آیا توصیه کردن در تغییر رفتار مردم موثر است؟

مردم عاشق این هستند که به شما بگویند چگونه زندگی کنید!

خانواده، دوستان، همکاران، همسایه ها ، مجلات ، روزنامه ها و سایت های اینترنتی همگی در حال راهنمایی کردن ما هستند!

مردم دوست دارند به شما یاد بدهند چه بخورید،چه نخورید،چه لباسی را بپوشید،به چه کسی رای بدهید،چه کاری را انجام دهید و چه کاری را انجام ندهید و….

در حالیکه اکثر مردم فکر می کنند این توصیه ها اگر با استدلال کافی باشد موثر است،تحقیقات نشان داده است که فقط موارد بسیار نادری از این توصیه ها موثر است.

مثلا به بحث دو نفر در مورد کاندیدی مورد علاقه انتخاباتی شان،اعتقادات مذهبی شان و…فکر کنید.تا به حال چند بار شده که یکی از طرفین در پایان بگوید: وای حق با توست! من تا الان در اشنباه بودم و ممنونم که من رو راهنمایی کردی!

بدون تعارف بنظر میرسد که وقتی مردم شمارا نصیحت میکنند به نوعی سعی میکنند وارد حریم خصوصی تفکرات و عقاید شما شوند و شما نیز به شیوه مقابله جویانه با آنها برخورد خواهید کرد ( همان لج بازی خودمان!)

مخلص کلام: نصیحت کردن معمولاً موثر نیست و حتی در اغلب اوقات نتیجه معکوس دارد.

حال سوال اینست که اگر نصیحت کردن موثر نیست پس مردم چگونه مسیر زندگی و افکار خود را شکل میدهند؟ 

ینظر میرسد اکثر مردم تا حد زیادی از روی رفتارهای بقیه افراد و میزان همخوانی این رفتارها با سخنان این افراد الگو برداری میکنند و احتمالاً بهترین شیوه برای ایجاد تغییر در افراد نیز الگو سازی رفتاری است.

به عنوان مثال در مطالعات روی خانواده های مسیحی دیده شده که در خانواده هایی که فرزندانی بسیار دیندار داشته اند،  اغلب دارای پدر و مادری بوده اند که خوش رفتار و مهربان و در عین حال دیندار بوده اند و در واقع طی سالهای طولانی الگوهای رفتاری موفقی برای فرزندانشان بوده اند.