با توجه به یک مطالعه ی جدید مشترک بین موسسه ی مغز و اعصاب مونترال و بیمارستان مغز و اعصاب دانشگاه مک گیل و دانشگاه آکسفورد: سنی که کودکان زبان دوم را یاد می گیرند می تواند تأثیر قابل توجهی در ساختار مغز شان در بزرگسالی داشته باشد. اکثریت مردم جهان در طول عمر خود یاد می گیرند به زبان دیگری نیز صحبت کنند.بسیاری از آنها حتی اگر این آموزش همزمان ودر دوره کودکی شروع شده باشد مهارت های زیادی در صحبت به زبان دیگر کسب می کنند.
این مطالعه ی جدید نتیجه می گیرد که الگوی رشد مغز یکسان خواهد بود اگر شما یک یا دو زبان دیگر را از بدو تولد یاد بگیرید. با این حال یادگیری زبان دوم بعد از دوران کودکی پس از به دست آوردن مهارت در زبان اول( مادری) در واقع تغییر ساختار مغز، به ویژه کورتکس قدامی مغز است. کورتکس قدامی تحتانی چپ ضخیم تر می شود و کورتکس قدامی تحتانی راست نازک تر می شود. کورتکس توده ی چند لایه از سلولهای عصبی است که نقش بزرگی در عملکردهای شناختی همچون اندیشه، زبان، آگاهی و حافظه ایفا میکند.
این مطالعه نشان می دهد که وظیفه ی کسب زبان دوم بعد از دوران کودکی و تحریک اتصالات عصبی و نورون ها شبیه یادگیری مهارتهای حرکتی شعبده بازی می باشد. نویسندگان این مطالعه بر این باورند که مشکلی که برخی از افراد در یادگیری زبان دوم در بزرگسالی دارند می تواند در سطح ساختاری قابل بحث می باشد.
بعد از دوران کودکی کسب زبان دوم،تغییرات در کورتکس قدامی تحتانی بیشتر است.دکتر دنیس کلاین ( محقق واحد علوم عصب شناختی و نویسنده ی این مقاله) می گوید« نتایج ما از مطالعه، شواهدی ارائه می دهد که سن اکتساب زبان نقش بسیار حیاتی در نگهداری ساختارهای یادگیری زبان دارد».
محتوای صفحه (قابل کلیک)
قسمت دوم
در روزگار کنونی اسکنرها و علم عصب شناسی به محققان کمک میکند تا دریابند که زمانی شما زبان دوم یاد میگیرید چه اتفاقی برای مغز میافتد، در این نوشتار با هم به صورت تجربی و علمی کارکرد مغز را در هنگام فراگیری زبان دوم بررسی میکنیم.
یادگرفتن یک زبان خارجی میتواند اندازهی مغز شما را بالا ببرد.
این چیزیست که محققان سوئدی زمانیکه از اسکنهای مغز استفاده کردند تا اتفاقاتی را که در مغز هنگام فراگیری زبان دوم میفتاد را مورد مشاهده وارد میکند، کشف کردند.
این مطالعه قسمتی از یک پژوهش در حال توسعه است که از تکنولوژی تصویربرداری از مغز برای درک کردن مناسبتر فواید شناختی فراگیری زبان استفاده میکند.
ایزارهایی مانند ام ار ای (تصویر سازی تشدید مغناطیسی) و الکتروفیزیولوژی، و ابزارهای دیگر، در روزگار کنونی میتوانند به ما بگویند که نه فقط به جراحی زانو احتیاج داریم یا در تپش قلب مان بی نظمی هایی وجود دارد، بلکه نشان میدهد که وقتی میشنویم، میفهمیم و زبان دوم را تولید میکنیم چه اتفاقی در مغز مان میافتد.
مطالعهی ام ار ای سوئدی روشن کرد که فراگیری زبان خارجی تاثیراتی قابل رویت روی مغز دارد.
ارتش برای استخدام جوانان بر روی تسلط بر زبانهای عربی، روسی و دری تاکید داشت، پس در مرحلهی آموزش، بجز دسته یادگیرندهی زبان یک دسته کنترل شده با دانشجویان پزشکی و علوم شناختی تشکیل داد که شدیدا به مطالعه دروسی جز زبان پرداختند.
اسکنهای ام ار ای روشن کرد که بخشهای به خصوصی از مغز دانشجویان زبان از دید مقدار رشد پیدا کرده است، در حالیکه ساختار مغز دسته کنترل شده بدون تغییر باقی ماند.
نکتهی جالب دیگری این بود که یادگیرندگانی که هیپوکامپوس و قسمتهای غشاء مغزی مرتبط به زبان آنها رشد کرده بودند، از مهارتهای زبانی بهتری نسبط به یادگیرندگانی که در نقطهی حرکتی غشاء مغزی شان بیشتر رشد کرده بود برخوردار بودند.
پنج مزیت غیرمنتظرهی فراگیری زبان جدید
بعبارتی دیگر، بخشهایی از مغز که رشد کرده بودند به اینکه چه میزان زبان مورد نظر برای یادگیرنده آسان بود مرتبط میشد، و میزان رشد شناسایی بیماری نحوهی کارکرد آنها بستگی داشت.
به صورتی که پژوهشگران ذکر کردند، در حالیکه بطور کامل مشخص نشده است که چه چیزی در مغز تغییر میکند بعد از ۳ ماه مطالعهی متمرکز زبان به عنوان میانگین یک دورهی طولانی، رشد شناسایی بیماری نظر امیدبخش میآید.
مشاهدهی اسکنهای کاربردی ام ار ای نیز میتواند نشان بدهد. که چه بخشهایی از مغز در موقع فعالیت فراگیری مشخصی، فعال هستند.
به عنوان نمونه، میتوانیم پی ببریم که چرا یادگیرندگان بزرگسالی که زبان مادری آنها زبان هایی نظیر ژاپنی است، قادر نیستند بسادگی تفاوت بین صداهای انگلیسی ((ل)) و ((ر)) را تشخیص دهند (و این مسئله تمیز دادن کلماتی مانند رودخانه «river» و جگر «liver» را برای آن مشکل میسازد).
برخلاف زبان انگلیسی، زبان ژاپنی بین صداهای ((ل)) و ((ر)) تفاوتی قایل نمیشود.
با وجود این، یک واحد صدا (به نام واج) هر دوی این صداها را نشان میدهد.
وقتیکه کلمهای از زبان انگلیسی که یکی از این دو صدا را شامل میشود به آنها ارایه شود، بررسیهای تصویرسازی مغز نشان میدهد که فقط یک نقطه از مغز یادگیرندهی ژاپنی فعال شده است، درحالیکه در مغز یک فرد انگلیسی دو نقطهی فعال سازی شدهی متفاوت دیده میشود، که هر کدام متعلق به هر صدا است.
برای یادگیرندهی ژاپنی، فراگیری شنیدن و تولید کردن تفاوت بین این دو واج در زبان انگلیسی نیازمند سیم کشی کردن عناصری خاص در مدار مغز اوست. چه کاری میتوان انجام داد؟ چگونه میتوانیم این تفاوتها را یاد بگیریم؟
بررسیهای اولیهی زبان بر اساس تحقیقات مغز نشان داده است که یادگیرندگان ژاپنی میتوانند با بکارگیری نرم افزار که صداها را به طرز واضح و قابل تشخیصی تلفظ میکند، شنیدن و تولید کردن صداهای ((ل)) و ((ر)) را بیاموزند.
هنگامی که صداها توسط نرم افزار اصلاح شدند و بسط پیدا کردند، یادگیرندگان توانستند آسانتر تفاوت میان آنهارا بشنوند.
در پژوهشی، تنها بعد از سه جلسهی ۲۰ دقیقهای، داوطلبان یادگرفتند که به طرز کامیابی آمیزی صداها را از یکدیگر تمیز دهند، حتی موقعی که صداها به صورت عادی تلفظ میشدند.
این نوع از تحقیقات امکان دارد در انتها به پیشرفت هایی در بکارگیری تکنولوژی در زمینهی فراگیری زبانهای خارجی منجرشود.
به عنوان نمونه، بکارگیری دستگاههای فراصوت مانند سیستم سونوگرافی که به پدر و مادر، حرکات و خصوصیات فزرندشان را در درون رحم نشان میدهد؛ پژوهشگران در آوا شناسی از مسیر نشان دادن تصاویری از اینکه زبان، لبها و فک یادگیرندگان چگونه باید حرکت کند و با مکانیزم خارج سازی هوای درون ریه هماهنگ شود و هم چنین بالا رفتن و افت کردن کام گوشتی (قسمت نرم سقف دهان)، توانسته اند به یادگیرندگان شرح دهند که چگونه صدایی را تولید کنند.
به هر راهکاری که زبان یاد میگیریم، این بررسیها مغز-محور خبرهای خوشی برای ما به ارمغان آورده است.
ما میدانیم افرادی که بر بیشتر از یک زبان مسلط هستند، حافظهی بهتری دارند و از دید شناختی خلاقتر هستند و از دید ذهنی منعطفتر از تک زبانها هستند.
بررسیهای کانادایی ذکر میکند که ظهور بیماریهای الزایمر و افت عملکرد مغز در دو زبانیها دیرتر از تک زبانیها اتفاق میوفتد، این به این معنی است که فراگیری زبان دوم میتواند به ما یاری رساند تا از دید شناختی تندرست و سالم بمانیم.
خبر مشوق دیگری این است که فواید دو زبانی بودن تنها برای افرادیکه زبان دوم شان را در وقت کودکی یاد نگرفته اند نیز صدق میکند.
پژوهشگران کالج ادینبرگ متوجه شده اند که میلیونها فرد در سرار دنیا زبان دوم شان را بعدها و در مدرسه، دانشگاه، محیط کار و یا ازدواجهای برون وطنی یاد میگیردند.
برآیند این بررسیهای، با ۸۵۳ شرکت کننده، به آشکار روشن کرد که دانستن یک زبان خارجی، بدون توجه به اینکه در چه سنی آن را آموخته باشید برای بافایده است.
یان ویلسون، محققی که در ژاپن مشغول به کار است، چند گزارش نخستین از بررسیها این تکنولوژیها ارایه داده است، که امیدبخش است.
البته، پژوهشگران نمیگویند که لوازم فراصوتی به عنوان ابزارهایی دائم در کلاسهای آموزش زبان استفاده شوند، ولی مهندسان نرم افزارهای هوشمند یافتن راههایی برای گردآوری سرمایه روی این دانش تازه را شروع کرده اند، تا تصویر برداری را با نرم افزارهای کاربردی فراگیری زبان ترکیب کنند.
در بررسیهای بعدی، مگان شورت و همکاران اش نشان دادند که یادگیرندگانی که استعدادهای به خصوصی را در فراگیری سلسله مراتب و الگوهای زبانی از خودشان نشان دادند، توانستند به خوبی گرامر زبان مقصد را از مسیر روش غوطه ور سازی یادبگیرند.
مگان شورت میگوید: ((این تحقیقات مغز محور به ما نشان میدهد که نه فقط برخی از افراد بزرگسال میتوانند مانند کودکان از مسیر غوطه ور سازی بیاموزند، بلکه محتمل است به ما این امکان بدهد تا یادگیرندگان بزرگسال را با محتوای مناسب برای آنها هماهنگ کنیم)).
تحقیقات تصویرسازی مغز امکان دارد در انتها به ما یاری رساند تا بتوانیم فنون فراگیری زبان را به توانمندیهای مغزی شناختی مان وصل کنیم، و به ما بگوید که از راه شیوههای رسمی که بر روی قوانین تاکید دارد مناسبتر یاد میگیریم، یا غوطه ور کردن خودمان در صداهای یک زبان و یا یکی بعد از دیگری
قسمت سوم
فواید فراگیری زبان خارجی برای مغز که نمیدانستید.
در روزگار کنونی محققان پایدار کرده اند که فراگیری زبان دوم میتواند در التیام و بهبود هوش، حافظه و تمرکز نقش با اهمیتی داشته باشد.همینطور میتواند احتمال گرفتار شدن به بیماری افت عملکرد مغز و آلزایمر را بکاهد.
یادگیری زبان جدید یکی از سختترین کارهایی است که بر عهده مغز قرار میگیرد.با وجود این فواید آن بقدری فراوان است که تمام سختی فراگیری را تلافی میکند.
از اونجایی که هر زبان، سختی خاص خود را دارد، فراگیری آن برای مغز یک ممارست محسوب میگردد و هنگامی که مغز شما در موقعیت ممارست قرار میگیرد با گذشت زمان قویتر میشود.
در گذشته باور همگانی، بر این پایه استوار بود که تربیت اطفال در یک خانهی دو زبانه میتواند به رشد فکری آنها زیان بزند.
متخصصان عقیده داشتند که این وضعیت میتواند مغز اطفال را بطور کامل گیج کند و زمینهای برای مبتلا شدن به بیماریهایی مانند اسکیزوفرنی یا هویت چندگانه بوجود بیاید.
ولی دانش آدم در این زمینه بیشتر شد و ما بالاخره به این جمع بندی رسیدیم که واقعیت برعکس چیزیست که در گذشته باور داشتند.
فراگیری زبان دوم یکی از برترین شیوههای عملی برای افزایش دادن ذکاوت و تیزهوشی است.
هم چنین میتواند از مغز شما در مقابل کهولت سن حفاظت کند.
در این نوشتار تاثیر فراگیری یک زبان جدید جمع آوری شده است. این فواید به سن فرد هیچ ارتباطی ندارد.
دو زبانه بودن مهارتهای فردی و کارکرد کلی مغز را التیام میبخشد.
در مورد فراگیری یک زبان جدید و صحبت کردن، تحقیقات بسیاری انجام شده.افرادی که قادر هستند به دو زبان صحبت کنند، در قیاس با افرادی که تنها به یک زبان مسلط هستند مهارتهای زیادتری دارند.
از خصوصیتهای مثبت افرادیکه به چند زبان صحبت میکنند به چند مورد اشاره میکنیم:
- هوش
- تمرکز
- کسب امتیاز زیادتر در آزمونهای ریاضی، روخوانی و قوائد زبان
- توانایی به خاطر آوردن مطالب
- برنامهریزی و تصمیمگیری
- تغییر غیرمنتظره بین فعالیتهای عملی
- کنترل برانگیختگی غیرمنتظره
- درک نقطه نظرات دیگران
- التیام و بهبود توجه، تمرکز و دقت
- قدرتمندی حافظه
- انعطاف روانی و قابلیت کنار آمدن با شرایط جدید
- خلاقیت
- مهارتهای شنوایی
فراگیری یک زبان جدید میتواند در بالارفتن اندازهی مغز و تشکیل ارتباطات جدید در آن تاثیرگذار باشد.
یادگیری زبان خارجی در بالارفتن اندازهی بخش خاصی از مغز تاثیرگذار است.این قسمت همان قسمتی است که وظیفهی شکلگیری، اندوخته و بازیابی خاطرات را بر عهده دارد.
در یکی از بررسیهای انجام گرفته به تعدادی از شرکتکنندگان یک زبان جدید آموخته شد.
با اندازهگیری اندازهی مغز آنها قبل از انجام آزمایش و مقایسهی آن با برآیند بعد از فراگیری، پژوهشگران شاهد افزایش اندازهی بخشهایی از مغز بودند.
بعلاوه تسلط به زبان خارجی میتواند روابطی جدید میان نورونهای مغزی تشکیل دهد.
برای پایدار شدن این مسئله تعدادی از اشخاص انگلیسی زبان به فراگیری زبان چینی پرداختند و پس از ثبت MRI شاهد شکلگیری ارتباطات جدید میان سلولهای مغزی بودند.
این تغییرات تنها به کارکرد مغز محدود نمیشود بلکه بعد از ۶ هفته به آشکار دگرگونی هایی در ساختار مغز هم بوجود میآید.
حتی این پدیده در شرکتکنندگان مسن هم مشاهده شد به همین سبب پژوهشگران پی بردند که قابلیت پلاستیسیتهی مغز بیشتر از اندازه انتظار آنها بودهاست.
فراگیری یک زبان جدید میتواند از مغز شما در مقابل کهولت سن حفاظت کند.
دانستن یک زبان خارجی میتواند احتمال مبتلا شدن به بیماریهای آلزایمر و زوالعقل را چهار تا ۵ سال به تاخیر بیندازد.حتی بهترین داروهای آلزایمر هم قادر هستند گرفتار شدن به بیماری را فقط ۶ تا دوازده ماه عقب بیندازند.
اسکن مغز جوانان دو زبانه تفاوتهای چشمگیری را نشان داد.
پژوهشگران عقیده دارند مغز چنین افرادی در حدی تواتمند است که احمال مبتلا شدن به فراموشی وابسته به سن در آنها شدیدا کاهش مییابد.
نتیجهی جالبی که در این بررسیها مشاهده شد این است که هیچ ارتباطی میان فواید تسلط به دو زبان و سواد فرد وجود ندارد.
سوالی که همواره ذهن پژوهشگران را به خود مشغول میکرد، این بود که آیا حقیقتأ اشخاص دو زبانه در تمام جوانب فراگیری مناسبتر عمل میکنند؟ بنظر میرسد این موضوع هیچ اساس علمی نداشته باشد.
چون دو زبانههایی که قابلیت خواندن و نوشتن ندارند عینا به میزان بقیهی دو زبانهها از فایدههای قید شده در بخش بالا سود میبرند. شاید برای شما پرسش پیش آمده باشد که چنانچه فراگیری زبان دوم برای مغز سودمند است، پس فراگیری زبان سوم و چهارم فواید بیشتری بدنبال دارد؟ پاسخ مثبت است.هر چه آگاهی شما نسبت به زبانهای خارجی بیشتر میشود، از مغز شما حفاظت بیشتری بعمل میآید.
در گذشته تصور میکردند بچه هایی که در خانههای دو زبانه تربیت پیدا میکنند در مورد تحصیلات کارکرد خوبی نشان نمیدهند و شنیدن دو زبان مختلف اطفال را سردرگم و بنابراین پیشرفت آنها را با مشکل روبرو کند.
در نهایت پایدار شد با اینکه این شرایط اطفال را گرفتار خود میکند، بروز چنین دشواری هایی موقتی خواهد بود.
خردسالان دو زبانه در سن سه سالگی به حالت طبیعی برمیگردند.
یکی از فایدههای آموختن دو زبان به اطفال این است که آنها میتوانند در سنین پایینتر از نکات مثبت قید شده در قسمت بالا سود ببرند.
تحقیقات بیشماری پایدار کرده اند که این کودکان کارکرد کلی بهتری دارند، در آزمونهای استاندارد مناسبتر عمل میکنند، خلاقتر هستند و در مدرسه اعتماد بنفس و انگیزهی زیادتری دارند.
فراگیری زبان تازه را شروع نمایید. هربار سه کلمهی جدید یاد بگیرید.
اگر تابحال فراگیری زبان تازه را آغاز نکردهاید، خوبتر است بدانید که هیچوقت برای آغاز دیر نیست.چنانچه هدف شما از فراگیری التیام و بهبود وضعیت ذهنی است (چه کودک باشید و چه یک فرد بالغ) میتوانید از پس آن بربیایید.
بکارگیری یک زبان خارجی نه فقط قابلیتهای مغزی شما را بالاتر میبرد بلکه میتواند در فراگیری همان زبان هم به شما یاری میرساند.
شاید متصور شوید که طی کردن این گذرگاه کاری بس مشکل یا نشدنی باشد.
ضروری نیست برای افزایش دادن قدرت مغزی تمام زیر و بم زبان را بیاموزید.
حتی کسب اطلاعات محدود در زمینه یک زبان دیگر هم اثربخش خواهد بود.
روزانه سه کلمهی جدید یاد بگیرید تا آثار آن را خودتان تجربه نمایید.
نه فقط به مغزتان ممارست میدهید بلکه کتابچهای از کلمات را در ذهنتان جابجا میکنید.
چنانچه صد کلمهی متداول زبان خارجی را بیاموزید، میتوانید با دانشی که کسب کردهاید نصفی از مکالمات روزمره را انجام بدهید.
بااهمیتترین فایدهی فراگیری یک زبان خارجی هم توانایی برقرار نمودن رابطه با دیگران است.
میتوانید در گوگل عبارت صد کلمهی اساسی را جستجو کنید و از درسهای مجانی مرتبط به زبانهای مختلف سود ببرید.
متصور شوید که با فراگیری سه کلمه طی روز، پس از گذشتن ۳ ماه چه میزان اطلاعات جدید کسب میکنید.
ضروری نیست دانش خودتان را در همین حد نگه دارید.
با فراگیری هزار کلمهی اساسی میتوانید نود درصد از مطالب نوشته شده به آن زبان را بفهمید.
یعنی در کمتر از یک سال قادر خواهید بود که بسادگی متون خارجی را مطالعه کنید.
مغز شما گرایش دارد از فعالیتهای تکراری فرار کند و در تجربیات تازه و پیچیده غرق شود.یاد گرفتن یک زبان جدید عینا خواستهی مغز شما است.
میلیونها نفر با انجام بازیهای فکری مانند سودوکو سعی دارند بر تواناییهای مغزی خودشان بیفزایند ولی ما بهتان پیشنهاد میکنیم که بجای انجام بازی، یک زبان خارجی یاد بگیرید تا بعد از مدت زمانی از دانش خودتان بهره جویی کنید.
بعلاوه تسلط به یک زبان خارجی میتواند از نظر کاری اهمیت بسیاری داشته باشد چون احتمال گزینش و انتخاب شدن شما به عنوان کارمند را بالا میبرد.
پس از آن با سفر کردن به نقطههای مختلف میتوانید اطلاعات بیشتری بدست بیاورید و اعتماد بنفس بالاتری داشته باشید.
میتوانید با تعداد قابل توجهی از اشخاص معاشرت کنید و خوش بگذرانید.
درهایی از گزینههای مختلف پیش روی شما باز میشود و شما براحتی در مورد موقعیت شغلی، محل زندگی و بازنشستگی تصمیمگیری میکنید.
با فراگیری یک زبان جدید مغز شما در بهترین و سالمترین حالت خود قرار میگیرد بطوری کی میتوانید از لحظه لحظهی زندگی به بهترین شکل لذت ببرید..
قسمت چهارم
زبان آموزی مغز را متحول میکند.
صحبت کردن به زبان دوم میتواند همه چیز را تغییر بدهد، از مهارتهای حل مسئله گرفته تا شخصیتاین دگرگونی، انسان را به گونهای جلوه میدهد که گویی نفر دومی در درونش وجود دارد.
هنگامی که من فقط یک نوزاد بودم، مادرم روی تخت مرکز درمانی با ترفندی خاص، رویه رشد مغزی من را تغییر داد؛ ترفندی که مرا در فراگیری، انجام چند وظیفه بطور همزمان و حل مشکلات تواناتر میساخت.در نهایت کار مادرم حتی احتمال دارد مغز مرا از زوال در دوره کهنسالی حفاظت کند.
ولی ترفند او چه بود؟ از همان شروع او به زبان فرانسه با من صحبت کرد در حالیکه همه در اطراف من انگلیسی حرف میزدند.
در آن لحظه مادر من هیچ ایده خاصی نداشت و نمیدانست این کار او سبب قوی شدن شناختی من خواهد شد.او فرانسوی و پدرم انگلیسی تبار بود، بنابراین آنها بسادگی احساس میکردند من و برادرانم را باید دوزبانه تربیت دهند.
با وجود این من بزرگ شدم و طی این دوره تحقیقات زیادی انجام شد که نشان میداد صحبت کردن به دو زبان احتمال دارد تاثیر عمیقی بر روش اندیشه کردن افرادی مانند من داشته باشد.
بالا رفتن توان و قدرت شناختی فقط آغاز کار بود.براساس برخی بررسیهای حفظیات من، ارزشها و حتی شخصیت من احتمال دارد براساس این که من به چه زبانی صحبت میکنم تغییر نماید.
تقریبا شاید بتوان گفت مغزهای دوزبانه منزلگاه دو حافظه جداگانه هستند
همه اینها نقش اساسی زبان در اندیشه و فکر بشر را بیشتر از پیش برجسته میکند.لورا آن پتیتو عقیده دارد دوزبانه بودن، یک میکروسکوپ شگفت آور در مغز آدم است.
تردیدها درباره زبان دوم
گرچه در مورد نظریه دو زبانه بودن همواره نمیتوان اینقدر خوشبین بود.برای خیلی از پدر و مادرها مانند پدر و مادر من تصمیم به تربیت کودکان دو زبانه همواره بحث انگیز بوده است.
دست کم از قرن ۱۹ بود که معلمان هشدار دادند آموزش دو زبان محتمل است به گونهای سبب گیج شدن کودک شود که هیچیک از دو زبان را بخوبی یاد نگیرد.
در بهترین حالت پژوهشگران فکر میکردند کودکان توانایی دارند یک استاد همه کاره و هیچ کاره شوند و در بدترین حالت آنها مظنون بودند که شاید این موضوع مانع رشد جنبههای دیگر شده و بنابراین ضریب هوشی آنها پایینتر بیاید.
ولی این ایام بنظر میرسد چنین هراس هایی ناموجه است.اشخاص دو زبانه گرایش دارند در هر زبان واژگان زیادتری نسبت به همسالان تک زبانه خود داشته باشند و گاهی این کودکان دو زبانه در نامگذاری اشیا به منظور نیل به کلمه درست، کندتر عمل میکنند.
ولی یک مطالعه اساسی و مهم در دهه ۶۰ توسط الیزابت پیل و والاس لامبرت در دانشگاه مک گیل کانادا نشان داد توانایی صحبت به دو زبان در حالت کلی مانع رشد نمیشود.
برخلاف انتظار، در ۱۵ آزمایش شفاهی و غیرشفاهی هنگام کنترل عواملی مانند وضعیت اقتصادی و اجتماعی و تربیت و آموزش که شاید بر کارایی هر کس اثرگذار باشد، کودکان دو زبانه نسبت به تک زبانهها برتری داشتند.
جای تاسف است که یافتههای آنها به میزان قابل توجهی نادیده گرفته شد بعد از آن عده اندکی بدنبال تحقیقات آنها در زمینه مزیتهای دو زبانگی رفتند، ولی اغلب پژوهشگران و مربیان بدنبال ایدههای قدیمی بودند.
نکته: توانایی صحبت به دو زبان در حالت کلی مانع رشد نمیشود.برخلاف انتظار، هنگام کنترل عواملی مانند وضعیت اقتصادی و اجتماعی و تربیت و آموزش که شاید بر کارایی هرفرد اثرگذار باشد، کودکان دو زبانه نسبت به تک زبانهها برتری داشتند.
تنها در چند سال تازه دو زبانگی به صورتی که سزاوار و شایسته بود، مورد عنایت قرار گرفته است.الن بیالیستوک یکی از روان شناسان دانشگاه یورک تورنتو میگوید: من به مدت سی سال در اتاق تاریک و کوچکم نشسته بودم و کارهایم را انجام میدادم، ولی بطور خیلی ناگهانی و در ۵ سال پیش همه چیز عوض شده و درهای بسته باز شدند و علاقه من بانجام مطالعه در این مورد شعله ور شد.
قسمتی از این علاقه تجدید شده ناشی از ظهور تکنولوژیهای جدید مانند طیف سنجی نزدیک به مادون قرمز fNIRS است که بوسیله استفاده از آن پژوهشگران برای نخستین بار توانستند بازتاب مغز نوزادان را در برخوردهای نخستین با زبان مورد مطالعه وارد میکند.
با بکارگیری این تکنیک، پتیتو و همکارانش توانستند اختلاف ژرف میان نوزادان تک زبانه و دو زبانه را کشف کنند.براساس یک تئوری عامه پسند، نوزادان بگونهای متولد میشوند که قادر به تشخیص تفاوت میان اصوات هر زبانی هستند.
البته تصور بر اینست که در یک سالگی آنها این قابلیت را از دست میدهند. و مغز آنها منحصرا به سوی اصوات زبان مادری کشیده میشود.
پتیتو و همکارانش دریافتند ولو در انتهای یک سالگی فعالیت عصبی کودکان دو زبانه در جواب به زبانهای بطور کامل ناآشنا بیشتر از کودکان تک زبانه است.این یافتهها نشان میداد احتمال رشد و تحکیم بیشتر مغزی در اطفال دو زبانه نسب به عقب ماندگی آنها زیادتر است و بنظر میرسد این موضوع برای فراگیری زبانهای جدید در طول حیات یک فرد کمک بیشتری به او میکند.
طی آزمایشی، پژوهشگران از کودکان دو زبانه و تک زبانه خواستند یکسری جملات را بشکلی نقطه گذاری کنند که از نظر گرامری درست باشد.هر ۲ دسته روی جملات درستی مانند سیب روی درخت رشد میکند، کارکرد درستی داشتند ولی در مواجه با جملات بی معنا مانند سیب روی بینی رشد میکند کودکان تک زبانه گرفتار اشتباه شده ولی کودکان دوزبانه پاسخ درست را میدادند.
کارکرد مناسبتر مغز دوزبانهها
بیالیستوک گمان میکند علاوه بر مهارتهای گرامری، کارکرد دو زبانهها در ساختار اجرایی مغز و مجموعه گستردهای از مهارتهای ذهنی که برای بلوکه کردن اطلاعات بی ربط بوده و روی فعالیت دستها متمرکز است، کامیابی زیادتری دارد.در این تست دو زبانهها با ندیده گرفتن معانی جملات بی معنا تمرکز بهتری روی گرامر جملات داشتند.
در آزمایشهای دیگری هم مانند سوئیچ کردن بین امورات مختلف، به عنوان مثال هنگام طبقه بندی اشیا براساس شکل یا رنگ، کودکان دوزبانه از برتری بیشتری برخوردار بودند.
این صفات تقریبا در تمام امور ما نقش حیاتی دارد، از خواندن گرفته تا ریاضیات و رانندگی؛ بنابر این ارتقای آنها سبب انعطاف و نرمش پذیری بیشتر ذهنی ما شده و احتمال دارد علت کارکرد مناسبتر کودکان دو زبانه در آزمایش لامبرت و پیل را توجیه کند.این خصوصیات حتی احتمال دارد مهارتهای اجتماعی ما را گسترش دهد.
پائولو فرناندز و سام گلاکزبرگ دو تن از روان شناسان دانشگاه پرینستون دریافته اند دو زبانهها مناسبتر میتوانند برای درک وجه دیگر موضوعات مختلف، خودشان را به جای نفرات دیگر وارد میکند و از منظر آنها به مسائل نگاه کنند.
علتش هم اینست که آنها به سادگی میتوانند از آنچه هم اکنون میدانند چشم پوشی و روی دیدگاه دیگری تمرکز کنند.
ادامه تحقیقات محققان در این مورد نشان میداد دو زبانه بودن علاوه بر حفظ قوای فکری میتواند سبب کاهش افت عملکرد مغز در دوره کهنسالی شود با بررسی ۱۸۴ شخص مبتلا شده به جنون پژوهشگران متوجه شدند اغلب آنها تک زبانه هستند.
از دیگر برآیند جالب توجه تحقیق این بود که هر یک از زبانهای اشخاص دو زبانه روی شخصیت آنها تاثیر گذاشته و به عنوان مثال شخصیت یک فرد انگلیسی فرانسوی تبار هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی با وقت صحبت کردن به زبان فرانسوی متمایز است.
یک توجیه این میتواند باشد که هر زبان ارزشهای فرهنگی همان زبان را به ذهن ما متبادر میسازد.به عنوان مثال عفت در فرهنگ و زبان مکزیکی بیشتر از فرهنگ آمریکایی مورد احترام است.
احتمال دارد برخی سوئیچهای رفتاری ارتباط بسیار نزدیکی با نقش زبان به عنوان چارچوبی که پشتیبان و سازمان دهنده خاطرات ماست، داشته باشد.
حتی شواهدی وجود دارد که نشان میدهد گرامر یک زبان میتواند در تشکیل حافظه ما نقش داشته باشد.
با وجود پیشرفتهای تازه باز هم امکانپذیر است پژوهشگران تنها بخش کوچکی از نقش دو زبانگی را ببینند و سوالات بسیاری در این مورد باقی بماند.پژوهشگران اعتقاد دارند در هر سنی میتوان زبان دومی را بشکل روان یاد بگیرید و از برتریهای ساختار شناختی آن سود مند شوید و با تحریک ذهنتان، ذهنی پویاتر داشته باشید.
بزرگترین گروه فوق تخصصی پزشکان مغز و اعصاب و متخصصین روانپزشکی در ایران
شاید دیگر کمتر کسی اطلاع نداشته باشد که در مجموعه بزرگ پزشکان جایروس بهترین فوق تخصص های مغز و اعصاب و اعصاب و روان و برترین فارغ التحصیلان آمریکا،اسپانیا و آلمان حضور دارند و خدمات مغزواعصاب و روان که در این مجموعه ارائه می شود با کیفیت ترین در تمام ایران است!
کادر درمانی جایروس از لحاظ تخصصی در حیطه های اعصاب، در تمام کشور بی نظیر است
شماره تماس های نوبت گیری سریع
مشاوره های تلفنی و ویزیت آنلاین ویدئویی نیز ارائه می شود.
واحد مغز و اعصاب و روان ☎ 22616377_021 ☎
واحد انجام تست خواب ☎ 02122639401 ☎
واحد ویزیت متخصص اختلالات خواب ☎ 02122648627 ☎
واحد مشاوره و روانشناسی ☎ 22636863_021 ☎
واحد مغز و اعصاب و روان غرب تهران (آزادی) ☎ 02166158469 ☎
اگر بی خوابی دارید، علاوه بر خدمات حضوری در کلینیک، میتوانید با تهیه دوره جامع درمان بیخوابی که توسط دکتر مصطفی امیری فلوشیپ اختلالات خواب تهیه شده است، بی خوابی تان را بدون دارو و در منزل درمان کنید.
درمان بی خوابی بدون دارو با ۱۱۳ روش علمی و خانگی (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
اگر دچار افسردگی هستید یا میخواهید احساس شادی و لذت را در زندگی تان تقویت کنید، میتوانید بصورت حضوری توسط متخصصین روانپزشکی یا روانشناسان مجموعه جایروس ویزیت شوید و علاوه بر خدمات حضوری، میتوانید با تهیه دوره آنلاین درمان افسردگی در خانه که توسط مجموعه پزشکان جایروس تهیه شده است، افسردگی تان را در منزل و بدون دارو درمان کنید (برای دیدن ویدئو معرفی دوره، کلیک کنید)
درمان افسردگی در منزل بدون دارو (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
امتیاز بینندگان:5 ستاره
کاش منبع انگلیسی مقالاتی که بهشون استناد کردید در پایین مقاله میدادید
من از مقاله ای که یادگیری زبان در بزرگسالی با تغییرات ساختاری مغز مرتبط میدانست خوشم اومد اما (غیر از دکتر کلاین که اون هم اسپل انگلیسی اسمش نیست) آدرس مقالشون وجود نداره