تقویت پیوندهای عاطفی زوجین

فرهنگ غرب استقلال افراد را یک فضیلت می داند. ما نیز یاد گرفته ایم که افراد قوی برای زنده ماندن و رشد به دیگران نیازی ندارند. اما پیوند داشتن با شریک زندگی نیز امر ضروری و خوبی است.

طبق گفته های روانشناس بالینی، لیزا بلوم، که متخصص در روش درمانی هیجان مدار یا EFT می باشد، در حقیقت یک دلبستگی امن زمینه قوی ترین روابط را ایجاد می کند و هر دو پارتنر در چنین رابطه ای احساس آرامش و امنیت می کنند. به علاوه دلبستگی امن به زوجین به صورت فردی نیز کمک می کند.

روش درمانی هیجان مدار توسط سو جانسون و لس گرینبرگ پایه ریزی شده است و براساس نظریه دلبستگی پایه ریزی شده است که این نظریه به این شکل بیان می شود که انسان ها برای پیوندهای عاطفی قوی با دیگران ساخته شده اند. طبق روش EFT زوجین زمانی دچار مشکل در روابط خود می شوند که نوعی قطع ارتباط عاطفی را در موقعیت های کلیدی تجربه می کنند که منجر به مبارزه با چرخه های منفی انتقاد و خشم می شود. بنابراین هدف EFM کمک به زوجین می باشد تا به این چرخه های منفی غلبه کنند، ارتباط مجدد خود را از سر گیرند و پیوند عاطفی خود را تقویت سازند.

تحقیقات نشان داده اند که EFT یک روش بسیار موثر می باشد. 7 زوج از 10 زوجی که دچار مشکل هستند، پیشرفت هایی را در روابط خود مشاهده می کنند.

دلبستگی امن داشتن به چه معناست؟

دلبستگی امن به معنای داشتن یک ارتباط موفق است. دلبستگی امن بین زن و شوهر چگونه به نظر می رسد؟ طبق گفته های بلوم، زن و شوهر در یک رابطه امن قادر به تشخیص و پذیرش عواطف و نیازهای یکدیگر هستند. آنها می توانند زمان قطع رابطه و دوری از همسر خود را نیز تشخیص دهند و به صراحت در مورد نیازها و احساسات خود صحبت کنند.

به عنوان مثال خانمی را در نظر بگیرید که در محل کار روی پروژه های بزرگی کار می کند و این مسئله او را از خانه و شوهرش بیشتر و بیشتر دور می کند. اما شوهرش این مسئله را درک می کند و از همسر خود حمایت می کند. در هفته اول مرد با این موقعیت هیچ مشکلی ندارد. در هفته دوم کمی ناراحت می شود و تا هفته سوم عصبانی شده است. در این شرایط مرد رفتار و احساسات خود را مورد توجه قرار می دهد. او متوجه می شود که احساس تنهایی می کند و کار اولویت شماره یک همسرش شده است. او قادر است احساسات خود ار شناسایی کرده و آنها را بپذیرد.

در مطالعات انجام شده مشخص شده که بسیاری از افراد، به ویژه مردان از احساس تنهایی کردن و نیازمند پارتنر خود بودن احساس شرمندگی می کنند. این مسئله نیز به انتظارات اجتماعی مربوط می شود که اعتقاد اکثر مردم این است که ما نباید به کسی نیاز داشته باشیم. اما به یاد داشته باشید که انسان یک موجود اجتماعی و عاطفی است.

اعتماد بخش دیگری از یک دلبستگی امن محسوب می شود. زن و شوهر باید بتوانند به یکدیگر اعتماد کنند. باز هم برمی گردیم به مثال بالا، مرد می داند زمانی که با همسرش در مورد احساسات خود صحبت می کند، زن به او اهمیت می دهد و به حرفهای او گوش می دهد.

در پاسخ به این عکس العمل، زن بابت مشغله ها عذرخواهی کرده و از صبر شوهر خود تشکر می کند. در نتیجه مرد با این رفتار همسرش آرام شده و پیوند بین زن و مرد بازسازی و تقویت می شود.

برای بسیاری از زوجین در صورت عصبانی شدن یکی از طرفین، تعامل به شکل دیگری پیش می رود و یکی از آنها یا هر دو نفر زره به تن کرده و خود را برای جنگ آماده می کنند. به جای صحبت در مورد نگرانی ها و نیازهای خود به یکدیگر ضربه می زنند.

با چنین رویکردی هر دو طرف از یکدیگر عصبانی هستند و قصد حمله به هم را دارند که منجر به گرفتن حالت تدافعی طرفین می شود. گاهی نیز زوجین منزوی شده و خود را کنار می کشند. به عنوان نمونه در مثال ذکر شده مرد با خود فکر می کند که به همسرش نیازی ندارد و می تواند فرد مستقلی باشد. برنامه ریزی های خود را با دوستانش انجام می دهد و حتی اگر یک ماه دیگر هم همسرش را نبیند اهمیتی نمی دهد و به این ترتیب فاصله زن و شوهر بیشتر خواهد شد.

منبع:

http://psychcentral.com/lib/emotionally-focused-therapy-bolstering-couples-emotional-bonds/

نگارنده: سمیه محمدی

ارائه خدمات مشاوره پیش از ازدواج در مرکز سلامت روان رستا- آلومینا در کرج 

گروه پزشکان جایروس