آیا شکستن قلب واقعیت دارد؟ شکستن دل می تواند کشنده باشد؟

شکستن قلب و همه اطلاعات مهم

ممکن است تصور کنید این بیماری کمی ملودرام و مضحک به نظر برسد، اما واقعا مشکلی به نام سندرم قلب شکسته وجود دارد.

در ادامه داستان فوت خواهر شوهرم را برایتان می گویم که تنها سه ماه پس از فوت شوهرش از دنیا رفت. آنها 70 سال بود که با هم ازدواج کرده بودند.

او می گفت مشترکات بین ما بیشتر از آن چیزی بوده که دیگران تصور می کنند، به ویژه اینکه ارتباط بین آنها بسیار طولانی بود. وقتی یکی از آنها از این دنیا می رود، دیگری نیز خیلی زود به او خواهد پیوست.

طی صحبت هایی که با پزشک داشتم و مطالعاتی که در این زمینه انجام دادم، سندروم قلب شکسته با کاردیومیوپاتی ناشی از استرس در ارتباط است که هر دو دارای جنبه های جسمی و روحی هستند.

یک شوک عاطفی – به عنوان مثال از دست دادن ناگهانی یک عزیز – باعث بی حس شدن قلب می شود و فرد احساس می کند دچار حمله قلبی شده است که با تنگی نفس و درد قفسه سینه همراه است.

گرچه تمام این علائم باید جدی گرفته شوند و فرد مبتلا بلافاصله به پزشک مراجعه کند، اما در مورد سندروم قلب شکسته معاینه جسمی هیچ شواهدی از لخته شدن خون یا مسدود شدن عروق کرونر نشان نمی دهد و اغلب خیلی سریع، اغلب ظرف چند ساعت یا چند دقیقه بهبود می یابند.

[divider]

اما همه مبتلایان به سرعت بهبود نخواهند یافت.

خطر تاثیرات بلند مدت و حتی مرگ برای افراد مسن بسیار زیاد است. خانم های مسن، مانند خواهر شوهر 92 ساله من، به شدت در معرض خطر این سندروم بود.

محققان در حال بررسی علت این مسئله می باشند که چرا خانم ها بیشتر از آقایان تحت تاثیر این سندروم قرار می گیرند.

آیا به این دلیل است که خانم ها از نظر روحی و عاطفی حساس تر هستند؟ یا مربوط می شود به همان اعتقاد قدیمی، یعنی اعتقاد به ضعیف تر بودن خانم ها؟

پاسخ به این سوال کمی سخت است، اما محققان معتقدند این مسئله برای خانم ها و آقایان اتفاق می افتد، اما خانم ها، به ویژه خانم های مسن تر، به این مسئله حساس تر هستند که شاید با تغییرات هورمونی بعد از یائسگی در ارتباط باشد.

به علاوه به نظر می رسد که هورمون های مشترک بین دو جنسیت در بروز برخی علائم دخیل باشند، اما این دخالت در موقعیت های مختلف می باشد. هورمون های تولید شده توسط غده آدرنالین را در نظر بگیرید که در مواقع خطر و به خاطر نشان دادن یک واکنش سریع، ترشح می شوند.

حمله این هورمون ها به جریان خون، باعث افزایش ناگهانی هورمون ها شده و گاهی باعث بی حسی قلب شده و جراحت و حتی مرگ را در پی خواهد داشت.

پدیده توضیح داده شده چیزی است که ما امروز آن را سندروم قلب شکسته می نامیم و برای اولین بار در سال 1990 شناخته شد.

شاید نام علمی تر برای این بیماری نیاز باشد، اما از دست دادن عزیز و شکستن قلب مسئله ای است که شاید با علم قابل توجیه نباشد. به هرحال نامگذاری آن زیاد اهمیت ندارد.

حتی حیوانات (به عنوان مثال فیل ها) به خاطر از دست دادن همنوع خود اندوهگین می شوند.

اکنون سوالی که مطرح می شود این است که چرا علم پزشکی به تازگی این مشکل را به عنوان یک بیماری به رسمیت شناخته است؟

در حالیکه نویسندگان و نمایشنامه نویسان مدت ها پیش از این روابط عاشقانه را به تصویر کشیده و این مشکل را مطرح کرده بودند. سال هاست که پذیرفته ایم شکستن قلب ممکن است منجر به مرگ شود.

به عنوان مثال داستان رومئو و ژولیت را در نظر بگیرید.

مرکز تحقیقات گروه پزشکان جایروس