تعادل در یوگا

لغت سانسکریت که وضعیت را در یوگا توصیف می کند، آسانا (asana) می باشد. اما فقط 3 متن از 196 متن در فلسفه و عمل یوگا با ( yoga sutras ) با آسانا در ارتباط هستند. در این متون یک اصل اساسی بیان شده است. این اصل امروزه تقریبا در همه ی کلاس ها نادیده گرفته می شود و نادیده گرفتن این اصل آسیب های جزئی یا جدی در پی دارد.

سوترا بیان می کند که ” آسانا یک وضعیت ثابت و راحت است.” (سوترا در واقع رشته افکاری که متن های معنوی باستانی را تشریح می کند.). سوترا باید هر فرد را در تمرین وضعیت های یوگا راهنمایی کند. اجازه بدهید به این مسئله بپردازیم که چرا تمرین آسانا بدون این دستورالعمل آسیب رسان است و چرا تمرین به همراه آن بسیار امیدوار کننده است.

رسیدن به تعادل از طریق مطالعه

برای مدت زیادی بود که سوترا باعث حیرت من شده بود. تمرین یوگا که به آن عادت داشتم اصلا راحت نبود. گاهی ثابت بود اما راحت هرگز. سپس به همراه یک معلم به مطالعه پرداختم که به من کمک کرد تا این تعادل را از طریق سوترا در درون بدن خود پیدا کنم. از طریق کمک وی و خواندن متون ترجمه شده ی متنوع و نظریه های مختلف در مورد تفکرات یوگا و رابطه ی آن با دنیای طبیعی، به این تفکرو تعادل رسیدم.

آنچه در سوترا به آن اشاره می شود نوعی تعادل و توازن انرژی است. به خاطر داشته باشید که منظور از انرژی که به کار می برم حس جدید در هر سن و سالی نیست. در حقیقت من درباره ی نیروهای ملموس در بدن صحبت می کنم.

شاخه ای از یوگا که امروزه زیاد تمرین می شود یوگای هاتا (hatha) نامیده می شود. لغت هاتا اشاره به تعادل بین تضادها دارد، ha یعنی خورشید یا انرژی مردانه و tha یعنی ماه یا انرژی زنانه. هدف اصلی یوگای هاتا در واقع اصلاح تعادل تضادها در درون یک فرد می باشد ( مرد و زن، قدرت و انعطاف، شهود و دلیل و غیره). دانش آموزان این تعادل را به عنوان احساسی از تمامیت و رفاه کلی تجربه می کنند. این تعادل تنها از طریق ارج نهادن به اصل اساسی آسانا به دست می آید.

حد وسط انرژی

اجازه بدهید به روش هایی بپردازیم که می توانید این تعادل پر انرژی را در درون خود حس کنید. سپس وقتی در یک کلاس شرکت می کنید اگر بیشتر روی وضعیت ها تمرکز کنید تا روی اصول، خواهید دانست که چگونه از خود مراقبت کنید.

تمام این ها مربوط به هسته است، اما هسته واقعا آن چیزی که شما تصورش را دارید نیست. معمولا در دنیای تناسب اندام، هسته به قسمت تحتانی شکم اشاره دارد. در یکی از کلاس های آناتومی که با یکی از متخصصان آناتومی داشتم، برای همیشه درک من را نسبت به هسته تغییر داد. این متخصص به ما آموخت که هسته بخشی است که به استخوان نزدیک تر است که تمام بدن را در بر می گیرد.

من در کلاس های خود از اصطلاح “حد وسط انرژی” برای آموزش نحوه ی اتصال به هسته یا مرکز خود به دانش آموزان  استفاده می کنم. این مفهوم قابل دسترسی است و بدن به آن پاسخ می دهد. آگاهی از حد وسط انرژی در بدن به این منظور است که پزشک را از دور شدن و قطع شدن از مرکز حفظ کند، به عبارت دیگر نوعی پایداری ارائه می دهد.

در اینجا دو روش ساده برای تجربه ی آنچه به آن اشاره کردیم را می بینید:

• با پاهای موازی بایستید.
• دست های خود را به بیرون باز کنید، طوریکه هم سطح شانه هایتان باشند.
• صورت شما حتما باید رو به جلو باشد.
• تا جایی که ممکن است دست های خود را به سمت بیرون بکشید، طوریکه تیغه های شانه هایتان در آستانه ی جدایی باشند.
• اکنون استخوان های بازوهای خود را به عقب و به سمت شانه ها بکشید. کشیدگی به سمت بیرون را نیز کم نکنید. فقط کشش به سمت داخل را نیز برای ایجاد تعادل آغاز کنید.

خوشبختانه می توانید احساس کنید چگونه این نوع تعادل شما را از کشیدگی بیش از خود حفظ می کند. این انرژی پویا از تعادل خارجی و داخلی می تواند برای بخش های مختلف بدن اعمال شود.

دلیل دیگری که اکثر ما مرکز خود را از دست می دهیم، این است که اجازه می دهیم دنده ی تحتانی جلو نیرویی رو به جلو وارد آورد و یا اینکه به استخوان انتهایی باسن یا منطقه ی تحتانی پشت اجازه ی داشتن قوس رو به عقب را می دهیم. یک روش ساده برای جلوگیری از این وضعیت کم کردن فضای بین دنده های تحتانی جلو و ناف می باشد.

1. با قرار دادن پاها به حالت موازی بایستید.
2. سعی کنید اتفاقاتی را که در قفسه ی صدری و منطقه ی لگن شما می افتد را حس کنید.
3. انگشتان خود را در دو طرف ناف خود و انگشت های شست خود را در پایین دنده ی جلو قرار دهید.
4. از دست خود برای بالا کشیدن نافتان استفاده کنید و به وسیله ی انگشت های شست خود دنده ها را به طرف پایین بکشید. این امر فضای بین دنده ها و ناف را کاهش می دهد و باعث می شود که استخوان انتهایی باسن و کفل به سمت پایین کشیده شوند.

اکنون شما به مرکز یا حد وسط انرژی متصل شده اید. این بنیاد پایدار نوعی ظرف برای آزادی شما ارائه می دهد. سعی کنید در کلاس تمرکز حواس بر روی این اقدامات داشته باشید، در این حالت تمرینات شما شبیه به هم نخواهند بود.

معلم خود باشید:

وقتی با تعادلات پیچیده ی انرژی در درون خود هماهنگ می شوید، در واقع معلم خود شده اید. به جای اینکه به طور ناخودآگاه الگوهای قدیمی را تقویت کنید، در واقع نوعی سفر ثابت بیداری در داخل و خارج را تنظیم می کنید. این بیداری در تمام زندگی شما تاثیر می گذارد.

آنچه در اینجا به شما در مورد مطالعه ی یوگا ساتروس، طبیعت و ذهن و بدن خود شما ارائه دادیم، شما را قادر خواهد کرد که تعادل را در هر کلاس یوگایی برقرار کنید. در این حالت شما بین مصدومین تمرینات اشتباه قرار نخواهید گرفت. شما ذهن خود را باز می کنید، بدن خود را طراوت می بخشید و آگاهی خود را بالا می برید. در این حالت در می یابید که فقط در حال اجرای حرکات یوگا نیستید، بلکه یکی از اصول زندگی را در ذهن و جسم خود کشف می کنید.

این آشنایی با یوگا به ما اجازه می دهد تا مزایای مربوط به آن را که در متون سوترا توصیف شده و در آسانا به کار گرفته می شود را تمام و کمال دریافت کنیم. زمانی که بدن تسلیم تلاش ها می شود، نامحدود درون آشکار می شود. پس از آن فرد از نوسانات آزاد است. به هرحال باور اینکه تعادل چنین مزیتی را به ارمغان می آورد کمی سخت است.

[divider]

کلینیک فوق تخصصی مغز و اعصاب و روان آلومینا