جدیدترین درمان اضطراب با روش EFT 

Emotion Focused Therapy یا EFT یا درمان مبتنی برای تمرکز روی احساسات مبتنی بر این ایده است که احساسات تنها عوامل مهم در زندگی ما نیستند، اما کلید شناختن خود است .

نظریه EFT بر این عقیده است که ما خودمان را بر اساس احساسات ساختیم (Greenberg، 2004).

این تئوری از محققان احساسات حمایت زیادی می کند، اما این نیز حس بصری را ایجاد می کند.

احساسات نقشهای مهمی در زندگی ما ایفا می کنند، از جمله:

احساسات نه تنها بخش مهمی از زندگی روزمره ما هستند، بلکه به هویت ما کمک می کنند، به ما کمک می کنند تا درک کنیم که چه کسی هستیم و این احساسات رابا دیگران به اشتراک بگذاریم.

روش درمانی متمرکز بر احساس ،اهمیت احساسات و مکان ها. احساسات ما را در جلسات درمان و خارج از این محیط  به رسمیت می شناسد.

تمرکز بر احساسات در درمان در دهه 1980 آغاز شد، زمانی که دکتر سو جانسون متوجه شد که بسیاری از مداخلات روابط عمومی اساسا احساسات را نادیده گرفت (Good Therapy، 2016).

بعدها، دکتر لسلی گرینبرگ و رابرت الیوت، توسعه این درمان جدید را ادامه دادند، این بار هدف قرار دادن مراجعان به صورت فردی به جای زوجین بود (Good Therapy، 2016).

بر طبق نظردکتر گرینبرگ، درمان مبتنی بر احساسات ،مبتنی بر سه اصل درمانی حمایت شده تجربی است. این سه اصل، راهنمایی برای کارکردن با احساسات را تشکیل می دهند:

افزایش آگاهی از احساسات نسبتا ساده است – این اولین هدف EFT است و باید حداقل تا حدی به پیش برود تا اهداف بعدی به دست آید.

تقویت نظم عاطفی بخشی حیاتی از EFT است. همه ما احساسات مختلفی را در طول یک روز عادی احساس می کنیم، بعضی از آن ها انطباقی هستند و به ما کمک می کنند تا اهدافمان را برآورده کنیم و بعضی از آنها ناسازگار هستند و مانع برخی رفتارهای ما میشوند .

یادگیری برای تنظیم و مقابله با احساسات دشوار یا شدید یک مهارت ارزشمند است و EFT میتواند به مراجعین این مهارت را آموزش دهد.

در نهایت، تحول احساسات به فرآیند تغییر یا تبدیل یک احساسات به دیگری اشاره دارد.

توانایی تبدیل احساسات ناسازگار به حالت سازگار به وضوح مهارت ارزشمندی است و تحقیقات نشان می دهد که این کاملایک مهارت مبتنی بر احساسات  است (Greenberg، 2004).

تصور اینکه احساسات باید تغییر کند و تصمیم بگیرند که آن را تغییر دهند، کافی نیست که احساسات واقعا تغییر کند. به عبارت دیگر، آتش (احساس) باید با آتش (احساس) مبارزه کند.

به طور خلاصه، درمان با روش تمرکز بر احساس می تواند به عنوان یک نوع درمان مبتنی بر پیوند و تئوری پیوند باشد که هدف آن کمک به آگاهی بیشتر مراجعان از احساسات خود و ارائه راهبردهای برای مقابله با آنهاو تنظیم احساسات خود می باشد (2017).

 درمان تمرکز بر احساس

مراحل تمرکز بر احساس ( EFT ) برای زوجها ممکن است بسته به نوع درخواست شان متفاوت باشد، اما آنها همیشه به سه مرحله اصلی تقسیم می شوند (جونز، 2009):

در مرحله اول، هدف این است که کشف مشکل عاطفی زمینه ای و شروع به تغییر شیوه ای که مراجعان آن را درک کنند.

مرحله دوم در ایجاد تجارب احساسی جدید برای جایگزینی تجارب منفی و تنظیم مراجعین برای برقراری ارتباط موثرتر متمرکز است.

فاز سوم، از طریق حل مشکلات قدیمی و ایجاد یک برنامه برای موفقیت مداوم در خارج از دفتر درمانگر، تجربه EFT را تجربه می کند.

اگر شما علاقه مند به غرق شدن در این مراحل بیشتر هستید، در زیر باروش EFT دکتر کنستانتین لوکین (2017) خلاصه ای از این سه مرحله و مراحل که هر مرحله را تشکیل می دهند ارائه داده اند:

چهار مرحله فاز اول 

1. تعارض را شناسایی کنید

در مرحله اول، درمانگر به زوج کمک می کند مسائلی را که اتفاق می افتد را شناسایی کند و بر مسائل مربوط به رابطه تاثیر می گذارد.

2. چرخه ای را که در آن جنگ بیان شده است شناسایی کنید

گام دوم، جایی است که درمانگر و مراجعین  ریشه عمیق مشکل (ها) را پیدا می کنند.

3. دسترسی به احساسات غیرقابل شناخت

در مرحله سوم، درمانگر، مراجعین را از طریق بحث درباره آنچه که هر شریک در رابطه با چرخه درگیری احساس می کند، هدایت می کند، با توجه ویژه ای به احساسات که قبلا بین مراجعین مطرح نشده است، هدایت می شوند.

4. بازنویسی

Reframing اشاره به دیدن مشکل (ها) از دیدگاه های مختلف است. این قدم به منظور کمک به مراجعین برای در نظر گرفتن مشکل از دیدگاه شریک خود است، که به هر یک از طرفین کمک می کند تا احساسات و نیازهای دیگران را درک کنند.

هنگامی که مشکل شناسایی می شود و مراجعین از دیدگاه شریک خود با موفقیت متوجه مشکل می شوند، درمان می تواند به مرحله دوم پیشرفت کند.

فاز دوم

5. شناسایی و ارتقاء نیاز های عقب افتاده 

این مرحله حیاتی جایی است که درمانگر به زوج کمک می کند تا نیازها و خواسته های خود و نیازهای شریک زندگی خود را درک کند.

اساسا این مرحله تصدیق می کند که برای رفع نیازهای شریک زندگی، ابتدا باید آنها را درک کنید و برای اینکه شریک زندگی خود را به نیازهای خود برسانید، ابتدا باید این نیازها را با او تقسیم کنید.

6. ترویج پذیرش شریک

مرحله ششم هر شریک را تشویق می کند تا تجربه عاطفی دیگران را پذیرفته و تجارب در حال تغییر آنها را تصدیق کند.

7. تسهیل بیان نیازها و خواسته ها

درمانگر هر شریک را در یادگیری نحوه تعامل مثبت بیشتری در مرحله هفت هدایت می کند. این مرحله ممکن است با یک تمرین پیوندی همراه باشد تا به دو طرف کمک کند که ارتباط جدید سالم داشته باشد.

8. راه حل های جدید

در مرحله هشتم درمانگر و مراجعین راه حل های جدیدی برای مشکل اصلی پیدا می کنند. با بنیاد جدید و دید مثبت بیشتر، حل این مشکل باید بسیار ساده تر از آن باشد که در مرحله اول به نظر می رسید.

9. تثبیت

در تحکیم روابط زن و شوهر، آنچه را که درمانگر در اداره خانه آموخته اند، انجام خواهند داد تا به توسعه راه های موثری برای تعامل و رفتارهای جدید و سازگاری ادامه دهند.

روش تمرکز بر احساس :  برای چه کسی کاربردی است؟

در حالی که درمان تمرکز براحساس به عنوان یک نوع درمان برای زوج ها بیشترین کاربرد را دارد و بیشترین موفقیت را برای این گروه به ارمغان آورده است اما اصول EFT نیز می تواند به سایر روش های درمانی نیز اعمال شود.

علاوه بر زوجین ، برای مشاوره های فردی ، خانوادگی و ممکن است به خصوص برای خانواده هایی که با مسائل زیر مواجه می شوند، موثر باشد :

• کودکانی که به سن بلوغ می رسند
• طلاق
  خانواده جدید مخلوط
• اختلالات خوردن ( کم اشتهایی – پر اشتهایی )
• مشکلات رفتاری در نوجوانان،کودکان

چگونگی روش  EFT : تکنیک ها و مداخلات

بخش عمده ای از تکنیک ها و مداخلات در EFT در اطراف اصول درمان با تمرکز شخصی (هر گونه درمان که در آن مراجع به عنوان متخصص در زندگی خود به جای یک بیمار ساده به نظر می رسد) و مربیگری احساسات (کمک به مراجعین در موثرتر درک و تنظیم احساسات خود ).

درمانگر EFT از چندین روش یا مداخلات مختلف در نقاط مختلف در طول دوره درمان استفاده می کند، بسته به اینکه در هر وضعیت کدام مناسب است.

در آغاز، درمانگر ممکن است از تکنیک ها یا اصول ذکر شده در زیر برای تعامل با مراجع کننده و ایجاد یک رابطه مثبت استفاده کند:

گوش دادن همدلانه: این یک اصل مرکزی درمانی مبتنی بر محور شخص یا مراجع است که در آن درمانگر تلاش می کند تا با مراجعین ارتباط برقرار کند و همه چیز را از دیدگاه خود ببیند.

تعامل واقعی: این یکی دیگر از اصول مهم در درمان مراجع محور محسوب می شود، زیرا تشکیل یک پیوند معتبر بین مراجع (ها) و درمانگر یک اصل کلیدی است.

عادی سازی، بازتاب دادن یا بازتاب دادن: این تکنیک به مراجع کمک می کند که ببیند که او “دیوانه” نیست و او درک می شود؛ این برای کمک به پیشرفت مراجع در بهبود یا بهبود آنها ضروری است.

 تجربیات فردی

پیگیری و بازتاب چرخه مشکل (ها): یکی دیگر از عوامل حیاتی در EFT، شناسایی و درک چرخه مشکل است که تکرار می شود؛ چه در درمان فردی، در رابطه با زوجین و چه در خانواده، درمانگر با توجه به جزئیات مربوط به مراجعین (ها) و چرخه بحث برای مراجع (ها) را مشخص می کند.

وقفه و تغییر مسیر: این مهارت بسیار مهم برای یک درمانگر EFT یا درمانگر از هر نوع است زیرا مراجعین تمایل دارند که مهمترین مسیر را بیابند.

آسان است که فهرستی از مواردی را که باعث ناراحتی شما می شود یا در یک مورد خاص گیر کرده اید تهیه کنید، اما یک درمانگر خوب، مراجع را به مسیری هدایت می کند که منجر به ریشه مشکل می شود.

 تکنیک های پایانی

تشویق و حمایت: هرگز هیچ زمانی برای ارائه تشویق و حمایت از مراجعین بد نیست؛ درمانگر در هر مرحله از درمان برای تشویق مراجعین(ها) برای ادامه یافتن خود و به اشتراک گذاشتن و حمایت از مراجعین در روند درمان استفاده میکند.

آموزش پس از درمان: یک درمانگر EFT خوب اطمینان حاصل خواهد کرد که مراجعین برنامه ای برای تعامل مثبت در پیش رو دارند تا اطمینان حاصل شود که مراجعین به محض خروج از دفتر درمانگر، به عقب برنگشته اند.

منبع

• مریم عبداللهی 
• روانشناس و نوروتراپیست
• درمانگر تخصصی کودکان