسان مجموعه جایروس ویزیت شوید و علاوه بر خدمات حضوری، میتوانید با تهیه دوره آنلاین درمان افسردگی در خانه که توسط مجموعه پزشکان جایروس تهیه شده است، افسردگی تان را در منزل و بدون دارو درمان کنید (برای دیدن ویدئو معرفی دوره، کلیک کنید)
درمان افسردگی در منزل بدون دارو (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
سلام
به نظرم منم مشکلم همینه دقیقا کمال گرا شدید هستم
میدونید خیلی حساس و زودرنج هستم کسی کوچکترین چیزی بگه زود ناراحت میشم
دوم دوست دارم همه چیز برام یا کامل بی نقص باشه یا اصلا اتفاق نیافته
اگه از کسی ناراحت شم قیدش برا همیشه میزنم
از قضاوت کردن دیگران در مورد شخصیتم و پشت سرم حرف زدن هراس دارم
انقد مشکلم جدیه که دست و پامو بسته هر کاری کنم یک جلسه کلاس طلاسازی رفتم وحشت سراپام گرفت
دائم به خودم القا میکنم نمیتونم موفق شم
به تمیزی و مرتبی خیلی وسواسم به طوری که حتی یک لیوان روی زمین باشه تا برندارمش آروم نمیگیرم
دوست دارم همیشه بالا بالاها باشم نمیتونم تابع و فرمانبردار کسی باشم خدمت با سلام و صلوات تمام کردم
۲۶ سالمه حتی توانایی برقراری ارتباط با یک خانم ندارم