اختلال وسواس فکری_ عملی از تشخیص تا درمان
توصیف و تشخیص وسواس فکری عملی
اختلال وسواس فکری عملی یکی از ناتوانکنندهترین اختلالهای اضطرابی است که با افکار تکرارشونده، تکانهها و تصاویر اضطراب زا (وسواسهای فکری) یا فعالیتهای رفتاری یا ذهنی که بیمار احساس میکند باید به شیوهای تکراری و آیینمند انجام دهد تا اضطرابش کاهش یابد و یا از پیامدهای اضطرابآور جلوگیری کند (وسواسهای عملی) شناخته میشود.
وسواسهای عملی بهطورمعمول در پاسخ به وسواسهای فکری ایجاد میشوند. تشخیص اختلال وسواس فکری عملی در صورتی مطرح میشود که وسواسهای فکری و یا عملی بهطور قابلملاحظه ای منجر به اضطراب شده و وقتگیر باشند. وسواسهای فکری عموماً شامل ترس از آلودگی با میکروب یا مواد سمی، ترس از آسیبرسانی به خود یا دیگران به دلیل بیاحتیاطی و ترس از انجام یک عمل غیرقابلقبول است. سایر اشکال وسواسهای فکری شامل ناراحتی از عدم تقارن و یا دور انداختن اجسام و همچنین طیفی از ترسهای خرافی یا افکار جادویی است.
معمولاً افکار وسواسی فرد در تناقض آشکار با نظام ارزشی او هستند (بهعنوانمثال یک فرد بسیار مذهبی که میترسد کفر بگوید؛ پدر مهربانی که میترسد پسرش را بکشد) و غیرقابل احساس میشوند.
وسواسهای عملی بهعنوان رفتارهای آیینمند نیز شناخته میشوند و معمولاً بهصورت اعمال آشکار (از قبیل وارسی مکرر اجاقگاز، برای اطمینان از خاموش بودن) و یا اعمال ذهنی (از قبیل تکرار کردن ذکر و دعا) میباشند. وسواسهای عملی یا رفتارهای آیینمند شامل شستشو/نظافت مفرط و وارسی مکرر است؛ که به ترتیب در 50 و 43 درصد موارد دیده میشود.
سایر آیینمندیها یا رفتارهای وسواسی شامل این موارد میباشد:
_ تکرار کلمات
_ عبارات یا دعا
_ احتکار اجناس
_ اصرار بر چیدن اجسام به ترتیب با شیوه خاص
تقریباً 36 درصد از رفتارهای آیینمند افراد مبتلابه اختلال وسواس فکری عملی بهصورت شمارش، 31 درصد بهصورت اطمینان طلبی، 28 درصد بهصورت قرینگی، 18 درصد بهصورت احتکار است
48 درصد از افراد مبتلابه اختلال وسواس فکری عملی رفتارهای آیینمند چندگانه و 60 درصد از آنها وسواسهای چندگانه را گزارش میکنند.
اگرچه تشخیص اختلال وسواس فکری عملی میتواند برای فردی که فقط وسواسهای فکری یا عملی دارد مطرح شود، اما اکثریت بیماران (بیش از 90 درصد) هم وسواسهای فکر و هم عملی دارند. تقریباً 2 درصد از بیماران فقط از وسواسهای فکری رنج میبرند.
همچنین افراد مبتلابه اختلال وسواس فکری عملی معمولاً رفتارهای اجتنابی منفعل یا گریز را نشان میدهند، بعلاوه تردیدهای بیمارگونه نسبت به انجام صحیح وظایف و فعالیتهای خود دارند، هرچند که با شواهد عینی در تضاد باشد. افراد مبتلابه اختلال وسواس فکری عملی تا حدودی این آگاهی را دارند که وسواسهای فکری و عملیشان اغراقآمیز و غیرواقعبینانه است. بااینحال، این آگاهی در طول بیماری کم و زیاد شده و در برخی موارد ممکن است وجود نداشته باشد. حتی زمانی که افراد نسبت به بیمعنا بودن وسواسهای فکری و عملی خود بینش دارند، بازهم توقف این وسواسهای فکری و عملی مزاحم و تکراری ناتوان هستند.
وسواس فکری عملی
ممکن است افراد پیش از مراجعه برای درمان، سالها از اختلال وسواس فکر عملی رنجبرده باشند. برخی از بیماران از تکرار زیاد رفتارهای آیینمند در طول روز مستأصل میشوند و این علائم در توانایی آنها برای عمل به نقشهای اجتماعی از قبیل شغل و روابط زناشویی با سایر روابط بین فردی مداخله میکند. افراد زیادی از موقعیتهای برانگیزاننده وسواسهای فکری اجتناب میکنند؛ و برخی از بیماران هم خود را در خانه محبوس میکنند.
اغلب بیماران سایر اعضای خانواده را نیز درگیر رفتارهای وسواسی خود میکنند بهعنوانمثال ممکن است یک مادر فرزندان خود را پیش از ورود به خانه درگیر شستشوی دقیق و آیینمند کند. درنتیجه اختلال وسواس فکری عملی با میزان بالیی از ناتوانی و کاهش کیفیت زندگی مرتبط است.
تقریباً 38 درصد از افراد دچار اختلال وسواس فکری عملی در برخی اوقات قادر به انجام شغل خود نیستند، 32 درصد بیکارند و 24 درصد در طبقه اقتصادی پایین هستند. بر اساس پژوهش هزینههای اختلال وسواس فکری عملی بالغبر 4/8 میلیارد دلار است و هزینههای غیرمستقیم آنکه شامل کاهش کارآمدی و حتی مرگ میباشد 2/6 میلیارد دلار برآورد شده است.
شیوع و خط سیر وسواس فکری عملی
نرخ شیوع طول عمر بین 9/1 تا 3 درصد برآورد شده است. اختلال وسواس فکری عملی بین زنان و مردان شیوع یکسانی دارد. سن شروع اختلال وسواس فکری عملی بین آغاز نوجوانی و اوایل جوانی است، گرچه شروع در دوره کودکی نیز مشاهده میشود. دوره حساس ابتلا به اختلال وسواس فکری عملی در افراد مذکر بین 13 تا 15 سالگی و برای افراد مونث بین 20 تا 24 سالگی است.
گرچه بروز این اختلال معمولاً تدریجی است، بروز حاد نیز مشاهدهشده است. سیر این اختلال بدون درمان مزمن است گرچه علائم افت خیز دارند بااینحال در تعدادی علائم روبهزوال میرود. فشار روانی میتواند موجب تسریع بروز علائم شود و همچنین در سایر مراحل بیماری منجر به تشدید بیماری گردد.
عوامل ژنتیکی/زیستی در وسواس فکری عملی
پژوهشهای زیادی از نقش عوامل زیستی در بروز اختلال وسواسی فکری عملی حمایت میکنند. این واقعیت که اختلال وسواس فکری عملی در خانوادههای افراد مبتلابه این اختلال متراکم است نشاندهنده نقش ژنها و محیط در ایجاد بیماری میباشد. در خویشاوندان افراد مبتلا نیز شیوع اختلال وسواس فکری عملی بالاست که این بیشازپیش نقش ژن را در اختلال نشان میدهد.
در کارکردهای مغزی افراد دچار وسواس تغییراتی را در کارکردهای مغزی نشان میدهند ازجمله فعالیت بیشتر هسته دمدار و تالاموس و اجزایی از قشر پیشانی. مطالعات نشان دادهاند وقتی افراد دچار وسواس درمانهای دارویی و رواندرمانی را پشت سر گذراندند فعالیتهای این نواحی بهبود پیداکرده است.
تبیین اختلال وسواس فکری عملی بر اساس رویکرد شناختی رفتاری
بر اساس این مدل اشیا، موقعیتها، افکار یا تصاویر بیضرر و خنثی میتوانند موجب ناراحتی و ترس شوند، زیرا در ابتدا با رویداد یا محرکی همراه شدهاند که بهطور طبیعی اضطراب زا بوده است. از طریق این تداعی، افکار معمولی، ناخواسته و مزاحم همچنین اجسام موقعیتها و سایر موارد خنثی، شروع به برانگیختن خودبهخودی اضطراب میکنند؛ بنابراین افراد دچار وسواس شروع به ترسیدن از افکار خود و همچنین اشیا یا موقعیتهای برانگیزاننده این ترسها میکنند.
این مدل تأکید میکند که اضطراب از طریق شرط سازی تداوم پیدا میکند. فرد تلاش میکند تا از افکار موقعیتها و اشیا اضطراب زا اجتناب کرده و یا بگریزد و به همین ترتیب احساس آرامش ناشی از این اعمال منجر به تقویت رفتارهای اجتنابی و گریز میشود.
بر اساس این مدل ازآنجاییکه وسواسهای فکری مزاحم هستند، اجتناب منفعل و رفتارهای گریز که عموماً در مبتلایان به سایر اختلالهای اضطرابی مشاهده میشوند، در کاهش اضطراب این بیماران ناکارآمد هستند. درنتیجه افراد، رفتارهای اجتنابی فعالی را گسترش میدهند (وسواسهای عملی یا رفتارهای آیینمند) تا اضطراب ناشی از محرک شرطی را کاهش دهند. این رفتارها به دلیل ایجاد آرامش فوری تداوم مییابند.
نکته جالب اینجاست که وسواسهای عملی، همانند اجتناب منفعل و گریز در بلندمدت باعث افزایش اضطراب وسواس گونه میگردد، زیرا مانع از یادگیری این مطلب میشود که رویدادها و موقعیتها، افکار و سایر موارد شرطی شده بهخودیخود خطرناک نیستند و بدون استفاده از رفتارهای اجتنابی نیز اضطراب خودبهخود کاهش مییابد؛ بنابراین باوجوداینکه این افکار، موقعیتها یا اشیا خطرناک نیستند و دیگر ارتباطی با رویدادهای اضطراب زا ندارند، ولی اضطراب کماکان باقی میماند.
وسواس فکری عملی
بهعنوانمثال زنی که ترس از آلودگی با مواد شیمیایی دارد، ممکن است از مغازههایی که فکر میکند مواد شیمیایی میفروشند (مثل سوپرمارکتها) اجتناب کند. اجتناب از این مغازهها پایان مشکل نیست، زیرا تصور این مغازهها هم ترس از آلودگی را در او برمیانگیزد و او را وادار به شستشوی مکرر دستهایش برای برطرف کردن آلودگی ادراکشده میکند.
بسیاری از افراد مبتلابه اختلال وسواس فکری عملی زمان زیادی را صرف اجتناب از موقعیتهای اضطراب برانگیز میکنند که این کار اغلب منجر به محدودیت قابلتوجهی در زندگی آنها میشود. این اعمال عموماً برای آنها پاداشدهنده تلقی میشود، زیرا باعث میشود که در کوتاهمدت احساس بهتری داشته باشند و این موضوع احتمال تکرار این اعمال را افزایش میدهد. درواقع مشکل اصلی، همین کاهش کوتاهمدت اضطراب است.
هنگامیکه افکار وسواسی مجدداً به ذهن خطور کنند، عمل باید مجدداً تکرار شود و این کار بهزودی زود تبدیل به رفتارهای آیینمند و وسواسهای عملی میشود. اگرچه اغلب بیماران از آیینمندیهای وقتگیر و بیمعنی خود به ستوه میآیند، اما به دلیل ایجاد آرامش موقتی، مجبور به تکرار آن اعمال هستند. انجام مکرر این رفتارهای آیینمند مانع از یادگیری این مطلب میشود که استفاده طولانیمدت از این رفتارها فقط باعث تقویت اضطراب ناشی از وسواسهای فکری میشوند.
بهعنوانمثال، زنی که ترس از آلودگی با مواد شیمیایی دارد، با شستن مداوم دستهای خود مانع از فراگیری این مطلب میشود که حتی اگر به مغازه فروشنده مواد شیمیایی برود و دستهایش را هم نشوید مسموم نخواهد شد؛ بنابراین، باور وی درباره خطر مواد شیمیایی بدون تغییر باقی میماند.
درمان رفتاری
برای سالها این اختلال مقاوم به درمان معرفی میشد تا اینکه میرز مدل درمانی را برای این اختلال معرفی کرد. این مدل بانام مواجهه و جلوگیری از پاسخ معرفی شد. این پروتکل درمانی شامل مواجهه مکرر بیمار با افکار وسواسی به همراه جلوگیری از انجام آیینمندیهاست.
هدف مواجهه و جلوگیر از پاسخ شکستن چرخه شرطیسازی است که باعث تداوم اختلال میشود. فرد مبتلابه وسواس فکری باید با وسواسهای فکری خود و همچنین موقعیتها، رویدادها اشیا و سایر موارد برانگیزاننده افکار وسواسی مواجه شود. چنانچه مواجهه بهصورت مکرر صورت گیرد اضطراب بیمار کاهش خواهد یافت.
علاوه بر این، بیمار پی میبرد که میتواند افکار وسواسی را بدون توسل به رفتار اجتنابی تحمل کند و اینکه افکار وسواسی (و همچنین اشیا، موقعیتها، رویدادها و سایر موارد برانگیزاننده افکار وسواسی) ذاتاً خطرناک نیستند؛ بهعبارتدیگر مواجهه به فرد مبتلابه اختلال وسواس فکری –عملی اجازه میدهد تا با افکار وسواسی، رویدادها، اشیا و سایر موارد مرتبط با آنها روبرو شود؛ این عمل سبب میشود فرد دریابد که اینها بیضرر بوده و اضطراب را کاهش میدهد.
بااینحال، برای اینکه مواجهه اثربخش باشد، باید انجام وسواسهای عملی توسط بیمار و درنتیجه تجربه آرامشی ناشی از آن جلوگیری شود. در غیر این صورت، این رفتارهای کاهنده اضطراب در حین مواجهه، از روند کاهشی ثانویه و رسیدن به حالت طبیعی جلوگیری میکند. در عوض، این کار باعث تقویت چرخه آسودگی، افزایش اجتناب و تداوم اضطراب در بلندمدت خواهد شد.
عوامل شناختی
عوامل شناختی توضیح میدهند که چرا برخی از افراد در مقابل افکار مزاحم پریشانی بیشتری را تجربه میکنند. این مدل مدعی است که تلفیق تکنیکهای شناختی در درمان اختلال وسواس فکری عملی ریزش بیماران را حین درمان کاهش میدهد و باعث افزایش کارایی درمان میشود.
در مدل شناختی افکار مزاحم که عمدتاً جنس وسواسهای فکری را تشکیل میدهند پدیدهای معمول تلق میشوند. در تائید ان نظریه بیش از 90 درصد انسانها این افکار را تجربه میکنند که کاملاً مشابه با افکار وسواسی میباشند.
طبق این مدل وقتی افراد از راهبردهایی استفاده میکنند که حواسشان را پرت کنند یا اثر افکار وسواسی را خنثی کنند درواقع به وسواس کمک میکنند و باعث تشدید علائم وسواسی میشوند.
مبتلایان به وسواس فکری افکار ریشهای درباره مسئولیتپذیری افراطی، خود سرزنشگری، فاجعه سازی کردن، کمالگرایی افراطی دارند که وجود این افکار زیربنایی یکی از علتهای شروع و تداوم وسواسهای فکری بهحساب میآید. در درمان وسواس سعی میشود این افکار زیربنایی شناسایی و سپس در جهت تعدیل آنها تلاش میشود تا بتوان از این طریق با وسواس مبارزه کرد.
حمید ضرابی
کاندیدای دکتری روانشناسی بالینی از انستیتو روانپزشکی تهران
دارای مدرک رفتاردرمانی دیالکتیک از انجمن روانشناسی بریتانیا در کشور امارات
متخصص در حوزه های وسواس، افسردگی، اختلالات اضطرابی
بزرگترین گروه فوق تخصصی پزشکان مغز و اعصاب و متخصصین روانپزشکی در ایران
شاید دیگر کمتر کسی اطلاع نداشته باشد که در مجموعه بزرگ پزشکان جایروس بهترین فوق تخصص های مغز و اعصاب و اعصاب و روان و برترین فارغ التحصیلان آمریکا،اسپانیا و آلمان حضور دارند و خدمات مغزواعصاب و روان که در این مجموعه ارائه می شود با کیفیت ترین در تمام ایران است!
کادر درمانی جایروس از لحاظ تخصصی در حیطه های اعصاب، در تمام کشور بی نظیر است
شماره تماس های نوبت گیری سریع
مشاوره های تلفنی و ویزیت آنلاین ویدئویی نیز ارائه می شود.
واحد مغز و اعصاب و روان ☎ 22616377_021 ☎
واحد ویزیت متخصص اختلالات خواب و نوبت انجام تست خواب ☎ 02122648627 ☎
واحد مشاوره و روانشناسی ☎ 22636863_021 ☎
اگر بی خوابی دارید، علاوه بر خدمات حضوری در کلینیک، میتوانید با تهیه دوره جامع درمان بیخوابی که توسط دکتر مصطفی امیری فلوشیپ اختلالات خواب تهیه شده است، بی خوابی تان را بدون دارو و در منزل درمان کنید.
درمان بی خوابی بدون دارو با ۱۱۳ روش علمی و خانگی (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
اگر دچار افسردگی هستید یا میخواهید احساس شادی و لذت را در زندگی تان تقویت کنید، میتوانید بصورت حضوری توسط متخصصین روانپزشکی یا روانشناسان مجموعه جایروس ویزیت شوید و علاوه بر خدمات حضوری، میتوانید با تهیه دوره آنلاین درمان افسردگی در خانه که توسط مجموعه پزشکان جایروس تهیه شده است، افسردگی تان را در منزل و بدون دارو درمان کنید (برای دیدن ویدئو معرفی دوره، کلیک کنید)
درمان افسردگی در منزل بدون دارو (برای شروع، اینجا کلیک کنید)
اینکه افکار کفر و توهین به ذهن مون میاد هم جز وسواسه یا اینکه فکرها منحرف؟
شما می تونین براش کاری کنید؟ زندگیمون فلج شده
بله اینها جز افکار وسواسی به شمار میآیند که به صورت مزاحم و ناخواسته وارد ذهن افراد دچار وسواس میشوند و معمولا کنترل کردن آنها برای افراد دچار وسواس بسیار مشکل است. / بله رواندرمانی به همراه دارو درمانی میتواند به شما کمک کند. در این زمینه میتوانید برای آقای دکتر حمید ضرابی برای رواندرمانی و آقای دکتر هرمزپور برای دارودرمانی، نوبت ویزیت تهیه فرمایید. سپاس.
درود بر شما اقاي دكتر، استفاده كرديم
امتیاز بینندگان:5 ستاره
امتیاز بینندگان:1 ستاره
امتیاز بینندگان:5 ستاره