۱-نداشتن شناخت مکفی (کافی)

می‌گویند «فرد خوبیست و خانواده با اصالتی دارد، ولی تاکنون مطمئن نیستم»، «در چندبار ملاقاتی که داشتم به نظر می‌آید فرد موجهی است»، «دو به شک هستم نمی‌دانم فرد شایسته‌ای برای وصلت ازدواج هست یا نه» و …

بسیاری از اشخاص به واسطه ارتباطات کوتاه‌مدت یا بلندمدت دوره آشنایی امکان دارد احساس کنند آنچنان که می‌بایست و شاید یکدیگر را شناخته و از روحیات و خلقیات هم مطلع شده‌اند و توانایی دارند پاسخ مثبت خود را به خانواده‌ها اعلام کنند، ولی براستی شناخت شما مکفی (کافی) است؟ به نظر متخصصان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست.

حال، شناخت‌های چند جلسه خواستگاری یا شناخت‌های کافی‌شاپی، رستورانی و … فقط شناخت‌های کلیشه‌ای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد میشود و دیگر ابعاد اساسی شخصیت او را پنهان نگه میدارد و واقعیت وجود او را افشا نمی‌کند.

پس هرگز جهت یک ازدواج پسندیده و موفق، نمی‌توان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کامل نیست.

راه‌حل

شناخت همسر آتیه به میزان شناخت خود ارزش (اهمیت) دارد؛ چنانچه شناخت درست و کاملی از فرد مورد نظرتان ندارید، هرگز برای وصلت ازدواج عجله نکنید! از یاد نبرید ازدواج پیوندی با اهمیت است که به شناختی ژرف و دوطرفه اشخاص از یکدیگر نیازمند است.

جهت شناخت بیشتر ضروری است از انسان‌های با تجربه فامیل کمک بگیرید تا آنها به مدد تجربه و آگاهی‌شان بتوانند بررسی‌ها (تحقیقات) گسترده‌ای در مورد این شخص انجام دهند یا آنکه با یک روانشناس مجرب مشاوره انجام دهید و با یاری وی می‌توانید ابعاد شخصیتی فرد مورد نظرتان را بکاوید و از راهنمایی‌های تخصصی و راهکارهای کاربردی پیشنهادی ایشان، جهت شناخت بیشتر گزینه انتخابی‌تان قدم بردارید.

۲-ازدواج به امید تغییر

«بسیار یکدنده و لجباز است، ولی با مهربانی مطابق میلم می‌شود»، «من می‌توانم او را بروفق مرادم سازم»، «الان به هوای مجردی چنین رفتار میکند، جهان تاهلی حال و هوایش را تغییر می‌دهد» و …

با شخصی (فردی) مواجه شده‌اید که به نظر آدم جالبی است، قسمتی از نیازها و خواسته‌های شما از همسر را برآورده میکند، ولی با این وجود شخصیت او بسیار مختلف (متفاوت) از شخصیت شماست.

علی رغم این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود می‌اندیشید بعدترها امکان دارد همین تفاوت‌ها به جذابیت‌های زندگی تان مبدل گردد یا به این امید که پس از آغاز زندگی، قادر باشید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را رفع کرده و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواج‌تان راسخ‌تر می‌شوید و پیش می‌روید.

راه‌حل

می‌خواهید زیرپروبالش را بگیرید، مرهمی بر مشکلاتش شوید، به او اعتماد بنفس دهید و ترغیبش کنید تا تغییر نماید و به راه درست بیاید و … هدف پسندیده و پسندیده‌ای است، ولی بایست خاطرتان باشد تا وقتیکه شخصی (فردی) نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد شما قادر نیستید او را وادار به تغییر کنید.

چه‌بسا بسیاری به امید معجزه تغییر همسر بعد از وصلت، مشکلات موجود را ندیده گرفته‌اند، ولی به بازه خیلی کم، پس از وارد شدن به زندگی متوجه این امر شده‌اند که واقعیت زندگی متاهلی توفیر دوصدچندان با خیالپردازی پیش از وصلت دارد.

چنانچه در یک چنین وضعیتی هستید، توصیه میکنیم خیال باطل تغییر همسر را از سرتان بیرون کنید.

یقین داشته باشید اوضاع عوض نخواهد شد، شرایط شریک زندگی تان را همان‌گونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید.

۳-انتخاب‌های هیجانی و سرخوشانه

جملات یک برنا عاشق را بشنوید: «همون لحظه اول که دیدمش، مهرش به دلم نشست»، «ما با هم تفاهم داریم، می‌دانم خوشبخت می‌شویم»، «من منحصرا با این دختر‌/ ‌پسر ازدواج می‌کنم و گرنه قید ازدواج را می‌زنم»، «هیچ کس قادر نیست مرا از عشقم جدا کند» و …

اندک نیستند دختران و پسرانی که با یک نگاه یا یک آشنایی کوتاه‌مدت، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای هم شده و به گمان آنکه نیمه گمشده‌شان را پیدا کرده‌اند، بدون پرداختن به معیارهای اساسی و ولو با وجود مخالفت خانواده‌هایشان تصمیم به ازدواج گرفته و بر سر سفره عقد نشسته‌اند؛ ولی پس از گذشتن اندک زمانی و گاه حتی تا زیر یک سقف نرفته از انتخابشان پشیمان شده و کاسه چه کنم، چه کنم به دست گرفته‌اند چنانچه شما نیز در یک چنین وضعیتی، منحصراً به حکم عاشقی و علاقه‌مندی بسیار به فرد مقابلتان تصمیم به ازدواج گرفته‌اید، دست نگه دارید! بی‌شک شما تحت اثرگذاری (تاثیر) هیجاناتتان جوگیر شده‌اید. بی‌تعارف باید بگوییم عشق آتشین چشم و گوشتان را کور و کر کرده است!

راه‌حل

مواظب هیجانات زودگذر و موقت‌تان باشید؛ هیجانات مثبت یا منفی، مولفه‌ای هستند که میتوانند شما را در برگزیدن همسفر زندگی‌تان گرفتار اشتباه کنند.

جهت برطرف کردن این حالت و فروکش کردن عواطف تند و تیزتان، توصیه میکنیم اندکی صبر و خویشتنداری کنید.

به خود بقبولانید در جاده زندگی بواسطه احساساتتان تخت گاز جنبش می‌کنید و هر لحظه امکان برخورد به مانع و تصادف دارید، تلاش کنید ترمز احساساتتان را بکشید تا از میزان سرعت‌تان بکاهید.

با کاهش سرعت می‌توانید عقل خفته‌تان را هوشیار کنید، منطق‌تان را بکار گیرید، با آسایش خاطر و چشمان باز جنبش کنید و با بصیرتی روشن هر آنچه را دور و برتان هست، نظاره کرده و رصد کنید.

مجددا در مورد تصمیم به ازدواج‌تان و گزینه انتخابی‌تان تفکر کنید، مجدد آن را ارزیابی کنید و زیر پرسش ببرید، چه‌بسا بسیار مشاهده شده بیشتر انتخاب‌های هیجانی پس از مدت زمانی از چشم می‌افتند و به طور مثال گذشته جلوه‌گری و طنازی انجام نمی‌دهند.

۴-امان از چشم و هم‌چشمی

«از دخترخاله‌ات یاد بگیر، شوهری یافت که بیا و ببین!»، «پسرعمه‌ات چه دختر زیبارویی را به همسری گزینش و انتخاب کرده است!»، «همه توانستند ازدواج کنند الا تو یکی» و … صحبت‌های این چنینی در بخش زیادی از خانواده‌هایی که جوانان هم‌سن و سال دارند که اتفاقا همگی‌شان هم دم‌بخت هستند، بسیار شنیده میشود.

چنانچه شما نیز در یک چنین وضعیتی هستید؛ از هر فردی که سراغ‌تان می‌آید حرف و حدیث می‌شنوید، زیر فشار هستید و احساس اجبار به ازدواج می‌کنید، خانواده‌تان شما را لای منگنه گذاشته و اصرار به ازدواج تندتر شما دارند، چنانچه به دنبال برترین انتخاب‌ها هستید یا این که نقشه می‌کشید چگونه و چطور می‌توانید از بقیه رویی کاهش دهید تا بیایند و ببینند و … باید بگوییم اینجا چراغ قرمز است، لطفا ایست کنید، جنبش شما جایز نیست، قطعا جریمه خواهید شد! میل سهمگین و شدید به جبران کردن و خودی نشان دادن، اندک کردن روی اطرافیان از روش ازدواج یا سنجش دائم گزینه انتخابی خود با مورد ازدواج دیگران و … به عنوان نشانه‌های بیم (خطر) در برگزیدن محسوب میشوند که میتوانند گذرگاه زندگی‌تان را در سرابی پیش ببرند که هرگز آبی گوارا و قابل آشامیدنی یافت نخواهد شد.

راه‌حل

حسادت برانگیخته شده‌تان را بپذیرید؛ شما در وضع کنونی برحسب این حس‌تان فکر و رفتار می‌کنید.

عموما گزینش و انتخاب بر مبنای حسادت، فارغ از عقل و منطق بوده و بسیار تحت اثرگذاری (تاثیر) کوته‌نگری‌ها و ساده‌اندیشی‌هاست که عاقبتی جز یاس و پشیمانی به ارمغان نمی‌آورد؛ بنابراین در این وضعیت، عقل سلیم حکم میکند از هر اقدامی در زمینه ازدواج صرف‌نظر کنید، چون ضریب خطا در این گونه انتخاب‌ها به میزان قابل توجهی بسیار بالاست.

به جای تفکر به ازدواج، به درون خودتان بیندیشید؛ حسادتتان را ریشه‌یابی کنید، عوامل ایجادکننده و تداوم‌دهنده آن را بشناسید، راهکارهای رویارویی با آن را یاد بگیرید و نهایتا خود را ملزم و موظف به تمرین نمایید تا با اراده‌ای قوی و جهت خوشبختی‌ای که لایق آن هستید به جنگ این حس مخرب بروید.

وقتی که عاری و تهی از حسادت سهمگین و شدید و به مرتبه‌ای رسیدید که بخاطر خود، علایق و خواسته‌هایتان خواهان ازدواج باشید، وقت آن است که آستین‌هایتان را بالا بزنید و جهت گزینش و انتخاب همسر ایده‌آل‌تان قدم بردارید.

۵-عجله همیشه‌کار شیطان است.

«دوست دارم تندتر تکلیفم مشخص شود»، «حوصله کش‌دادن ماجرا را ندارم»، «از فس‌فس کردن خوشم نمی‌آید، یک‌بار آره یا نه را می‌گویم و خلاص»، «خانواده عروس‌/ داماد عجله دارند تا تندتر پاسخ را بدانند»، «مادر و پدرم عجله دارند» و …

گزینش و انتخاب در شرایط اضطرار و عجله، انتخابی عجولانه یا تصمیم‌گیری از نوع از سر بازکنی است.

گزینش و انتخاب عجولانه، انتخابی سریع، بی‌هدف و بی‌سازمان بوده که امکان اشتباه کردن در آن حتمی و قطعی و چند مساوی می‌باشد و ممکن است فرد بواسطه آن گزینش و انتخاب ناآگاهانه و ضرب‌العجل با بخش زیادی از مصائب و مشکلات جبران‌ناپذیر مواجه شود.

هر گزینش و انتخاب درستی به وارسی و بررسی بسیار احتیاج دارد، بی‌گمان لازمه این عمل نیز مستلزم صرف زمان بسیاری است.

حال در انتخابی به بزرگی گزینش و انتخاب شریک و همسفر یک عمر زندگی، حساسیت و ارزش (اهمیت) آن دو صدچندان میشود.

راه‌حل

به منظور کاستن درصد خطا و بالارفتن احتمال کامیابی در انتخابتان، تلاش کنید بر خصلت عجولانه خود یا دیگران فائق آیید و شرایط فوری و فوتی و موقت امروز را بر خوشبختی و سعادت فردایتان ترجیح ندهید.

تندرستی (سلامت) آتیه زندگی تان بها (ارزش) آن را دارد که با این خصلت و افکار ترغیب‌کننده به آن، نبرد کنید.

این جمله را بارها به خود بیان کنید یا به دیوار اتاق‌تان نصب کنید: «من به ندای عقلم گوش می‌دهم، نباید عجله کنم» هراس و واهمه را رها کنید، اجازه دهید زمان کارتان را با حوصله پیش ببرد.

از اینکه امکان دارد شخص دلخواهتان را از دست بدهید نهراسید، بدانید آنکه روزی شماست، مال شما خواهد بود و نه هیچکس دیگر.

با اعتماد تمام بپذیرید، عجله کار شیطان است، به خودتان و فرد مقابل‌تان مهلت شناخت بدهید، گاه با عجول بودن فقط چاه زندگی‌تان را می‌کنید و در قعری فرود می‌روید که شاید پشیمانی پس از آن سودی نداشته باشد.

با اطرافیان یا افرادی که حس میکنید از جانب آن‌ها زیر فشار هستید صحبت کرده و شرایط و افکار خود را تا حدی بازگو کنید، قاطعانه به آن‌ها بیان کنید جهت دادن پاسخ مثبت یا منفی عجله ندارید و حتی انتظار دارید در این گذرگاه اساسی و مهم، همراهی‌تان کنند.

به آن‌ها بیان کنید تصمیم خود را با آسایش و سر مهلت خواهید گرفت و عجله‌ای جهت گفتن پاسخ ندارید.

۶-یا نصیب و یا قسمت

«باید استخاره کنیم»، «جواب استخاره، پاسخ ماست»، «قسمت هر چی باشه همون می‌شه»، «با قسمت نمی‌شه جنگید»، «ببینیم قسمت تا چی باشه»، «یا نصیب و یا قسمت» و … این عبارات جهت همگی ما آشناست!

وقتی بحث داغ خواستگاری و ازدواج میشود، بکارگیری این عبارات از دهانمان نمی‌افتد؛ به واقعیت یک باور یا بر حسب عادت، پشت بند هر حرف و حدیثی که در مورد ازدواج بیان میشود بی‌درنگ یکی از این عبارات را بکار می‌گیریم؛ آنچنان که گویی خودمان هم باورمان میشود همه چیز از دست ما بیرون (خارج) است و هر آنچه تقدیر و مقدر باشد، چه ما بخواهیم چه نخواهیم، اتفاق خواهد افتاد.

اعتقاد راسخ بر این عقیده اشتباه که ازدواج تمام و کمال منوط به قسمت است، گاه به اهمال و سست کاری ما منتج میشود تا به همین سبب، دور تحقیق و مشاوره را خط قرمزی بکشیم و در کمال ناباوری، عاقبت بااهمیت‌ترین گزینش و انتخاب زندگی‌مان را به گردن قسمت بیندازیم و به «هرچه باداباد» و «هر چه پیش آید، خوش آید» تن دهیم.

گزینش و انتخاب بر این حسب، بزرگ‌ترین اشتباه ممکنی است که فرد، خود یا به اجبار و اصرار خانواده به آن متوسل می‌شود؛ پیروی از این عقیده خیانتی بیش نیست و ظلمی به خود یا دیگری است که ممکن است تاوانی به میزان یک عمر زندگی پرعذاب به همراه داشته باشد.

راه‌حل

خاطرتان باشد اراده خداوند در طول اراده ماست، خداوندگار روزگار بر همه چیز توانمند و تواناست، ولی با وجود این، او به ما عقل و توانایی (قدرت) گزینش و انتخاب داده تا با توسل به آن‌ها، جهت سعادت و خوشبختی خود بهترین‌ها و مناسب‌ترین‌ها را گزینش کنیم.

پس هوشیار باشید؛ ازدواج تقدیر یا سرنوشت از پیش گزینش شده نیست، یقین داشته باشید این شمایید که سعادت یا شقاوت زندگی‌تان را گزینش و انتخاب می‌کنید.

صرفا با عنایت به کلیات یا احیانا با اتکا به این اندیشه خام که بالاخره در زندگی متاهلی راهتان را پیدا خواهید کردید، پیش نروید.

پسندیده تحقیق کنید؛ تا اونجایی که برایتان مقدور است ذره‌بین به دست بگیرید و مورد انتخابی‌تان را رصد کنید و بکاوید و به قول معروف، مو را از ماست بیرون بکشید؛ اجازه ندهید هیچی از نگاه‌تان دور بماند از هر فردی که میتوانید و می‌دانید خبری دارد پرسش کنید، از شخصیت، روحیات، اخلاقیات، خانواده، فرهنگ و … فرد مورد نظرتان کسب اطلاعات کنید.

از سمت دیگر، به جای «یا نصیب و یا قسمت گفتن» از عاقلان و مصلحان مشاوره بگیرید.

با انسان‌های با تجربه و خیرخواه و عاقل مشاوره انجام دهید فرد مورد نظرتان را تشریح کنید، نظرات آن‌ها را بشنوید، اندک و کاستی‌ها را بررسی نمایید.، توانمندی مقابله و مواجهه خود با مسائل را محک بزنید و … آن گاه به طور قطع خواهید توانست با ادله‌های درست و منطقی، صحت انتخاب‌تان را تائید یا رد صلاحیت کنید.

۷-احساس تنهایی

«من آدم تنهایی هستم، احتیاج به یک همدم دارم»، «ازدواج تو را از تنهایی بیرون می‌آورد»، «تنهایی امانم را بریده، چنانچه کسی پیدا شود، زندگیم کن‌فیکون می‌شود» و …

احساس تنهایی سهمگین و شدید، بسیار ساده‌تر از آنچه که فکرش را کنید، می‌تواند هر شخصی (فردی) را پیش روی گزینش و انتخاب اشتباه قرار بگذارد.

هر زمان شخصی در تنهایی مفرط خود غوطه‌ور شود، احساس یاس و تاسف بی‌قرارش کرده و او را بر هر آغوش بظاهر بازی، پذیرا میکند.

فقط کفایت میکند. سری به مجلات و روزنامه بزنید و حوادث آن را ورق بزنید بی‌شک با موردها بسیاری برخورد خواهید کرد که چگونه افرادی به خاطر فرار از تنهایی در دام شیاطین گرفتار شده‌اند.

قصه تکراری اکثریت قریب به اتفاق این اشخاص، برنا تنهایی است که به طلب رویای رها شدن از دست غول تنهایی و نجات از غم و غصه، دل به غریبه‌ای سپرده و تا ناکجاآباد پیش رفته است.

راه‌حل

در نخستین گام، تلاش کنید خود را از دام تنهایی برهانید.

اگر گمان میکنید ازدواج راهی به منظور حل این مسئله است، بطور کامل در اشتباهید! به جای اندیشه به ازدواج، خوبتر است رفیقان و آشنایانتان رفت و آمد کنید، در کلاس‌های هنری و ورزشی ثبت‌نام کنید، خود را هدفمند سازید و جهت آینده‌تان برنامه‌ریزی کنید و … بی‌شک بعد از اینکه از عمق تنهایی‌تان اندک کردید، میتوانید برای زندگی‌تان تصمیمات نیکوتری بگیرید که این مرتبه شاید ازدواج مطلوبترین گزینه باشد.

۸-ظواهر فریبنده و دلربا

«پزشک حاذقی است»، «فرد بسیار پولدار و زیبایی است»، «اندام فوق‌العاده خوبی دارد»، «بسیار خوش مشرب و بذله‌گوست» و …

چشم دوختن به ظواهر اشخاص، اشتباه دیگری در برگزیدن همسر است.

گاه خواسته یا ناخواسته جذب افرادی می‌شویم که بدلیل موقعیت شغلی‌شان برجسته‌اند، در جایگاه توانایی (قدرت) ویژه‌ای هستند.، از جذابیت ظاهری محسورکننده‌ای برخوردارند، روابط اجتماعی بالایی دارند و در نزد دیگران محبوب هستند و … خصوصیات برجسته و برتر بعضی افراد سبب میشود آنها مورد شایسته‌ای برای وصلت ازدواج به نظر آیند تا اونجایی که هر فردی متمایل به ازدواج با اونها باشد، ولی واقعیت این است که هر فردی بایست با شخصی ازدواج کند که جهت زندگی با او پسندیده است.

تناسب در ازدواج امری اساسی و مهم بوده و بر هر گرایش و گرایشی ارجحیت دارد.

هر شخصی (فردی) جهت تجربه خوشبختی می‌بایست در آرزوی ازدواج با کسی در حد و مقدار خودش باشد.

راه‌حل

چنانچه در وضعیتی قرار گرفته‌اید که تصور می‌کنید حواشی شخصیت فرد انتخابی‌تان شما را مغلوب خود کرده، پسندیده‌تر است اندکی منتظر بمانید و سریعا پای سفره عقد نروید.

اول تلاش کنید فرد مورد نظرتان را تهی از برتری‌ها و موقعیت خاصش (زیبایی، شغل پردرآمد، پرستیژ، موقعیت اجتماعی و …) متصور شوید، بعد از آن به این سوالات جواب دهید: آیا همچنان او را فرد قابل قبولی می‌دانید یا نه؟ آیا حاضرید به او بله بیان کنید و بعنوان همسر انتخابش کنید؟ این فردغیر از این وضعیت خاصش، چه خصوصیات خاص دیگری دارد که شما مجذوب آن شده‌اید؟ آیا حقیقتأ او را بخاطر خودش می‌خواهید یا شرایط استثنایی‌اش؟ چنانچه او را همراه شرایط ویژه‌اش بپذیرید و با او ازدواج کنید، ولی بازی روزگار برتری فعلیش را از او بگیرد آیا باز حاضرید زندگی‌تان را با او ادامه دهید؟ و ….

چنانچه در جواب به این سوالات گرفتار مشکل سهمگین و شدید قطعا در انتخابتان تجدیدنظر کنید، بی‌تردید بپذیرید این فرد آن شخصی (فردی) نیست که شما می‌خواهید و میتوانید در کنارش آسودگی (آرامش) پیدا کنید و خوشبخت باشید.

۹-هر چه سریع‌تر، مناسب‌تر

«دیگه داری پیر می‌شی، کی می‌خوای ازدواج کنی؟»، «همسن و سالای تو الان بچه دارن ولی تو هنوز اندر خم نخستین کوچه‌ای!»، «زودتر ازدواج کنی، موفق‌تری» و …

سن ازدواج وابستگی تام به فرهنگ و آداب و رسوم هر خانواده و قومیتی دارد، ولی با وجود این بخش زیادی از متخصصان، ازدواج در سالهای نوجوانی یعنی زیر بیست سالگی را بسیار پرخطر می‌دانند، حتی گاه ازدواج در سن و سال بیشتر از این سن را هم به صلاح نمی‌دانند.

آنها اعتقاد دارند شخصی (فردی) مهیا (آماده) ازدواج است که بلوغ‌های چندگانه (عاطفی، عقلی و اجتماعی) را پشت‌سر گذاشته باشد، به خودآگاهی و شناخت درستی از خویش دست یافته، اولویت‌هایش را گزینش کرده و به دور از هیجانات موقت و کاذب دست به گزینش و انتخاب بزند و ….

راه‌حل

چنانچه همین حالا در موقعیت گزینش و انتخاب مورد ازدواج‌تان هستید مفیدترین کار اینست که خود را محک بزنید و ملاک‌هایتان را بررسی نمایید. و چند باره این پرسش‌ها را از خود بپرسید: آیا زمان ازدواج‌تان فرارسیده است؟ آیا آمادگی پذیرش مسئولیت‌های زندگی متاهلی را دارید؟ آیا این شخص مطابق با ملاک‌های شما و خانواده‌تان است؟ آیا میتواند در پیش بردن اهداف‌تان به شما یاری میرساند یا نه؟ و …

۱۰-بحران‌های روحی و عاطفی

«فکر کنم با ازدواج اوضاع روحی‌ام مناسب‌تر شود»، «دوای درد من ازدواج است»، «اگر ازدواج کنم تمام مشکلاتم حل می‌شود» و …

اظهارات فوق، گفته‌های افرادی است که گرفتار «شکست عاطفی» شده و تصور میکنند با ازدواج میتوانند از شرایط و احوالات نابسامان و نامطلوب خود رها شوند.

نجات از بحران روحی با ازدواج، صرفا تصوری اشتباه و اشتباه است که میتواند مصداق واقعیت «از چاله به چاه افتادن» باشد.

راه‌حل

جهت نجات از بحران عاطفی و افسردگی‌های طولانی‌مدت با یک روان شناس مشاوره انجام دهید. ایشان با ارائه راهکارهایی تخصصی یاری‌تان میکند تا با افکار منفی و پریشان‌کننده خود مواجه شوید، هیجاناتتان را بشناسید و نهایتا با فراگیری و به‌کارگیری شیوه‌های سودمند، به منظور حل مشکلات روحی و عاطفی گام بردارید.